سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا آقای حجاریان اظهارات تندی در این باب داشتند که کارگزاران موافق دولت نظامی است و عقد نظامیان و کارگزاران را در آسمانها بستهاند. البته پیش از هر گونه ارزیابی در اینباره و پاسخ به ایشان در ارتباط با این ادعای گزاف باید یادآوری کنم که از نگاه نگارنده آقای حجاریان از قربانیان خشونت است و جایگاه او همیشه برای ما محترم بوده و خواهد بود. در عین حال برای آنکه تحریفی در واقعیتهای تاریخی اتفاق نیفتد،لازم است چند نکته بازگو شود:
1 هر ادعایی سندی دارد اما تعبیری که آقای حجاریان درباره کارگزاران بیان کرد، سندش کجاست؟ حزب کارگزاران در چه مقطع یا دورهای از حیات تاریخی خود با نظامیها پیوند داشته است؟ آقای حجاریان لطف کند اگر یک مورد همکاری بین کارگزاران با نظامیها در عرصه سیاسی ایران وجود داشته، سند آن را ارائه کنند تا ما هم مطلع باشیم.
2 این جای خوشبختی دارد که دوستانی مثل آقای حجاریان که سابقه پررنگ در نهادهای امنیتی و اطلاعاتی داشتند، امروز طرفداران دوآتیشه دموکراسی شدهاند. این تحول برای کشور و مردم ایران مثبت است. این سوابق را همه میدانند و از این جهت ما خوشحالیم دوستانی که خودشان نهادهای امنیتی را برای این کشور شکل دادند و اداره کردند، خوشبختانه امروز دموکرات هستند.
3 لازم است با دقت در تاریخ به خاطر داشته باشیم که کارگزاران این افتخار را دارند که در آغاز اولین برگ حیات سیاسی خود مجلس پنجم را که بسیار متعادلتر و متفاوت با مجلس چهارم بود شکل دادند، همچنین این افتخار را داشتند که انتقال قدرت بعد از آقای هاشمی را مدیریت کنند و کشور را به آقای خاتمی تحویل دادند. دوستانی که به ظاهر از کارگزاران دموکراتتر و آزادیخواهتر هستند، نتیجه سیاستورزی و مدیریت فضای سیاسیشان این شد که کشور را از آقای هاشمی تحویل گرفتند و به آقای احمدینژاد تحویل دادند. برای همه دوستان آرزوی موفقیت داریم.
4 در چند ماه گذشته بنده به عنوان سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی در چند نوبت مسئله کاندیدای نظامی را مطرح و به بررسی و آسیبشناسی این موضوع پرداختم که احتمالا مورد دقت ایشان واقع نشده است.
در همان زمان تاکید کردیم که بهرغم این که نظامیها را از ارکان مهم و حیاتی برای کشور میدانیم و به نقش آنها در زمینه حفظ امنیت کشور واقف هستیم اما با توجه به این که نگاه ما این است که رای مردم باید تعیینکننده نهادهای حکومتی باشد و این نهادها در داخل حاکمیت باشد با رای مردم تعیین میشوند، حضور نظامیها در عرصه سیاست معنا و مفهومی پیدا نمیکند چرا که در چهارچوبی که ما آن را مردمسالاری و دموکراسی میخوانیم چنین رویکردی نمیتواند قابل قبول باشد.
5 نظامیها همانطور که در قانون اساسی و در فتوای امام(ره) تاکید شده است، باید حتما و قطعا به کار نظامی خود بپردازند البته یک نظامی باسابقه میتواند وارد عرصه سیاسی شود اما باید از لباس نظامیگری و جایگاه خود در این سیستم استعفاء کند و مدت زمانی را نیز فاصله قرار دهد و بعد وارد عرصه سیاست شود. نمیشود یک روز لباس نظامیگری پوشید و روز بعد با سرعت لباس را تغییر داد و ردای سیاست بر تن کرد چراکه در این دو موضوع تناسبی با هم وجود ندارد. دنیای سیاست و نظامیگری، دو دنیای متفاوت با مرزهای تفکی کشده از هم هستند. یکی سعه صدر و تعامل را میطلبد دیگری تحکم و قاطع بودن را. حضور یکی در جایگاه دیگری از کارایی هر دو میکاهد.
6 در مطالب قبلی نیز تاکید کردم که موافقان حضور نظامیان در عرصه امور اجرایی از تمرکز قدرت و فواید آن میگویند حال آنکه در شرایط فعلی «تمرکز قدرت» به میزان بیش از حد کافی نیز در کشور وجود دارد. ما در ارتباط با سیستمی صحبت میکنیم که از امتیاز ولایت فقیه برخوردار است. هیچ رئیسجمهور نظامی نه در ایران نه در هیچ کشور دیگری جایگاه رفیع ولی فقیه را ندارد بنابراین «تمرکز قدرت برای انسجام امور» در حال حاضر در کشور وجود دارد علاوه بر این که یک تفاوت و برتری مهم نیز در این خصوص وجود دارد؛ ولایت فقیه نظامی نیست و مظهر یک آیین و مظهر یک نرمش دینی است و لطافتی خاص دارد؛ لطافتی که به هیچ وجه در نیروهای نظامی وجود ندارد.
منبع: روزنامه سازندگی