احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در روزهای اخیر توئیت وزیر امور خارجه در کنار اظهارات برخی کارشناسان و تحلیلگران و البته گزارشهایی از تحرکات غیرمعمول در منطقه باعث شد محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه اخیرا با انتشار یک پست توئیتری از تلاش رژیم صهیونیستی برای آتشافروزی و ایجاد درگیری نظامی بگوید و مطرح کند که اسرائیل بر آن است تا با حمله به تاسیسات آمریکا در عراق، پای آمریکا را به جنگ ساختگی علیه ایران بکشاند و همچنین به ترامپ هشدار داد که مراقب باشد تا در این دام نیفتد. این اظهارات وزیر امور خارجه در حالی مطرح شد که ایالات متحده آمریکا، ایران را متهم به دست داشتن در حملات موشکی اخیر به سفارت خود در بغداد و همچنین دیگر تاسیسات این کشور در عراق کرد و مدعی شد که گروههای مورد حمایت جمهوری اسلامی مسئولیت این حملات را برعهده گرفتهاند. مقامات رژیم صهیونیستی ظهارات اخیر ظریف درباره نقش اسرائیل در دامن زدن به تنش بین ایران و آمریکا را رد کرده و حتی اذعان کرده بودند که این اسرائیل است که در سالروز حمله پهپادی به خودروی حامل سردار قاسم سلیمانی باید برابر حملات احتمالی ایران در حالت آمادهباش باشد. همچنین آنها ادعای ظریف درباره تحریک آمریکا به جنگ را واهی دانستند. فارغ از موضعگیری اسرائیلیها به نظر نمیرسد جنگ و یا درگیری نظامی نزدیک باشد. مسئله تحرکات در منطقه و اظهارات و برداشتها از رفتار و گفتار آمریکا در حد گمانهزنی است و نمیتوان بر اساس آن پیشبینی جنگ داشت. علت این قطعیت درباره بیان دور بودن از درگیری نظامی در این برهه نظامی در چند بحث قابل طرح است.
پیش از انتخابات اخیر آمریکا در زمانی که هنوز مسئله کرونا و البته شورشهای خیابانی ناشی از مرگ جورج فلوید ایجاد نشده بود پیشبینی شخص من پیروزی ترامپ بود و تاکید داشتم که با پیروزی ترامپ بدون شک احتمال درگیری نظامی وجود دارد. از اساس ترامپ شخصیتی بود که از او انتظار رفتارهای عجیب برود. از این گذشته در روزهای منتهی به برگزاری انتخابات ترامپ مکرر بر مسئله توافق سهلالوصول و سریع با ایران سخن گفت. ادبیاتی که نشان میداد او تصمیم بر عبور از تحریم و فشارهای اقتصادی دارد و به دنبال استفاده از گزینهای بیش از هر آنچیزی است که پیش از آن، مورد استفاده قرار گرفته بود. این رویه جدید نیز نبود. بنابراین در آن ایام خود من احتمال درگیری نظامی را بسیار جدی میدانستم. در چند سال فشارهای اقتصادی بسیار زیادی به ایران وارد شده بود و حالا آمریکا – یا به طور مشخصتر شخص ترامپ- تصور میکردند که توان ایران را به اندازهای تحتالشعاع قرار دادهاند که به سراغ حمله نظامی بروند. چنانکه آمریکاییها بارها ادعا کردهاند، یکی از گزینهها همین است و گزینه دوم نیز سختگیریهای شدیدتر به منظور فروپاشی از درون است. در محاسبات آمریکاییها سیستم سیاسی ایران برای آنها هیچگونه منافعی ندارد. رژیم چنج- تغییر رژیم- برای آمریکاییها دارای منافع خواهد بود. در نتیجه جنگ متاسفانه یکی از گزینههای محتمل ایالات متحده در قبال ایران است بهنظر میرسد آنچه که آمریکاییها تاکنون در قبال ایران در پیش گرفتهاند مدل عراق بوده است. آمریکاییها به مدت ۱۰ سال رژیم صدام را تضعیف کردند بهگونهای که تحریمهای فلجکنندهای را در قبال این کشور وضع و سپس آن را عملیاتی کردند. زمانی که عراق از درون استحکام داخلیاش را از دست داد در آن زمان اقدام به حمله نظامی کردند. به نظر میرسد در آن ایام ترامپ چنین سناریویی را پیاده و به دنبال اجرای آن است. جنگ یک تسریعکننده است. وقتی که یک رژیم رو به اعتلا است، جنگ به آن قدرت میبخشد. مثلا جنگ ایران و عراق در ابتدای کار جمهوری اسلامی از برخی لحاظ به نفع نظام تمام شد. گاهی هم یک رژیم دوران بلوغ و جوانی خود را طی کرده و در این مرحله بروز جنگ ممکن است به آن کشور آسیب بزند. توجه داشته باشید که ما با عراق مرز مشترک داشتیم و جنگ زمینی امکانپذیر بود. ایران نیز توان بیشتری نداشت و باید از نیروی زمینی استفاده میکرد. امروز ایران دارای موشکهای بسیار دقیق و پیشرفتهای است. حالا اما ایران در فشار اقتصادی آستانه تحمل پایینی پیدا کرده بود و ترامپ سعی داشت از هر راهی – خروج از توافق تا ترور در ملاءعام- با فشارهای اقتصادی اروپا را همراه و علیه ایران اقدام نظامی کند.
