سید حسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
تحریمهای جدید ایران، تحریمهای ظالمانهای اســت که منشاء آن آمریکاییها هســتند.خدا، ترامپ را لعنت کند که این همه گرفتاری درســت کرد.این تحریمها، بیسابقهترین تحریمهایی است که در جهان اعمال شده است و حتی از تحریم نفت در مقابل غذای دوره صدام حســین در عراق هم شدیدتر اســت. در زمان تحریمهای قبلی که مسبب آن شورای امنیت بود، این نگرانی وجود داشت که مرحله بعد از آن، تحریم نفت در مقابل غذا باشد. صادرات نفت ما در دوره قبلی تحریمها، هیچگاه از یک میلیون بشــکه در روز کمتر نشد. یک میلیون بشــکه نفت صادر میکردیــم و به اندازه نیازهــای دارویی و غذاییمان، ارز به دست میآوردیم.
با این وصف دو تحول باید بــرای اقتصاد ایران رخ دهد؛ یکــی اینکه اقتصاد جهانی باید از رکود خارج شــود، دیگر اینکه تحریمها یا رفع شوند یا کاهش پیدا کنند. اقتصاد ایران بدون نفت، اقتصاد قابل ادارهای نیست. در دو سال گذشته، حداقل ســالی ۵۰ میلیارد دلار درآمد ارزی از دست دادهایم. این عدد کوچکی برای اقتصاد ایران نیســت. صادرات نفت و درآمدهــای ناشــی از آن، دو نقش در اقتصــاد ایران بازی میکند: اول اینکه برای واردات نیازهای صنایع و مواد غذایی و دارویــی، تامین ارز میکند و دیگــر اینکه بودجه دولت را تامین میکند. پس نگهداری از اقتصاد ایران در شرایط فعلی، کار سختی است، اما توسعه غیرممکن است. در این شرایط حداکثر میتوانید رشد اقتصادی یکی دو درصد را تجربه کنید. رشد اقتصادی هشــت درصد که هدف سند چشمانداز بوده است و باید آن رشد بالا را داشته باشیم تا بتوانیم پنج تا شش میلیون نفر فارغالتحصیل بیکارمــان را وارد بازار کار کنیم، درآمدها را افزایش دهیم و روند فقیر شدن اکثریت مردم را به روند ثروتمند شدن تبدیل کنیم، به این سادگی محقق نخواهد شد. برای محقق شدن اهداف بلندی که در سند چشمانداز ایران آمده است، هم باید تحریمهای نفتی رفع شود، هم روابط ما عادی شود. البته اینها کافی نیست و از این طرف هم کار را باید دست افراد کاردان بسپاریم.
ضرورت اول، عادی شــدن روابط ایران با جهان صنعتی اســت و ضرورت دوم، منابع انسانی اســت.اگر قرار باشد با همین روند و آفتی که دچارش بودیم و هستیم که همان تقسیم کردن آدمهاست، پیش رویم، به توسعه دست نخواهیم یافت. اینکه آدمها را تقسیم کنیم به اینکه آیا جمهوری اسلامی را قبول دارند یا خیــر؟ آنهایی که قبول ندارند را کنار بگذاریم. بعد، از میان آنها که جمهوری اسـلامی را قبول دارند، اصلاحطلبان را حذف کنیم؛ ســپس، از میان اصولگرایان هم کســانی که ســاکت فتنه بودند را کنار بگذاریم؛ همینطور، کســانی که چند تابعیتی هستند را هم از فهرســت خط بزنیم و... و اگر اینطور شــروع به تخصیص دادن نیروها و منابع انســانی که رکن مهم توســعه هستند، بکنیم، راه به جایی نخواهیم برد. با چنین تقســیمبندیهایی نمیتوان کاری کرد. وضع امروز ما طوری اســت که اگر همه اصلاحطلبان، همــه اصولگرایان، همه پایداریها و غیرپایداریها، حتی همه آنها که جمهوری اسـلامی را قبول ندارند، همه ایرانیهایی که خارج از کشور زندگی میکنند، همه کسانی که چندتابعیتی هستند، اگر همه به صحنه بیایند، حریف مسائل ایران نمیشوند. مسائل ایران، بسیار بزرگ و مهم است که باید به آن توجه کرد.
در این شــرایط همین که دولت با 50 درصد کسر بودجه، حقوقهایش را پرداخت میکند و هنوز بحرانی در پرداختهای دولت پیش نیامده مهم اســت. دولت با اســتفاده از اوراق در جهت حفظ وضع موجود، کارهای خوبی انجام داده اســت. حال اگــر مجلس یازدهم میخواهد به کشــور خدمت کند، میتواند به دولت نزدیکتر شود، روابط بهتری را پیریزی کند و کارشناسی دولت را در خدمت مجلس بگیرد، مجلس را هم در خدمت دولت قرار دهد. همکاری مجلس و دولت میتواند کارساز باشــد اما کسی نمیتواند مســتقل از دولت، مسئله مسکن، اشتغال و صادرات را حل کند.کشور در شرایط امروز، مشــکلات کاملا واقعی دارد. شاید همکاری میان مجلس و دولت بتواند این مشکلات واقعی را برطرف کند.
به هر روی خوشــبختانه دولت در شــرایط پایداری قرار دارد. توصیه من این اســت که در یک ســال باقیمانده، آقای دکتر روحانی بتواند با حفظ ارتباط صمیمانه خود با مقام معظم رهبری، آرامش را برای دولت به ارمغان آورد. کار دولت بدون حمایت رهبری، ســخت خواهد شد. به هر حال تقریبا برای همه روسایجمهور کشــور، گذراندن سال آخر خیلی دشوار بوده اســت و امیدواریم این یک سال آخر دولت آقای روحانی هم با موفقیت طی شود.
منبع: روزنامه سازندگی