احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
ریاستجمهوری چالشبرانگیز دونالد ترامپ در منطقه در 4 سال گذشته برای آمریکا بسیار گران تمام شد. علاوه بر منطقه، اروپاییها نیز در این دوران 4 ساله از رویه و سیاستهای یک جانبه آمریکا -که در دوران ریاستجمهوری ترامپ شدت و حدت قابل توجهی یافته بود- دل خوشی نداشتند و از رفتار رئیسجمهور آمریکا شاکی بودند. فارغ از این که در کاخ سفید دونالد ترامپ باشد یا جو بایدن، در حالت کلی همراهی اروپا با ایران حد مشخصی دارد و هرگز نمیتوان و نباید دل خوش کنیم که اروپا در کنار ما خواهد ایستاد. اگر روزگاری امر به این مسئله واقع شود که اروپا مجبور به انتخاب بین آمریکا و ایران باشد بدون شک و بدون لحظهای درنگ هر اندازه که ایران محق باشد باز هم اروپا در کنار آمریکا خواهد ایستاد؛ وابستگیهای تمدنی زیاد بین آمریکا و اروپا، روابط و شبکههای اقتصاد پیچیده و هزاران دلیل دیگر برای اثبات چنین مسالهای وجود دارد. متقابلا نیز میتوان اطمینان داشت که آمریکا نیز هرگز و هرگز اجازه حضور اروپا در منطقه را نمیدهد. کما این که هرگز در تاریخ چنین مسالهای مسبوق به سابقه نیست و تنها اروپا در زمان بر سرکار بودن دوگل بیش از هر زمان دیگری در ارتباط با حضور در منطقه خیز برداشت که البته آمریکا با آن هم مقابله کرده و میبینیم در تاریخ هیچ جای پایی برای آنها وجود نداشته است و سهمی برای اروپا قائل نیستند. بنابراین این اصل در دولت بایدن نیز تغییری نمیکند چرا که این رویه ثابت است و آمریکا تصمیم ندارد درباره سهم حضور اروپا در خاورمیانه تجدیدنظری در بگیرد. در مورد ایران نیز بایدن در زمان فعالیتهای تبلیغاتی برای انتخابات وعده بازگشت به برجام را داده بود اما این بازگشت کار سادهای نیست و نمیتوان منتظر حصول سریع نتیجه از آن داشت؛ نخست این که با مخالفتهای جدی برای این کاراز جانب برخی نیروهای سیاسی آمریکا و لابیهای صهیونیستی مواجه میشود و دوم این که دستاندازهایی در ارتباط با مسائل موشکی بین ایران و آمریکا وجود دارد که به صورت مستقیم نه اما میتواند مسئله بازگشت آمریکا به برجام را با چالشها و مشکلاتی روبهرو کند. چالشها و مشکلاتی که بدون شک بر وعدههای بایدن برای بازگشت به برجام تاثیر میگذارد. البته اصل مسئله نیز صددرصد منتفی نیست و به هر حال ممکن است در چهارچوب مذاکراتی علنی یا غیرعلنی، با تفکیک مسائل هستهای از موضوعات برجامی، این وعده جو بایدن تحقق یابد و ایالات متحده به برجام بازگردد. البته در دوران بایدن از ابزارهایی متفاوت از دولت دونالد ترامپ برای فشار بر ایران استفاده میشود چراکه رویه کلی و سیاسی دولتهای ایالات متحده آمریکا ثابت و یکی است و آنها چه دموکرات و چه جمهوریخواه تاکید دارند که ایران بیش از اندازه گلیم خود پا دراز کرده بنابراین در اثر سیاستی فشار بر ایران تفاوتی رخ نمیدهد تنها ابزار فشار اعم از تحریمهای هستهای، تحریمهای غیرهستهای، مسائل موشکی و موضوعات حقوق بشری تفاوت و اندازه و شدت آن وجود دارد. آمریکا انتظار دارد ایران در مسائل هستهای، سیاستهای منطقهای و موضوع اسرائیل تجدیدنظر کند تا تقابل کاهش یابد. در این بین بسیار مهم و حیاتی است که ایران با همراهی بیشتر با نظام بینالملل فرصت فشار و بهانههای فشار را از آمریکا بگیرد. تردید در ظالمانه بودن بسیاری از اصول و قواعد و روادید کلی حاکم بر نظام فعلی جهانی نیست اما ایران باید بر اساس محاسبات منفعت و تضرر بهترین راهها و راهکارها را برای کنار آمدن با این نظم ظالمانه پیدا کرده و اجازه ندهد، زیربناها، ساختارها و دستاوردهایش زیر سایه بهانهگیریهای آمریکا از بین برود. نباید از یاد برد که لجبازی و تنشزایی ایران منتهای خواسته واشنگتن است. هر اندازه ایران ادبیات تنشها و رفتارهای تهدیدکننده –فارغ از واقعیت اجرایی آن- از خود نشان دهد، آمریکا را برای فشار و تهدید ایران با دست بازتری روبهرو میکند تا از ایران نیز یک عراق دیگر بسازد؛ حکومتی لیبرال که آزادیهای بیفایده و فراخی به مردم میدهد اما حوزه قدرتش از کرج هم آن طرفتر نمیرود.
منبع: روزنامه سازندگی