مشخصا اگر ترامپ رای میآورد نیز این سناریو شانس بالایی برای اجرا داشت علاوه بر این که رابطه ویژه و خاص ترامپ با رژیم صهیونیستی این احتمال را تقویت میکرد که در هنگام اجرای این سناریو مورد حمایت دولت اسرائیل نیز از هر نظر قرار بگیرد. بهانه حمله نظامی نیز میتوانست موارد موشکی و یا گامهای ایران در بازگشت از برجام باشد که مشخصا تهران خط قرمز اعلام کرده بود و تاکید داشت و دارد که درباره این مسائل مذاکرهای نمیکند. در شرایط فعلی اما دفتر این سناریو همراه با دفتر ترامپ بسته شد. بنابراین، این سناریو محلی از اعراب ندارد. فضای این روزهای منطقه به دلایل مختلفی ملتهب بوده و این التهاب منجر به این گمانهزنیها شده است. سالگرد ترور سردار شهید قاسم سلیمانی خود از عوامل این فضا است چرا که پیشبینی میشد که ایران ممکن است در این سالگرد دست به اقدامی در جهت انتقام بزند به همین دلیل رفت و آمدها و ترددها در منطقه زیاد شد و این افزایش حجم ترددها مسئله را بیش از حد واقعی بزرگ کرد و این تصور را ایجاد کرد که این حجم رفت و آمدها برای برنامهریزی علیه ایران است. البته این برنامهریزیها همیشگی است و بدون شک اسرائیل و اعراب در جهت توطئه علیه ایران لحظهای از پای نمینشینند اما گزینه نظامی به این اندازه برای آنها سهلالوصل نیست بنابراین این احتمال که این ترددها در روزهای آخر دولت ترامپ برای تدارک یک درگیری نظامی است چندان محتمل نیست. دولت ترامپ رو به پایان است. شکی نیست که ترامپ جنگ میخواست و میخواهد. شکی نداشتیم که تا زمانی که ترامپ در قدرت است، ایران آسایش چندانی نخواهد داشت؛ زیرا انواع دسیسهها را علیه ایران برنامهریزی میکند و بعد از عبور از فشارهای اقتصادی و خروج از برجام ترور فرمانده نظامی ایران در عراق، به سراغ گزینههای نظامی میرود.
هر اندازه هم که ترامپ دست و پا بزند دوران او به سر آمده است و سناریوهای ناتمام خود را در روزهای باقی مانده نمیتواند اجرایی کند، از این نظر تلاش وی و دولت اسرائیل برای استفاده از روزهای باقی مانده در جهت حرکتی علیه ایران بیفایده است. در این بین تغییر دولت در آمریکا البته سناریو حمله نظامی را تا حد زیادی کمرنگ میکند. از اساس جمهویخواهان و دموکراتها تفاوتهای زیادی در قبال رویکرد کلی علیه ایران ندارند اما بدون شک بین بایدن و ترامپ در موضوع نوع و نحوه ارتباط با اسرائیل و همچنین برنامههای مشترک واشنگتن و اسرائیل برای ایران در دوران ترامپ و بایدن تفاوتهای قابل ملاحظهای وجود دارد. دوران بایدن از بسیاری لحاظ در قیاس با دوران ترامپ خطرات نظامی کمتری برای ایران دارد اما نباید از یاد برد که اگر ترامپ هم نباشد، نیروهای خصومتورز و تنشزا و کسانی که بدشان نمیآید یک جنگ راه بیفتد در هیچ کجا کم نیستند و در دوران بایدن نیز حضور این افراد و این افکار تداوم خواهد داشت بعد از این چهار سال را نمیتوان پیشبینی کرد، اما یادمان باشد در همین چهار سال اگر بد عمل کنیم نتیجه خوبی نخواهیم گرفت. فراموش نکنیم عدهای دارند اپوزیسیون میتراشند. در این شرایط ما به نیروهای هماهنگ و منسجم نیاز داریم. به نظر من هرکسی که باعث تفرقه و تشتت در کشور میشود دست در دست خارجیها دارد زیرا نیاز به همبستگی در شرایط فعلی از آفتاب روشنتر است.
منبع: روزنامه سازندگی