غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
با مرحوم حاج آقا مهدی کرباسچی به واسطه نسبت خانوادگی و البته فاصله سنی کمی که داشتیم – ایشان چهارماه از من كوچكتر بود- از کودکی در ارتباط بودم. به همین دلیل نیز بین ما یک انس و علاقهای ایجاد شده بود که ریشه آن از دوران کودکی آغاز میشد و به دوران دانشجویی کشیده شد و به این سالها رسید.
در دانشگاه، ایشان در رشتهی فیزیک دانشگاه شهید بهشتی (که در آن زمان دانشگاه ملی گفته میشد) تحصیل میکرد و من در رشتهی ریاضی دانشگاه تهران مشغول تحصیل بودم. مرحوم کرباسچی پیش از انقلاب در زمینههای سیاسی فعالیتی نداشت و بیشتر به امور دینی و اعتقادی و شركت در محافل تربیتی و مذهبی علاقمند بود.
با پیروزی انقلاب، ایشان در وزارت ارشاد و سازمان چاپ و انتشار مشغول به کار شد. در آن ایام نیز کموبیش با هم در ارتباط بودیم. بنده نیز وقتی به شهرداری تهران آمدم در سال 1372 در مجموعه شهرداری به فکر راهاندازی روزنامهای افتادیم که به ارتقا فرهنگ شهری و شهرنشینی کمک موثری کند.
براین اساس از ایشان دعوت کردیم تا برای کمک به ما بپیوندند. ایشان برای پیوستن به مجموعه همشهری 71- از وزارت ارشاد خارج شد و از حدود سال 72 به همشهری پیوستند. عمده زحمات مختلف روزنامه هم به لحاظ اداری و فنی و هم جذب نیروهای کارآمد به عهده ایشان بود. آقای ستاری و آقای شمسالواعظین با دعوت ایشان به کار مشغول شدند و بعد از آن نیز دوستان دیگری از جمله آقای عطریانفر به این تیم پیوستند. به واقع اگر تلاشهای ایشان نبود موسسه بزرگ همشهری پا نمیگرفت.
حاج مهدی کرباسچی به واقع شخصیتی بسیار پرکار، صبور، با اخلاق، با مدیریت نرم و در عین حال با جاذبه بسیار زیاد بود.
تمام کسانی که ایشان را میشناسند یا با ایشان کار کردهاند، حتی اگر مدت این همکاری محدود بوده، مجذوب رفتار اداری و اجتماعی ایشان شدهاند.
کسی را ندیدم از ایشان گلایهای کند. کارهای موسسه همشهری را با درایت و دوراندیشی و البته با موفقیت پیش میبردند. باعث شدند همشهری به مهمترین و پرتیراژترین روزنامه کشور تبدیل شود.
نکتهی بسیار مهمی که باید درخصوص مدیریت ایشان در مجموعه همشهری بگویم این است که غیراز سرمایهگذاری اولیهای که حدود 1 میلیارد از شهرداری به صورت وام در اختیار ایشان قرار گرفت که آن را نیز بعدا به شهرداری برگرداندند، توانستند این موسسه و روزنامه را هم خودگردان کنند و هم به سوددهی بسیار بالا برسانند. تمام امکانات همشهری از وسایل مورد نیاز تا تامین دفاتر در نقاط مختلف طی سالهای بعد با امكانات مالی ناشی از تلاش خود ایشان اعم از فروش و آگهی و سایردرآمدها تامین میشد. چاپخانه بسیار بزرگی که امروز مورد استفاده است همه با تامین مالی تحت مدیریت ایشان برپا شد و فعالیت کرد. زمانی بود که روزنامه همشهری درآمد بسیار هنگفتی از بخش آگهیها و تبلیغات کسب میکرد که باعث شده بود، روزنامه همشهری غیراز اثرات مثبت فرهنگی، منبع درآمد خوبی هم برای شهرداری باشد.
حاج مهدی کرباسچی در کار بسیار جدی و پیگیر بود و تلاش میکرد تا هر کاری را با کمترین هزینه سیاسی و اجتماعی پیش ببرد. با هیچ یک از مشکلاتی که برای روزنامه و موسسه بوجود میآمد برخورد سیاسی نمیکرد. با همه افراد که دارای سلایق سیاسی بودند ارتباط داشت و به معنای واقعی کلمه، فردی کاری و مدیر تلاشگر و سازنده بودند. مسائل سیاسی را کامل رصد میکرد و موضعگیریهای شخصی واضح، روشن و شفاف داشتند اما هرگز این موضعگیریها را در کار دخالت نمیدادند. کمتر مدیر جدی که در عین فهم سیاسی بتواند کار را از مسائل سیاسی جدا کند و کار را به خوبی و با سرعت انجام دهد، دیدهایم. به واقع با این ویژگیهای منحصربهفرد در عمر 40 ساله جمهوری اسلامی کمتر فردی چون ایشان را که دارای خصائلی چون کاری، کوشا، کمحاشیه و پرتلاش باشد دیدهام. روحشان شاد.
منبع: روزنامه سازندگی