حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
به طور کلی مسئله سخنرانی رئیسجمهور در سازمان ملل همواره به عنوان فرصتی برای بیان مسائلی است که نیازمند جلب توجه جهانی به آنها است. مسائلی که اگرچه در اظهارات روسایجمهور در کشورهای خودشان مورد طرح و بحث قرار گرفته اما طرح آنها از تریبون سازمان ملل متحد مفهوم و اهمیت خاصی به آن میبخشد. بر اساس آنچه اعلام شده سخنرانی آقای روحانی بر توجه جهانیان به هیاتهای حاضر در سازمان ملل و جلب افکار عمومی جهان به منطقه عمومی خلیج فارس متمرکز است، آقای روحانی محور اصلی سخنرانی خود در سازمان ملل را پیشنهادی برای «صلح و امنیت تنگه هرمز» قرار داده است. رئیسجمهوری ایران پیش از پرواز به نیویورک در مصاحبهای با خبرنگاران گفته «ابتکار صلح هرمز» اگرچه در وهله نخست یک طرح امنیتی است اما ابعاد اقتصادی و سیاسی هم خواهد داشت. در کنار این مساله، به نظر میرسد طرح چند نکته در حاشیه این محور اصلی خالی از لطف نباشد چرا که نباید از یاد برد که هر مطلبی را که آقای روحانی در این سخنرانی طرح کنند شنیده شده و مورد توجه قرار میگیرد.
1-اولین محور که باید به آن پرداخته شود نقش مخرب دونالد ترامپ و تصمیمات وی و دولتش برای برهم زدن ثبات در خلیج فارس است. منطقه خلیج فارس همواره آرام بوده و مردم کشورهای آن با هم مراوده داشته و در آرامش زندگی میکردند و جریان انرژی هم به راحتی در حال انجام بوده است. خروج یکجانبه، بدون مطالعه و ناگهانی امریکا از برجام زمینهساز تشنجاتی شد که امروز منطقه خلیج فارس را در آستانه یک انفجار بزرگ قرار داده است. دونالد ترامپ، اردیبهشتماه سال گذشته در اقدامی بدون هماهنگی و مطالعه با نقض قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل موسوم به قطعنامه تائید برجام، به صورت یکجانبه از این توافق بینالمللی خارج شد. تصور میکنم آقای رئیسجمهور باید در مرحله اول این مسئله را به گوش جهان برسانند و مقصر اصلی ناامنی در خلیج فارس که ترامپ است را به جهان معرفی کنند. این تنها صحبت و موضع ایران نیست، مسالهای است که حتی اروپاییها که در عمل قدرت هیچ موضعگیری و اظهار نظر مستقلی را علیه امریکا ندارند نیز به آن اذعان کردهاند. نماینده پارلمان آلمان اخیرا در گفتوگویی تاکید کرده بود که در بحران به وجود آمده بین ایران و غرب، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور امریکا بیش از همه مقصر است چرا که ترامپ بدون اینکه گزینه جایگزینی معرفی کند از توافق هستهای با ایران خارج شد و این مسئله وضعیت را پیچیدهتر کرده است چرا که اگر از نظر واشنگتن این توافق ایرادی داشته، باید از طریق مذاکره آن را حل میکرد. علاوه بر این موضعگیری اخیرا نیز کوربین، رئیس حزب کارگر انگلیس بعد از توقیف یک فروند نفتکش انگلیسی از سوی ایران، «دونالد ترامپ» رئیسجمهور امریکا را مسبب تنشهای اخیر در خلیجفارس برشمرد و گفت که خروج امریکا از برجام مسبب تمامی تنشهای اخیر است. این اظهارات مقام اروپایی به خوبی موید این است که حتی اگر امریکا به واقع به دنبال راه حلهای غیرتنشزا بود، میتوانست به جای خروج از برجام، آن را در شورای امنیت سازمان ملل مطرح کند. از این نظر آقای روحانی باید مسئله بحران و تنش خلیج فارس را با پسزمینه آن که خروج امریکا از برجام بود تشریح کند.
2- محور دیگر، راه حل از بین بردن تنش و بحران فعلی در منطقه خلیج فارس است که به آن اشاره شد. راه حل بسیار ساده و روشن است. یک توافق بینالمللی که به تایید سازمان ملل و شورای عالی امنیت ملی نیز رسیده و در حال حاضر نیز وجود دارد و ایران به عنوان یک طرف از این توافق در حال اجرای تعهدات خود است، با بخشی از طرفین در حال اجرا است. آمریکاییها که بیمنطق از این توافق خارج شدهاند باید به این توافق برگردند. در این صورت با بازگشت امریکا به برجام و اجرای توافق، با سرعت چشمگیری تنش و تشنج در خلیجفارس کاهش مییابد. مسئله بازگشت امریکا به برجام نهتنها از جانب ایران و اروپا به عنوان بخشهایی دیگر از این توافق مطرح شده، که نیاز به آن از صداهای داخل امریکا نیز شنیده میشود. نزدیک به یک ماه گذشته در اخبار منعکس شد که سه نماینده دموکرات در مجلس نمایندگان امریکا با طرح قطعنامهای سعی در ترغیب دولت دونالد ترامپ برای تنشزدایی با ایران از طریق بازگشت امریکا به برجام را دارند. گروههای مخالف تندرویهای ترامپ در داخل امریکا بارها مطرح کردهاند که سیاستگذاری ترامپ در قبال ایران مسئول بحرانی خودساخته است و کشور را در آستانه برخورد نظامی خطرناک با ایران قرار میدهد چرا که به شکل یکجانبه تصمیم به خروج از برجام گرفته است. ایالات متحده امریکا باید دیپلماسی جدی و قوی برای خروج از جاده جنگ و بازگشت به مسیر صلح را در پیش گیرد. از نظر ایران گام نخست این دیپلماسی میتواند بازگشت به برجام باشد.
