شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و شورای شهر تهران
بهرغم کنترل بسیار سخت در مرحله اول و موج نخست شیوع ویروس کرونا، به محض اینکه اندکی مسئله کنترل شد، مسئولان و مردم مسئله را رها کردند؛ در صورتی که هنوز تکلیف این ویروس مشخص نبود. زمانی که میزان فوتیها به 30 نفر رسید و بحران مرگومیر در حال کنترل بود، به یکباره همه چیز رها شد. شبکه به هم پیوسته مدیریت واحد در مهار کرونا از هم پاشید. در آن مقطع حتی رسانه ملی موضوع را فراموش و هشدارها را رها کرد و مثل همیشه مقطعی رفتار کردیم. اگرچه خبرهایی داده میشد که تمهیدات لازم اندیشیده شده است اما همه چیز به یکباره رها شد و موج دوم سختتر از موج اول از راه رسید و حتی غافلگیری نیز شدیدتر بود. با توجه به شرایط اقتصادی کشور نیز این فشار وجود داشت که شرایط محدودیت برداشته شود. فشارهای اقتصادی بهخصوص برای کشور تحریم زده ما به شکلی بود که این نگرانی درباره تداوم محدودیت فعالیت در کسب وکارها وجود داشت. در نتیجه به یکباره بسیاری از محدودیتها برداشته شد. توجیه مسئله نیز این بود که نان مردم را باید مورد دقت قرار داد اما ای کاش کسی بود که میگفت جان را دریابید، جان ایران در خطر است.
فوتیها در تهران از هفت هزار نفر عبور کرده است. چه خانوادههایی که حتی نتوانستند برای فرزندان و جوانان خود سوگواری کنند. چه جوانان با ارزشی در این بحران از دست رفتند؛ آقای سهیل گوهری که خبر درگذشت او همه ما را در بهت فرو برد یک نمونهاش است.
این اخبار دامنه افسردگی را رشد داد. روزی نیست که این اخبار تلخ با اسامی آشنا شنیده نشود. لذا معتقدم با این شرایطی که همه چیز رها شده و به دیدگاه اپیدمی عمومی شدن این بیماری برمیگردد – شرایط سخت افسردگی نیز مزید بر علت شده است؛ بهطوریکه گاهی از برخی افراد سوال میکنم چرا ماسک نزدهاید و آنها پاسخ میدهند این زندگی در این شرایط اقتصادی و اجتماعی چه ارزشی دارد که بخواهیم از جان محافظت کنیم. این درجه از افسردگی در جامعه فاجعه است.
تجربه نیمه دوم فروردین نباید از یاد ما میرفت. زمانی که مسئولان مسئولیت خود را انجام ندادند و مردم نیز مسئله را جدی نگرفتند و همه چیز رها شد چه فاجعهای رخ داد. هزینه این مرگومیر با چه کسی است؟
یک هفته یا دو هفته تعطیلی شاید چارهساز نیست اما اثرگذار است. به شرط اینکه مراعاتها بعد از این تعطیلات ادامهدار باشد. آیا با رهاسازی جامعه برای اینکه مسیر خود را برود، مشکل اقتصاد حل میشود؟ اقتصاد آسیب جدی دیده است و با رهاسازی تنها خدمات عمومی برقرار است وگرنه ظرف اقتصاد کشور به اندازهای نحیف و شکننده است که با رهاسازی با توجیه اقتصادی تنها به یک هشدار میرسیم؛ »جان وطن در خطر است«.
هیچ عذر و بهانهای برای این وضع پذیرفته نیست. خطرات جدی در کمین جان مردم است. کرونا با هیچ ملیت و کشوری شوخی ندارد. بخشهای نگهداشت خدمات شهری که در پیک اول بسیار مراقبت میشدند و درگیر نشده بودند، رها شدهاند. پروتکلهای این بخش به درستی رعایت نمیشود. در شرایطی که مناسک حج تعطیل شده است اصرار بر برخی مسائل برای چه چیزی است. در شرایط فعلی نگرانی جدی درباره پرسنل سازمان پسماند، سازمان بهشت زهرا، مددسراها و سامانسراها به اضافه مراکز اسکان کارگران پسماند وجود دارد. گزارشهایی موجود است که در مراکز شبانهروزی سازمان بهزیستی کشور تستها مثبت بوده و درگیری زیاد بوده است، نشان میدهد تصمیمات و احکام جدید مبارزه با شیوع ویروس نمیتواند زنجیره را قطع کند و باید بدون تعارف با این مسئله برخورد کرد. جدی گرفتن مسئله همانند فروردین ماه باید در دستور کار باشد، پروتکلها باید با شدت توسط مسئولان ابلاغ و به شدت توسط مردم رعایت شود. بیماری کرونا در موج دوم خطر کمتر از موج اول که ندارد هیچ، سهمگینتر نیز حمله کرده است. این تلفات قابل برگشت نیست. مردم مراقب خود باشند و مسئولان نیز از یاد نبرند که اقتصاد ایران مهم است اما جان ایرانیان مهمتر است.
منبع : روزنامه سازندگی