سیدحسین مرعشی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
همه میدانیم که شرایط فعلی که دولت با آن مواجه است شرایط ویژهای است. به نظر میرسد آقای دکتر روحانی قبل از وخیمتر شدن اوضاع باید تصمیمات مهمی برای آینده ایران اتخاذ کند. من در اینجا فعلا نمیخواهم به همه راه حلهای پیش پای رئیسجمهور اشاره کنم و بیشترین تاکید من در شرایط موجود بر یک راه حل حداقلی است. فکر میکنم این راه حل حداقلی ترمیم اساسی کابینه و در واقع تغییر اکثریت قاطع وزرای دولت است. یعنی روی کار آوردن کابینهای که بتواند هم رابطه دولت با مردم و هم رابطه دولت با نهادهای بالادستی را بازسازی کند.
واقعیت این است که با شرایطی که درحالحاضر دولت با آن مواجه است اداره و پیشبرد امور کشور خیلی سخت و دشوار شده است. این در حالی است که در مجلس نیز هم موافقان و هم مخالفان دولت، استیضاح چند وزیر کابینه را در دستور کار گذاشتهاند. با این شرایط اگر آقای دکتر روحانی متوجه ضرورتهای تغییرات اساسی در روند اداره کشور نباشد با این استیضاحهایی که در مجلس مطرح است شرایط مدیریت کشور پیچیدهتر میشود. به نظر میرسد در شرایط فعلی نیاز به یک سلسله رایزنیهای وسیعتر میان نمایندگان مجلس و دولت و همینطور بین دولت و شخص آقای رئیسجمهور با رهبری هستیم. به هر حال امروز ما با شرایط ساده و یک یا دو مشکل روبهرو نیستیم که الزاما با این استیضاحها شرایطمان بهتر شود. مگر اینکه دکتر روحانی بر اساس برنامه حساب شده و مشخصی تغییرات وسیعی به وجود بیاورد که مردم را قانع کرده و به آینده کشور دلگرم کند. برنامهای که مردم را راضی کند تا فضای انتقادی شدیدی که در کل جامعه و بهخصوص در فضای مجازی وجود دارد مدیریت شود.
لذا من فکر میکنم علیرغم اینکه ممکن است انتقادات وسیعی به برخی وزرا وارد باشد ولی استیضاحهای موردی هیچ مسئلهای را از کشور و دولت حل نمیکند و به بازسازی نقش مجلس هم کمک نخواهند کرد. د رحالیکه ما الان نیاز داریم که هم دولت و نقش آن بازسازی شود و هم نیاز داریم جایگاه مجلس بازسازی شود و هم نیاز داریم یک بار دیگر اعتماد مردم را بازسازی کنیم. علاوه بر این مشکلات پیچیده متعددی داریم. مسئله کسری بودجه مسئله مهم امروز است. همچنانکه مسئله ارز و یا مسئله حفظ ظرفیتهای اشتغال و همینطور معیشت مردم و عدم تعادل در هزینه و درآمد در اکثریت خانوارهای ایرانی مسائل مهم امروز جامعه ما هستند. در کنار آنها مسائل روابط خارجی و منطقهای و... سبدی از مسائل بههم گرهخورده پیش روی دولت گذاشته است که برای حل آنها نیاز به اتخاذ تصمیمات اساسی داریم.
استیضاح وزرا راهی نیست که بتواند منجر به این تصمیمات اساسی شود. از استیضاحهای موجود استیضاح آقای زنگنه را سیاسی میدانم. اما در مورد آقای رحمانی فضلی موضوع متفاوت است. بالاخره آقای رحمانی فضلی از جمله کسانی بوده که در جلسات متعدد دولت نسبت به قضیه بنزین به آقای رئیسجمهور اطمینان خاطر داده که اتفاق خاصی نخواهد افتاد. خب شاید درستتر بود که خود آقای رحمانی فضلی با این تشخیص غلط دیگر در کابینه نمیماند و از ادامه کار استعفا میکرد. هرچند موضوع چندان ساده نیست. از پیچیدگیهای وزارت کشور این است که به سادگی نمیتوان جایگزینی برای وزیر پیدا کرد. وزارت کشور از وزار تخانههای حساس است و دارای کشمکشهای زیادی است. بهخصوص که پروسه انتخابات نیز آغاز شده است و مسله انتخابات هم وضع این وزارتخانه را پیچیدهتر میکند.