پهلوانی, [25.09.19 19:30]3- همچنین مسئله یمن محور سومی است که رییسجمهور باید در سخنرانی خود آن را تشریح و به آن اشاره کند. امریکا در شرایط فعلی بینالمللی دچار ضعف ساختاری جدی است اما حاضر نیست بپذیرد که حوثیها عملیات حمله به تاسیسات آرامکو را انجام دادهاند لذا دست به فرافکنی و اتهامزنی به ایران میزند تا هم در آستانه آغاز مجمع عمومی سازمان ملل و حضور رئیسجمهور ایران در این مجمع، جریانسازی علیه تهران را شدت داده و از شرایط موجود برای تشکیل یک ائتلاف علیه ایران بهره ببرد و هم ضعف عربستان و خود را در مقابله با حوثیها مخفی کند. آقای روحانی باید در نطق خود در سازمان ملل از حقوق ملت و مقابله به مثل مشروع یمنیها دفاع و جهان را متوجه این مسئله کند که چهارسال و نیم بمباران سنگین و ویران کردن یک کشور فقیر و آواره کردن میلیونها انسان به خاطر فقر، گرسنگی، قحطی و از بین رفتن زیرساختهای یک کشور اتفاقاتی است که با تصمیم عربستان رخ داده اما امروز که ریاض پاسخ لازم اما حداقلی را از حوثیها دریافت کرده، تا این حد برای این مسئله حاشیهسازی و سروصدا به راه افتاده است. اگرچه از همان ساعات ابتدایی حمله حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان، امریکا سعی در مقصر جلوه دادن ایران در این ماجرا داشت اما حمله ارتش یمن و نیروهای مردمی این کشور با استفاده از پهپاد به تاسیسات نفتی عربستان یک پیام جدی به جامعه جهانی است چرا که طی چهارسال گذشته عربستان سعودی با کمک تسلیحاتی آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان و تشکیل یک ائتلاف جهانی علیه ملت یمن قصد داشت نقشه جغرافیایی و سیاسی این کشور را به سود خود تغییر دهد و جامعه جهانی برابر تجاوزگری ریاض و همپیمانانش سکوت اختیار کردند. همین امر موجب شد مردم یمن نیز چارهای جز توجه به امکانات و دانش بومی خود نداشته باشند و در طول این چهارسال با استفاده از تجربه میدانی توانستند پهپادها و موشکهای بالستیک داخلی را عملیاتی و سازماندهی کنند و لذا این حمله در واقع در راستای این سیاست انجام شد که انصارالله سیاست موازنه وحشت را با عربستان در پیش گرفتهاند. بعد از انتقامی که حوثیها از دولت عربستان گرفتند و ضربه سنگینی که به تاسیسات نفتی عربستان زدند، این اقدام به عنوان یک دفاع مشروع باید توسط همه آزادیخواهان جهان از جمله رئیسجمهور ایران – به عنوان کشوری مستقل که تحت سلطه نیست-، بازگو شود.
4- اعلام آمادگی بدون قید و شرط ایران برای همکاری با کشورهای منطقه در جهت پایان دادن به مخاصمات، میتواند محور دیگری باشد که باید آقای رئیس جمهوری، سران جهان را در سازمان ملل به آن اشارت دهد. با پایان دادن به این مخاصمات زمینه حل مسائل مهمی فراهم میشود. اهمیت استراتژیک منطقه خاورمیانه برای تجارت، انرژی و حتی امنیت دنیا بر کسی پوشیده نیست. بر اساس تجارب دهههای اخیر اثبات شده که هرگونه تحولی خصوصاً منفی در این منطقه طی مدتی کوتاه میتواند تحولات و مناسبات در سطح جهانی را تحت تأثیر خود قرار دهد. در شرایط کنونی عربستان بهطور قطع متوجه شده که منطقه وضع سابق را ندارد که کلهم مسائل مطابق سلیقه و خواست ریاض بچرخد. عربستان پس از شکست در سوریه، لبنان و عراق و اخیرا شکست در یمن باید به همکاری منطقهای بازگردد. به نظر میرسد در شرایط فعلی کشورهای عربی به سمت نوعی «تنشزدایی منطقهای» رفتهاند و جمهوری اسلامی نیز باید از تنشزدایی با همسایگان خود استقبال کند. همکاری کشورها میتواند زمینهساز رشد و توسعه اقتصادی را فراهم کند و کشورها را از خرید صدهاهزار میلیارد دلار اسلحه بینیاز سازد. این همان نقطه مقابل سیاست ترامپ است که به حدی حوزه تنش امریکا را گسترش داده که مهمترین نقطه ضعف سیاست خارجی امریکا عدم مدیریت تنش است. اکنون که ایران توانسته تا حدودی در جامعه جهانی و در فرایند مذاکرات موقعیت بهتری پیدا کند، باید کارهای جدی در سطوح مختلف نه فقط دولتی در رابطه با کشورهای عربی انجام دهد. از سوی دیگر باید در نشست مجمع عمومی سازمان ملل تبیین شود که تحریمها و فشار اقتصادی که از سوی استکبار جهانی علیه ایران اجرایی شده است، ظالمانه بوده و ایران هیچگاه به دنبال تجاوز به حقوق سایر کشورها یا افزایش تنش نبوده است.
منبع: روزنامه سازندگی