شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
بحثهای مربوط به کاندیداتوری زنان برای انتخابات ریاستجمهوری در هر دوره در سال آخر و پیش از برگزاری انتخابات در بازه زمانی حوالی ثبتنامها رخ میدهد. این بحثها جدید نیست، حتی واکنشها به آن نیز جدید نیست. این که شورای نگهبان و سخنگوی محترم آن امسال گفتهاند که کاندیداتوری زنان از نظر آنها منعی ندارد مصداق روشنی است که شورای نگهبان صلاحیت زنان را به عنوان کاندیدا برای رقابت تایید نمیکند. درباره رویه شورا در این خصوص چند نکته قابل تامل است:
1 مسئله اصلی درباره برخورد با موضوع کاندیداتوری زنان فرهنگی است به این معنی که از نگاه شورا یا همه منتقدین و حتی مخالفین موضوع کاندیداتوری زنان نباید حضور زنان به عنوان نیمی از جمعیت تنها برای گرفتن یک ژست روشنفکری یا تنها برای زینتبخش صندوقهای رأی باشد. در اینباره باید ابتدا تغییر فرهنگی در رویکردها و نگاهها به وجود بیاید. بنابراین نکته مهم اصلی برای رفع موانع در این حوزه اقدامات فرهنگی است.
2 در طی سالهای اخیر و در ادوار مختلف که زنان برای انتخابات ریاستجمهوری ثبتنام کردهاند هرگز از سد شورای نگهبان عبور نکردهاند. با تفسیری که شورای نگهبان در ارتباط با اصل 115 قانون اساسی ارائه کرده حتی دلایل ردصلاحیت خانمهایی که در انتخابات ثبتنام کردند به آنها اعلام نشده و حتی هم به آنها نگفتند که از نظر قانونی، مشکل دقیقا مرتبط با کدام اصول قانونی است که منجر به ردصلاحیت شده است. بنابراین اظهارات سخنگوی شورای نگهبان سخن جدیدی نیست همیشه هم گفتند منع قانونی درباره حضور زنان وجود ندارد.اما در عمل رفتار دیگری دیده شده است.
3 برخی دیگر از نگاهها در زمان طرح این موضوعات این است که در شرایطی که اصل مسئله مشارکت در هالهای از ابهام است طرح مسئله پیگیری برای حضور زنان محلی از اعراب دارد. اگر این گونه تصور شود که،نباید این نگاه ترویج شود که چون اکثریت جامعه، علاقهای به حضور پای صندوقهای رای ندارند احتمالا در شرایط فعلی، مصاحبههایی مانند مصاحبه سخنگوی شورای نگهبان مبنی بر رئیسجمهور شدن زنان در آینده، یقینا مورد قبول و حمایت بخش مهمی از زنان قرار میگیرد، اما در عین حال، این مسئله را باید در نظر داشت که این سخنان نباید به ابزاری برای فرار رو به جلو تبدیل شود و با این استنباط که در شرایط فعلی دغدغههای دیگری وجود دارد مسئله باز هم مسکوت گذاشته شود. با این بهانهها باز هم کماکان بر همین مدار صفر درجه در ارتباط با موضوع حضور زنان در عرصه ریاستجمهوری و رقابتهای آن باقی میمانیم. این مدار صفر درجه سالهای زیادی است که حقوق زنان و البته کل جامعه را برای انتخاب یک رئیسجمهور زن، اسیر کرده است.
4 این که سخنگوی محترم شورای نگهبان مطرح کردهاند که زنان به زنان رأی نمیدهند البته اظهارنظر فردی خود ایشان است چراکه یقینا بسیاری از مردان به زنان رأی میدهند از جمله در ادوار مختلف شاهد این مسئله بودیم که آقایان به خانمهایی که از حوزههای انتخابیه شهرستانی نه مراکز استانها در انتخابات ثبتنام کرده بودند، رأی دادند. در شرایط فعلی جامعه هم میپذیرد که زنان بهتر از مردان میتوانند قوه مجریه را اداره کنند. در همین شرایط فعلی و تجربه مبارزه با کرونا طبق آمار موجود، کشورهایی که تصمیمگیر اصلیشان و رئیس جمهورشان یک زن بوده توانستند موفقتر از سایر کشورها مدیریت و کنترل کنند. علاوه بر این در انتخابات دوره پنجم شورایاریها، تعداد خانمهایی که نسبت به دوره قبل، انتخاب شده بودند رشد بسیار عالی داشت؛ از این رو اینها نشان میدهد که اعتماد عمومی به گزینههای خانم در ارتباط با انتخاباتها بیشتر است و حتی بسیاری از مردان به کاندید اهای خانم رأی میدهند و البته خانمها نیز به خانمها، رأی میدهند.
وقتی که ۴۰ سال است در واقع هیچ کاندیدای زنی مورد تایید شورای نگهبان قرار نگرفته و در انتخابات نیز، حضور نداشته طبیعتا اینها باید بستر را آماده کنند مثل انتخاباتهای دیگر مانند انتخابات مجلس. این که در رویهای به اطلاق نگاهی به این صورت که زنان هم به زنان رای نمیدهند چه برسد به مردان، خلاف آمارهایی است که حداقل در یک دهه گذشته ثبت شده است.
منبع: روزنامه سازندگی