بنابراین به نظر میرسد کار حداقلی که آقای رئیسجمهور میتواند انجام دهد یک تغییرات وسیع در کابینه و پایان دادن به این روابط سرد بین مجلس و دولت، بین دولت و رهبری و بین دولت و نهادهای تقنینی و قضایی و نهادهای موثری مانند سپاه و.. باشد. بالاخره کشور به آرایش جدید نیاز دارد. واقعیت این است که چیز زیادی از اعتبار این دولت باقی نمانده و به نظر نمیرسد این دولت روحیهای برای تهاجم به مشکلات داشته باشد.
خبرهایی که از درون دولت میشنویم حاکی از گلهمندی شدید آقای رئیسجمهور از وزرا و متقابلا گلهمندی وزرا از رییسجمهور است. بین قوا هماهنگی لازم وجود ندارد. دولت به اندازه کافی پشتیبانی نمیشود. به همین دلیل یک پیشنهاد حداقلی (چرا که ارائه پیشنهادات دیگر ممکن است شرایط را متشنجتر کند) ترمیم وسیع کابینه است. آقای رئیسجمهور وقت زیادی ندارد و باید تصمیمات مهمی برای آینده ایران بگیرد و اگر زودتر دست به این کار نزند ممکن است این فرصتهای موجود هم از بین برود. درحالحاضر مجموعه دولت قادر نیست با شرایطی که در آن قرار گرفته مسئله مهمی از ایران را حل کند و ترمیم کابینه با برنامهریزی و هماهنگیهای لازم شاید بتواند راه مناسبی باشد. اگر آقای روحانی برنامه داشته باشد و بر اساس برنامه و با هماهنگی رهبری و رایزنی با مجلس بخواهد روحیه جدیدی بهکشور بدهد به احتمال خیلی زیاد موفق خواهد شد.
واقعیت این است که با تداوم موقعیتی که در آن قرار گرفتهایم و با این دست فرمان موجود موضوع بسیار نگرانکننده این است که اساسا جایگاه نهادی به نام ریاستجمهوری که منتخب مستقیم مردم ایران است به شدت در حال تضعیف شدن است. جایگاه دولت هم به عنوان ادارهکننده کشور و نقش آن روزبهروز در حال تقلیل است. و خود این تضعیف نهاد اصلی حاکمیت ضررهای جبرانناپذیری به کشور وارد میکند. حرمتهایی در حال شکسته شدن است و بدعتهایی در حال ایجاد است و دخالتهایی در کار اداره کشور توسط نهادهای دیگر تجربه میشود که اینها اساسا نهاد دولت را در آینده ضعیف کرده و کار کشور را در درازمدت با اختلال مواجه خواهند کرد. الان شرایط به سمتی میرود که هر روز از قدر و منزلت نهاد ریاستجمهوری و دولت کاسته میشود. در این شرایط برخی راه حلهای دیگری از جمله استعفای رئیسجمهور را مطرح میکنند. من اما همچنان راه حل حداقلی را تغییر اساسی کابینه با تغییرات وسیع و ایجاد یک روحیه جدید میدانم. راه حلهای دیگر هم میتواند مطرح باشد اما فکر میکنم ما هنوز به آن نقطه نرسیدهایم. باید ببینیم آقای دکتر روحانی قادر هستند که با یک روحیه و افراد و ساختار جدیدی به جنگ مشکلات موجود بروند یا خیر. من فکر میکنم باید ابتدا مطمئن شویم راه حلهای کمهزینهتر شدنی نیستند و مثلا آقای روحانی دست به این کار نمیزنند و بعد به راه حلهای پرهزینهتر مانند استعفای رئیسجمهور فکر کنیم. به هرحال اینکه دولتی نتواند کار خود را به پایان برساند برای یک کشور شرایط مثبتی نیست. آن هم در شرایطی که کشور هم درگیر تنش و مشکلاتی در روابط منطقهای است و هم در روابط بینالمللی بر سر برجام و چگونگی حفظ آن و یا خروج از آن با چالشهای مهمی مواجه است و لذا نمیشود در این شرایط یکباره به راه حلهای خلقالساعه و پرهزینه فکر کرد.
منبع: روزنامه سازندگی