احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی
دونالد ترامپ اخیرا اعلام کرد که در صورت پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری امریکا در مدت یک ماه – و حتی کمتر- با ایران به توافق خواهد رسید. این در حالی است که حتی در روزهای پایانی دولت ترامپ نیز ترکشهای تحریم و تهدید ترامپ علیه تهران فروکش نکرده است. پس دلیل این اظهارات بیتناسب با این رفتار چیست؟
اگر به اظهارات ترامپ از ابتدای فعالیت در چهارچوب رئیسجمهور کاخ سفید نگاه کنیم همواره ایران محور اصلی اعلام برنامههای او بوده است. در طی 4 سال گذشته امریکا سعی کرد یا با مهر ایران یا با توافق ایران دستاورد مهمی برای خود کسب کند.
دستاوردی که امتیازاتی بیش از توافق دولت اوباما با دولت روحانی در قالب برجام داشته باشد یعنی بهطور مثال بدون اعطای امتیازات در صنعت هستهای یا کم کردن دایره تحریمها ایران را بر سر میز مذاکره بنشاند.
خروج از برجام و اعمال شدیدترین تحریمها درباره فروش نفت در دو سال اخیر، همه و همه قرار بود تا امریکا را به چنین دستاوردی برساند. حالا اما با وجود همه فشارها که البته اثرات جدی و مخرب زیادی بر اقتصاد ایران گذاشته است، کماکان ترامپ در نقطهای ایستاده که صبح روز بعد از خروج از برجام ایستاده بود.
حال با نزدیک شدن به ایام انتخابات ریاستجمهوری او سعی دارد مسئله توافق با ایران را دستور کاری عادی که در 30 روز نخست حضور مجدد در کاخ سفید به آن میرسد توصیف کند. برای همین در عین حال که حلقه تحریمها را تنگتر میکند، از هیچ تلاشی برای ممانعت از دستیابی ایران به امکان تبادلات تسلیحاتی فروگذار نمیکند و در عیان و پنهان علیه ایران در شورای امنیت توطئه میکند و از توافق با ایران در یک ماه نخست دور دوم ریاستجمهوری نیز سخن میگوید. علاوه بر این او سعی دارد اینگونه القا کند که به دنبال تنش بیشتر با تهران نیست؛ اگرچه تغییر رفتار ترامپ در صورت پیروزی مجدد و رفتن به سمت گزینههای غیر از گفت وگو و قطعنامه در شورای امنیت در صورت پیروزی او در انتخابات پیش رو، به هیچ عنوان دور از ذهن نیست. ديگر اينکه هنوز مشخص نيست آيا ايران حاضر است مفاد توافق موردنظر ترامپ را بپذيرد يا خير. در نتيجه وعده توافق با ايران تنها شعاری توخالی برای نشان دادن یک چهره دیپلماسی و اهل مذاکره از یک دولت جنگطلب است.حالا کمتر از 100 روز تا انتخاباتی که برای ترامپ مهم است، فرصت باقی است. انتخاباتی که با نزدیک شدن به آن هر روز شانس پیروزی ترامپ کمتر از قبل میشود. در ابتدای امر انتشار کتاب جان بولتون علیه ترامپ تا حد زیادی بر محبوبیت او اثرگذار بود و حالا نیز دوباره انتشار کتابی از سمت برادرزادهاش او را در معرض موارد دیگری قرار داده است و البته موضعگیری تند خواهر ترامپ نیز علیه وی یک مجموعه خانوادگی که حاضر به حمایت از ترامپ نیستند، را تکمیل کرده است. مواردی همانند اعتراضات اخیر امریکا در واکنش به قتل فلوید نیز در جای خود اثرگذار و در کاهش محبوبیت ترامپ موثر بود. در کنار این موارد رقیب ترامپ علیالظاهر گامهای رو به جلویی برمیدارد. انتخاب چهرههای میانهرو همانند هریس توسط بایدن به معاون اولی پیامهای مثبتی را از رویه دولت بایدن در صورت پیروزی مخابره کرد. رویهای که به نظر میرسد به آنچه در دولت اوباما روی داده بسیار نزدیک باشد. اگر بخواهیم منصفانه و واقعبینانه به موضوع نگاه کنیم بهرغم همه دستاندازهایی که ترامپ پشتسر گذاشته اما هنوز بایدن شانس جدی و پررنگی برای پیروزی ندارد.
بایدن چهرهای محبوب و دارای پتانسیلهای رایآور نیست و هر آنچه تا به امروز کسب کرده از اشتباهات ترامپ بوده است. البته این روند میتواند ادامه داشته باشد. هر اشتباه ترامپ یک پاس گل به بایدن است.
تعداد این پاسهای گل هم کم نیست بنابراین ممکن است نتیجه بازی را در نهایت به نفع دموکراتها کند. در حقیقت پیروزی دموکراتها در این دوره میتواند برمبنای «نه به ترامپ» رقم بخورد. در آن صورت اگرچه تغییرات زیادی در رویه تهران و واشنگتن رخ نمیدهد اما ممکن است گشایشهای محدودی در موضوع برجام و فروش نفت حاصل شود.
منبع: روزنامه سازندگی