سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
حاشیههایی که این روزها درباره نحوه رایگیری در مطرح » شفافیت رایگیری « مجلس در قالب شعار کلی شده بیشتر اسیر دیالوگها و و بگومگوهای سیاسی است و همین امر موجب غفلت از نگاه و رویکرد قانون اساسی درباره این مسئله شده است، به شکلی که موضوع شفافیت آراء تبدیل به شعار سیاسی و محور حمله یک جریان سیاسی به رقیب و ابزار خبرسازی شبکهها و رسانههای اجتماعی شده است. نحوه و جزئیات رایگیری در مجلس را قانون اساسی و قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی تعیین تکلیف و روشن میکند و پیش از اینکه آقایان جریان سیاسی مقابل را بکوبند که چرا رای به فلان موضوع میدهند و به فلان موضوع نمیدهند، باید رویکرد و نگاه قانون اساسی به مسئله را بررسی کرد. نباید از یاد برد که قانون بد بهتر از بیقانونی است و پیش از اینکه نحوه رایگیری از لحاظ » شفافیت «اهمیت داشته باشد، باید قانونی باشد در نتیجه نمایندگان نمیتوانند طرحی را مصوب کنند که محلی از اعراب در قانون اساسی ندارد چراکه خود نمایندگان براساس ساختارها و چارچوبهای قانون انتخاب میشوند نه براساس نظر و تشخیص جناب پناهیان!
بنابراین مادامی که تغییر قانون توسط قانونگذار انجام نشده است، نمیتوان به نحوه رایگیری اعتراض و انتقاد داشت و نمایندگان و مجلس را به باد ناسزا گرفت. این که جمعی از نمایندگان طرحی را درباره شفافیت آراء و رایگیری علنی در مجلس مطرح کرده باشند البته حق نمایندگان است و مجلس میتواند موضوع را بررسی و یا حتی تصویب کند اما این که هر رایی علنی گرفته شود مسالهای مخالف قانون اساسی است و براساس قاعده نمیتوان طرحی را تصویب و به مرحله اجرا درآورد که با قانون اساسی در تضاد است. البته باید در مورد تفاوت بین علنی بودن رایگیری و شفاف بودن رایگیری تفاوتی قائل شد. علنی بودن رایگیری منوط به رای و نظر خود نمایندگان است یعنی اگر نمایندگان نسبت به مسالهای در رایگیری که صورت میگیرد - این نظر را اعلام کنند که رایگیری در جلسه علنی و به صورت علنی صورت گیرد، این مهم قابل انجام است و متقابلا در مسالهای که نیاز به علنی بودن دیده نمیشود نمایندگان میتوانند با اعلام نظر با رایگیری در جلسه علنی و به صورت علنی مخالفت کنند. این مسئله در قانون اساسی و آییننامه داخلی مجلس قید شده است. مسئله شفافیت آراء نیز موضوع دیگری است که مشخص میشود نماینده در بررسی یک طرح یا لایحه و یا در یک موضوع که مجلس درگیر بررسی آن است، چه رایی داده است و چه نگاهی دارد. باید توجه داشت که قانون اساسی در حال حاضر نیز این اختیار را به مجلس داده و آییننامه داخلی مجلس نیز راهکاری برای مجلس تعیین کرده است که به صورت موردی با کسب نظر نمایندگان رایگیری به صورت شفاف صورت گیرد اما تبدیل این موضوع به یک رویه دائمی ممکن نیست چرا که از اساس همه مباحث قابل رایگیری شفاف و حتی رایگیری علنی نیست. مسئله رایگیری نماینده باید براساس تشخیصی باشد که به آن رسیده نه در اثر فشاری که میداند شاید در اثر علنی شدن رای تحتالشعاع آن قرار بگیرد و نتواند وظایف نمایندگی خود را انجام دهد. بدون شک هیچ عقل سلیمی نمیپذیرد که با تبدیل مسئله شفافیت – که البته در جای خود قابل توجه و بررسی و حق مردم است – به یک ابزار سیاسی، نمایندگان تحت فشار قرار گیرد. این مسئله حتی ممکن است که در هر موضوعی میزان آراء ممتنع را بسیار بالا برده و عدم مشارکت نمایندگان در رایگیریها را در پی داشته باشد. در هیچ کجای دنیا چنین منطقی قابل قبول نیست. این حجم از استقبالی که برخی از آقایان از مسئله شفافیت کردهاند میتواند در ادامه حتی حریمهای زندگی خصوصی را زیر سوال برد. حتی شرع هم این اجازه را نداده است که هر مسالهای باید شفاف شود. تصور من این است که حتی اگر طرح نمایندگان برای «شفافیت در رایگیری به صورت رویه دائمی» مورد تصویب قرار بگیرد، به دلیل مغایرت این امر با قانون اساسی و تضاد مفاهیم این مسئله با دیدگاههای شرعی، با مخالفت شورای محترم نگهبان نیز روبهرو شود. مسئله رایگیری شفاف به صورت موردی و در صورت تشخیص و تصویب نمایندگان در حال حاضر نیز قابل انجام بوده و نیازی به صرف وقت مجلس برای بررسی یک طرح و قیل و قال سیاسی به بهانه شفاف کردن آراء نمایندگان نیست.
منبع: روزنامه سازندگی