عبدالرضا هاشمزایی, عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا برخی نمایندگان محترم مجلس یازدهم در اظهارنظرهایی در راستای پیگیری طرح سوال و حتی فراتر از آن طرح عدم کفایت رئیسجمهور به بیان مقایسهای عجیب پرداختند که نه مبنای منطقی دارد و نه صحت تاریخی. این که روحانی با بنیصدر مقایسه شود نشان از این دارد که این آقایان یا به اندازهای سن کمی دارند که وقایع دهه اول انقلاب را به درستی درک نکردند یا مطالعهای در ارتباط با تاریخ انقلاب ندارند. البته سن کم ایرادی ندارد اما بیاطلاعی از تاریخ سیاسی جمهوری اسلامی برای نماینده نکته منفی محسوب میشود.
این قیاس معالفارغ است. زمانی که بنیصدر کاندیدای ریاستجمهوری شد برخی از تشکلهای روحانی از او حمایت کردند. بنیصدر فردی بود که با هواپیمای امام به ایران آمد. روحیات خاصی در بنیصدر در آن زمان حاکم بود. بچههای انقلابی نمیتوانستند این روحیات را بپذیرند. بعد از آن مسائل ارتباط بنیصدر با گروه مجاهدین خلق پیش آمد و درگیریهای عمیقی در این خصوص بین حاکمیت و بنیصدر شکل گرفت. ذکر این برش از تاریخ و توجه به آن از این حیث اهمیت دارد که از اساس مسائل بنیصدر در سالهای ریاستجمهوری و در برهه کوتاهی که بعد از عزل از ریاستجمهوری در کشور حضور داشت با مسائل امروز بسیار متفاوت است. در آن زمان از اساس مباحث و انتقادهای اقتصادی درباره بنیصدر مطرح نبود در حالی که امروز نوک پیکان انتقاد از روحانی در مجلس یازدهم بر اساس مسائل اقتصادی است. حتی در مجلس دهم نیز که با وجود فراکسیون امید در مجلس از آقای روحانی سوال شد باز هم محور کلی و غالب سوالات مثال اقتصادی بود. امروز نیز محورهای اقتصادی رویکرد کلی سوالات نمایندگان است و اگر مورد سیاسی نیز در بین آن وجود داشته باشد باز هم به مسائل اقتصادی بازمیگردد در حالی که در مورد بنیصدر به هیچ وجه رویکردهای انتقادی به وی دارای محتوای اقتصادی نبود و غالب مسائل و اختلافنظرها درباره مسائل سیاسی و گرایشهای جناحی بود. با توجه به این موضوع قیاس وضعیت فعلی روحانی و طرح سوال از وی در مجلس یازدهم به هیچ وجه منطبق با وضعیت بنیصدر در دهه 60 نیست.
اما درباره موضوع کلی سوال از روحانی به عنوان رئیسجمهور و تاکید مکرر آقایان بر این که سوال از رئیسجمهور حق نمایندگان است، ذکر نکتهای تاریخی ضروری به نظر میرسد: به خاطر دارم در طرز تفکر برخی آقایان در مجلس فعلی و قبلی، تا بحث مسائل اقتصادی مطرح میشد فوری علیه اصلاحطلبان فریاد بلند میشد که الان زمان این حرفها نیست. نمونه روشن این مسئله داستان FATF بود که هر چقدر اصلاحطلبان در مجلس دهم و بیرون از مجلس سعی کردند تا با توجه به اهمیت اقتصادی این مسئله این لوایح را به سرانجام برسانند، همین آقایان که امروز مدعی دغدغههای اقتصادی برای سوال از روحانی هستند میگفتند در شرایط فعلی زمان طرح مسائل اقتصادی نیست و باید معیشت مردم را مورد توجه قرار دهیم. شعار معیشت به خصوص با شرایط فعلی طبقات ضعیف و دهکهای آسیبپذیر در شرایط فعلی بسیار فریبنده شده است. در حالی که تعاملات بینالمللی و منطقهای و رفع تنش با دنیا و کشورهای همسایه، تاثیر جدی و مستقیمی بر معیشت مردم دارد. تعلل در تصویب FATF و بلااثر کردن آن به خودی خود سایه سنگینی بر وضعیت معیشتی مردم داشت و همین آقایان که امروز مدعی دغدغههای معیشتی هستند میخواهند درباره آن از رئیسجمهور سوال کنند، آن زمان FATF را – که اثر مستقیم بر وضعیت معیشتی و تورم داشته و دارد- طرحی سیاسی میخواندند به دنبال به حاشیه کشاندن آن بودند که البته در این امر توفیق نیز پیدا کردند.
بنده به عنوان یک اصلاحطلب به بسیاری از سیاستهای دولت روحانی در حوزه اقتصادی انتقاد دارم اماواقعیت این است که وضعیت معیشتی امروز مردم با شعار سیاسی و مقایسههای بیمبنای تاریخی بهبود پیدا نمیکند. آن زمان که دغدغهمندان امروز سفرههای مردم مانع از ارتباط مناسب بانکی و اقتصادی ایران با دنیا شدند، آیا دغدغه معیشت مردم را نداشتند؟ سوال از روحانی تاثیری در وضعیت اقتصادی ندارد. گره کار در جای دیگر است. مجلس یازدهم پیش از هر شعاری باید واقعبینی را در دستورکار خود قرار دهد.
منبع: روزنامه سازندگی