محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران و شورای شهر تهران
پاندمی کرونا حدود شش ماه است که کشور را درگیر خود کرده است و به نظر میرسد این شرایط دستکم تا شش ماه آینده که بارقههایی از امید برای کشف واکسن ایجاد شده است، ادامه یابد.
اگرچه ایران از نخستین کشورهای درگیر کرونا بود اما امروز کشورهای دیگری در صدر لیست درگیر بحران کرونا قرار دارند، کشورهایی مانند برزیل و آمریکا، که روسای جمهورشان، ابتدا به انکار و تمسخر خطر این ویروس میپرداختند و امروز بالاترین نرخ مبتلایان و مرگ ومیر را شاهد هستند.
البته انتقاد از تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا در ایران هم گستردگی زیادی دارد؛ تصمیم رئیسجمهور برای برگزاری مراسم عزاداری محرم با پروتکلها از دو سو با انتقاد مواجه شده است، برخی این مراسم را مستحب اما بسترساز یک فعل حرام یعنی به خطر انداختن جان انسانها ارزیابی کردهاند و برخی دیگر از مداحان، خواستار مراسم پرازدحام و پرجمعیت برخلاف پروتکل وزارت بهداشت که بر تراکم کم جمعیت تاکید دارد گردیدهاند.
سایر تصمیمات مانند اجرا یا عدم اجرای طرح ترافیک، بازگشایی یا عدم بازگشایی مشاغل و محدودیت و رفع محدودیت مسافرت و تردد نیز با انتقادات زیادی همراه بوده است.
اینکه هر تصمیم مستلزم هزینه و فایده خاص خود است و تصمیمی بدون هزینه یا منفعت را کمتر میتوان یافت، یک اصل پذیرفته شده در علم مدیریت است؛ به بیانی دیگر هر تصمیمی توسط مسئولان در این شرایط گرفته شود، طبیعتا بخشی از جامعه از آن متضرر شده و به انتقاد از آن میپردازند و اگر عکس آن تصمیم هم گرفته شود، برخی دیگر به آن انتقاد میکنند. بنابراین مسئولان مربوطه در هر شرایطی تحت فشار انتقادات که این ایام با بهرهگیری از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی قدرتی صدچندان پیدا کردهاند، مواجه میشوند.
البته انتقاد اگر دارای ماهیت کارشناسی و منطقی سازنده باشد بهترین ابزار برای تصمیمات است، اما در بسیاری از موارد فضای کارشناسی جای خود را به احساسات و هیجانات یا منافع بخشی و قشری میدهد و این امر موجب میشود که تصمیمی که هرچند از نظر کارشناسی دارای منطق و دلایل نسبی بوده و میتوانسته تصمیمی درست باشد، در افکار عمومی بهعنوان یک اقدام غلط جلوه میکند.
بخشی از این فضا نیز به میزان محبوبیت و اعتبار تصمیمگیرنده در جامعه بازمیگردد، یک تصمیم با مبانی کارشناسی ضعیفتر اگر از سوی یک چهره محبوب و معتبر برای بخش بزرگی از جامعه بیان شود، بسیار مقبولتر از تصمیم کارشناسیتری است که یک چهره کمتر محبوب و دارای مخالفان زیاد در جامعه اعلام کند.
نکته دیگر در این میان، فضای کلی جامعه است، کاهش سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی موجب میشود که افکار عمومی به کفایت و حسن نیت حاکمان با دیده تردید نگاه کند و هر تصمیمی را به ضرر خود به سود حکومت یا شخص تصمیم دیدگان بنگرد، در واقع یکی از پیامدهای متزلزل شدن اعتماد عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی، در مواقع بحرانی و بروز چالشهای جدی رخ میدهد که نیاز به مدیریت متمرکز و هماهنگی بالا در سیستم تصمیمگیری و اجراست که در این مواقع افکار عمومی با مدیریت بحران همراه نمیشود.
سومین نکته نیز لوازم مدیریت بحران در عصر امروز است، شاید در دهههای گذشته، مانند دهه شصت که کشور درگیر جنگ تحمیلی بود با یک پیام امام خمینی یا خطبه نماز جمعه آیتالله هاشمی رفسنجانی، بهخاطر محبوبیت و اعتماد بالای جامعه به امام و مسئولان ارشد کشور، فضای کلی جامعه دچار تغییر میگردید و به نوعی همراهی و بسیج افکار عمومی ایجاد میشد اما امروز و با تغییر نسلها، افزایش تحصیلات و آگاهی نسل جدید و دسترسی به اطلاعات و امکان انتشار نظرات مختلف در فضای مجازی، دیگر نمیتوان بهصورت یکطرفه جامعه را اقناع کرد.
مسئولان برای ایجاد مقبولیت برای نظرات خود، حتما نیاز به گفتوگو و شنیدن استدلالهای منتقدین و ارائه پاسخهای کارشناسی و منطقی به مخالفان دارند، پدیدهای که در شش ماه گذشته کمتر دیده شده و تریبونهای مسئولان اکثر بهصورت یکطرفه پیام را به جامعه منتقل کرده و گرفتن بازخورد و شکلگیری فرایند گفتوگو در آن نقش برجسته و اصلی را ایفا کرده است و به همین دلیل فضای شکل گرفته در شبکههای اجتماعی و فضای مجازی هم به سمت تقابل و تمسخر سوق پیدا کرده است.
اگر ما میخواهیم که تصمیمات ستاد ملی کرونا و مسئولان کشور در شرایط بحرانی امروز با اقبال و اعمال در جامعه مواجه شود، حتما باید نکات مذکور و سایر دیدگاههای کارشناسی را که مجال پرداختن به آن در این فرصت کوتاه وجود ندارد در مکانیزم تصمیمگیری، اطلاعرسانی و قاطعیت در اجرای تصمیمات ستاد ملی مبارزه با کرونا اعمال کنیم.
منبع: روزنامه سازندگی