علی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
موضوع میزان مشارکت مردم در انتخابات دو نتیجه ملموس از نگاه اصلاحطلبان دارد؛ اول اینکه این موضوع موجب تحکیم موقعیت اصلاحطلبان در عرصه انتخابات میشود. تجربه نشان داده در همه دورههای انتخاباتی هر زمانکه میزان مشارکت مردم در انتخابات و حساسیت مردم نسبت به مسائل سیاسی زیادتر بوده است احتمال اقبال اصلاحطلبان در انتخابات بالاتر رفته است. بنابراین نمیتوان کتمان کرد که اگر اصلاحطلبان در این زمینه تلاشی میکنند بخشی از آن به این دلیل است که بتوانند یک گزینه جایگزین در انتخاب مردم باشند.
نکته دیگر اینکه هر دولتی در 1400 در ایران مستقر شود ناگزیر باید یک سری مسائل بنیادین و لاینحل در جامعه ایران را حل کند. یعنی ماموریت دولت 1400 حل بسیاری از مسائل کلیدی است که به اعتقاد من بخشی از آنها به طور مستقیم با موضوع سیاست خارجی گره خوردهاند. بنابراین دولتی که در 1400 قدرت را در دست میگیرد و کارویژه آن حل مسائل مهم است باید دو شاخصه داشته باشد. اول اینکه اساسا در موقعیت و جایگاهی باشد که توانایی حل مسائل مرتبط با سیاست خارجی را داشته باشد و مورد دوم اینکه پشتوانه قوی و محکمی برای حل این موضوع داشته باشد. دولتی که از درون یک مشارکت ضعیف و کم تعداد بیرون میآید و از اقبال عمومی برخوردار نیست طبیعتا نمیتواند با اقتدار در عرصه سیاست خارجی ظاهر شود و در نتیجه نمیتواند با اقتدار مذاکره کرده و از منافع ملی دفاع و امتیاز کسب کند. لذا این دغدغه دوم اصلاحطلبان در افزایش میزان مشارکت است. چراکه آنها میخواهند دولتی که در 1400 قرار است مسائل سیاست خارجی را حل کند و دارای یک پشتوانه قوی مردمی باشد.
ولی متاسفانه در آن سوی ماجرا شاهد اظهارنظرها و یا فعالیتها و سیاستگذاریهایی هستیم که تا جای ممکن در صدد پایین نگه داشتن میزان مشارکت هستند. تجربه دورههای انتخاباتی گذشته نشان میدهد هر زمان میزان مشارکت پایین میآید به این دلیل که جناح مقابل اصلاحطلبان دارای پایگاه رای سازماندهی شده ثابت و روشنی است، احتمال پیروزیاش در انتخابات بیشتر میشود. به همین دلیل متاسفانه میبینیم در موارد زیادی عامدا تلاش میکنند میزان مشارکت در انتخابات را پایین بیاورند.
به دلیل وجود چنین رفتارهایی است که برخی معتقدند اصلاحطلبان نباید به هر قیمتی در انتخابات شرکت کنند. پیشنهاد گروهی هم این است که آنها از فرصت انتخابات تنها برای بیان سخنانشان استفاده کنند. اما این موضوع چندان پذیرفته شده نیست. چراکه فرصت انتخابات برای بیان حرفها زمانی قابل طرح است که هیچ کانال ارتباطی با جامعه وجود نداشته باشد اما این روزها به لطف شبکههای اجتماعی و ابزارهای ارتباطی تقریبا هیچ جریان سیاسی نمیتواند بگوید که فضا و فرصت برای بیان حرفها و نظراتم ندارم و به این ترتیب میخواهم از فرصت انتخابات برای بیان آنها استفاده کنم. واقعیت این است که عالم سیاست عالم محاسبه است. به هرحال هر گزینه سیاسی که در معرض انتخاب ما قرار بگیرد لاجرم نسبت به سایر گزینهها دارای یک سری معایب و یک سری مزایا است. اگر اصلاحطلبان بتوانند از ابزار عدم مشارکت در انتخابات برای چانهزنی و گرفتن امتیاز از رقیب استفاده کنند در این صورت موضوع عدم مشارکت در انتخابات پذیرفته شده بود. اما در فضاییکه کشور در معرض خطرات بسیار زیادی است و تجربه چند سال گذشته هم نشان میدهد ادامه این روند منجر به نابودی همه کشور خواهد شد هیچ عقل سلیمی حکم نمیکند که اصلاحطلبان انتخابات را کنار بگذارند و از فرصتهای هرچند حداقلی برای اصلاح تا جایی که امکان آن وجود دارد استفاده نکنند. به بیان دیگر مشارکت اصلاحطلبان در انتخابات الزاما نباید به معنای ایجاد فضایی برای بیان سخنان آنها باشد بلکه اصلاحطلبان باید به شکل ایجابی وارد فضای انتخابات شوند و از کوچکترین فرصتها و ظرفیتها برای تغییر وضعیت موجود استفاده کنند.
ممکن است برخی بگویند حضور اصلاحطلبان در انتخابات صرفا برای گرم کردن تنور انتخابات است. اما من معتقدم ما هنوز نمیتوانیم به طور قاطع چنین ارزیابیای داشته باشیم. هنوز خیلی زود است درباره این موضوع با قاطعیت صحبت کنیم. اگر اصلاحطلبان در فضایی قرار بگیرند که بازی انتخابات از قبل طراحی شده بود و هیچ فضا و فرصتی برای تاثیرگذاری بر این روند نداشتند این تحلیل پذیرفته شده است. اما الان خیلی زود است که چنین نگاهی داشته باشیم.
من معتقدم در انتخابات پیش رو شاهد انتخاباتی رقابتی خواهیم بود. چراکه دلسوزان نظام با توجه به شرایط موجود نسبت به این موضوع حساسیت ویژهای نشان خواهند داد به نحوی که شرایط اصلا با انتخابات مجلس یازدهم قابل مقایسه نباشد و متفاوت از آن باشد.
منبع: روزنامه سازندگی