فرزانه ترکان، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
انقلاب اسلامی ایران از ابتدای آغاز حرکت در مسیر جمهوری همواره بر اساس نظر مردم و مبتنی بر نظرخواهی از ملت ساختارسازی و تصمیمگیری کرده است.
این بعد از جمهوریت و داشتن حق انتخاب و به رسمیت شناختن نظر افراد از ابتدای شکلگیری جمهوری اسلامی مطرح بوده اما متأسفانه در بسیاری از موارد در سالهای بعد بهخصوص در موضوعات اجتماعی این موضوع نادیده انگاشته شده است. جامعه ایران همواره خواهان این بوده است که حق انتخاب و آزادیهایی که به افراد داده میشود، به رسمیت شناخته شده و مسائل دینی از راههای فرهنگی تبیین و ترویج و با انتخاب و درک در چهارچوب زندگی مردم گنجانده شود. بهرغم این خواسته عمومی در جامعه متأسفانه در زمانهای مختلف بهخصوص در یک دهه اخیر تندرویهایی که از جانب برخی صورت میگیرد که نشان از غفلت از خواست مردم و البته تجربه 40 سال گذشته درباره اجبار در حجاب است. کما اینکه در چهار دهه گذشته و مقایسه بین آنچه در ابتدای انقلاب و امروز در مورد حجاب قابل قبول از نظر فرهنگ عمومی ایرانیان – که البته مبتنی بر آموزههای دینی اسلام است- نشان میدهد آنچه در اثر فشارهای انتظامی و بعضاً برخوردهای فیزیکی درباره حجاب به میان آمده نتیجه عکس داده است اما این تجربه متأسفانه درسی نمیشود تا ما از آن بهرهبرداری کنیم.
بهطور مشخص در جمعهای که پشتسر گذاشتیم دو تن از ائمه جمعه بیاناتی با این محتوا داشتند که فضای جامعه باید برای بدحجابان ناامن باشد. البته آنها در سخنان بعدی عقبنشینی کردند و اظهارات خود را پس گرفتند. سخنان آنان با موج تندی از انتقادات از جانب مردم در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی همراه بود و حتی دستمایه فضاسازی را به رسانههای معاند علیه نظام اسلامی ایران داد. روشن نبود که مخاطب اظهارات و درخواست این دو ائمه جمعه از نیروی انتظامی بود با نیروهایی که بر اساس تصمیمات و برداشتهای شخصی وارد عمل شده و تا مرز درگیری فیزیکی نیز پیش میروند. در هر دو مورد البته مسئله غیرقابلقبول بود چراکه مأموریت نیروی انتظامی تأمین جان و مال مردم است نه اینکه نسبت به رعایت حجاب در سطح جامعه برخورد فیزیکی اعمال کند. بر اساس تجربه نیز شاهد بودیم که در سالهای گذشته هر بار نیروی انتظامی در این زمینه ورود پیدا کرد منجر به یک نوع لجبازیهای مدنی از جانب گروهی از جامعه شد. مأموریت ائمه جمعه این است که نمایندگان ولی امر در سراسر کشور باشند، آنها باید خطکش حق و باطل را بشناسند و واکنش منطقی و عقلانی به معضلات اجتماعی داشته باشند نه اینکه از تریبون نماز جمعه تهدید کنند. اینکه بعد از چند روز این دو بزرگوار بگویند که قصد و منظور خاصی از این اظهارات نداشتهاند یا از اساس صحبت آنها بدین شکل نبوده، اثری از تأثیرات مخرب اولیه کلام را از بین نمیبرد. اگر ما خودمان را پیرو امیرالمؤمنین)ع( میدانیم و فکر میکنیم حکومت ما یک الگوی کوچک از حکومتداری امیرالمؤمنین)ع( است، بد نیست در اسناد و روایات تاریخی ببینیم چند بار امیرالمؤمنین)ع( در نهجالبلاغه فریاد دادخواهی درباره عدم رعایت حجاب را سر داده است، آن هم زمانی که کنیزان و زنان اهل کتاب بیحجاب بودهاند و حتی برخی زنان مسلمهای هم بودند که حجاب نداشتند. در کجای نهجالبلاغه خطبهای است که امیرالمؤمنین)ع( در اعتراض به بدحجابی یا بیحجابی وااسلاما کردهاند؟!
خطبههای نهجالبلاغه متمرکز از هشدارهای حضرت درباره فساد و فقر است، اعتراض به دستبرد به بیتالمال، هشدار درباره کفاری که حقوق مردم را ضایع میکردند، منافقینی که در لباس دین، دینفروشی میکردند و متحجرینی که اسلام را وارونه جلوه میدادند.
در شرایط امروز جامعه ما آیا به همان اندازه که درباره حجاب و بدحجابی سخن میگفته میشود درباره دروغ و خشونتهای اجتماعی نیز واکنش مناسب از جانب متولیان امر دیده میشود ؟
جامعه عصبی ما نباید در معرض چنین تنشهایی قرار بگیرد. این اظهارات تنها به این خشونتهای پنهان اجازه بروز و ظهور میدهد و بهخصوص خشونت در مورد زنان را رواج داده و به تثبیت جو ناامنی و بداخلاقی در بین جامعه دامن میزند.
اینکه برخی این اظهارات درباره ناامن کردن فضا برای کسانی که آنان را بدحجاب میخوانند بگویند یا از بیان آن دفاع کنند تنها و تنها به رخ دادن فجایعی همانند اسیدپاشی در اصفهان منجر میشود. به راستی چه کسی مسئول حقالناس زنانی است که در این فاجعه آسیب دیدند، چه کسی باید پاسخگو باشد؟ به نظر میرسد زمان آن فرارسیده که بهجای بیان این اظهارات، همه تلاش کنیم تا گفتهها و رفتارها و تصمیماتمان در جهت جامعهای ایمن برای همه بهخصوص زنان باشد و اجازه ندهیم تا شکافهای اجتماعی بیشتر و عمیقتر از زمان فعلی شود. بهجای تهدید یکدیگر باید فرهنگ رأفت و مهربانی و حق انتخاب و آموزش دین از طریق امر به معروف را رواج دهیم.
از تجربهها درس بگیریم و از یاد نبریم که در هرجایی که با خشونت و تندی به دنبال تثبیت مبانی شرع بودهایم، نتیجه عکس گرفتهایم. چند بار باید این تجربیات را تکرار کنیم تا متوجه خطا بودن روشهایمان بشویم. علاوه بر این احتیاج است تا کسانی که منشأ این تندرویها هستند نیز پاسخگو باشند. عذرخواهی و عقبنشینی از کلامی با این دایره واکنش البته لازم اما کافی نیست. چرا نهادی در جامعه ما نیست که ائمه جمعه به آنها پاسخگو باشند و این نهاد اظهارات و بیانات ائمه جمعه را بررسی و رصد کند؟ اظهارات خارج از چهارچوبهای اجتماعی باید توسط این نهادها به ائمه جمعه تذکر داده شود و از بیان اظهاراتی که مجوز تندروی را به مردم بدهد ممانعت کنیم. تریبون نماز جمعه جای طرح مباحث منجر به بداخلاقیها و خشونت علیه زنان نیست. علاوه بر این با توجه به حساسیت بسیار بالای این تریبون را باید نسبت به سخنگویان آن و سخنی که از آن گفته میشود، حساس باشیم. بدون توجه به این موارد در یک دور باطل خشونت میافتیم بدون اینکه اهدافی که از مبانی دین در نظر داریم محقق شود.
منبع: روزنامه سازندگی