جهانبخش خانجانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
ایام دهه فجر و چهل و دومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی در یکی از مهمترین برهههای انقلاب اسلامی مصادف شده است. بازهای که هم یک انتخابات مهم پیش روی ماست و هم وضعیت داخلی و سیاست خارجی کشور با توجه به جنگ اقتصادی بیسابقه آمریکا و فشار تحریمها و همینطور تعمیق برخی نارضایتیهای سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ما را در شرایطی قرار داده که به شکل بیسابقهای نیازمند تصمیمگیریهای اساسی و حسابشده هستیم.
هر نظامی در صورتی مشروع است که مردم آن نظام را قبول داشته و بپذیرند. ممکن است برخی از افراد مرجع مشروعیت نظام را از زاویه فقهی نگاه کنند اما حکومت یک موضوع فقهی نیست بلکه یک موضوع اجتماعی و یک امر حکومتگری است و حکومتی که آرای مردم و همراهی مردم خود را نداشته باشد، آن حکومت، مشروع نیست.
کسانی که مشروعیت حکومت را از مردم نمیدانند، اساساً مردم و آرای مردم را قبول ندارند و زمانی که به قدرت رسیدند، خود را معصوم میدانند و این تفکر خطاست. طبیعی است که این افراد با همین رویکرد، نقش آرای مردم را کمرنگ کنند. رویکردی که قطعا با نگاه و خواست امام خمینی به عوان بنیانگذار جمهوری اسلامی همخوانی ندارد.
بر همین مبنا اگر یک حکومت نتواند مردم را به صحنه انتخابات بیاورد و اشتیاق مردم را به حضور در صحنه افزون نکند، طبیعتاً انتخابات، انتخابات پرسود و پرثمری نخواهد بود کما اینکه در انتخابات مجلس یازدهم، در یک شهر چند میلیونی، شرکتکنندگان کمتر از ۲۰ هزار نفر بودند. طبیعتاً پشتوانه مجلسی که آرای همه مردم را داشته باشد، قویتر از مجلسی است که نمایندگان آن با ۵ هزار نفر رأی وارد مجلس شده است. اگرچه وظیفه و نقشآفرینی نمایندگان بر میزان رأی یکسان است اما اگر این موضوع تداوم داشته باشد، اقتدار، مقبولیت و مشروعیت حاکمیت کاسته میشود. اگر اقتدار یک حکومت از مردم نباشد، هر چه به لحاظ ابزارهای اقتدار تصنعی برخوردار باشد ، طبیعی است که در کوتاهمدت این ابزارها به کار نخواهد آمد. شاهد رژیمهای بسیاری بودیم که وقتی مردم از آنها فاصله گرفتند علیرغم اینکه تا دندان مسلح بودند، نتوانستند برابر جنبشها و فعالیتهای اجتماعی بایستند.
لذا هر چه حاکمیت در ابعاد مختلف تلاش کند تا مردم حضور خود و اثر رای خود را در انتخابات جدی تلقی کرده و میل روزافزونی برای شرکت در انتخابات داشته باشند ، شاهد بهبود حکمرانی خواهیم بود. روشن است که اگر مردم در صحنه باشند، توانمندی و کارآمدی حکومت افزایش مییابد. در شرایطی که ایران در جهان و در منطقه با انواع تهدیدهای خارجی مواجه است اهمیت این موضوع دوچندان خواهد بود. عدم حضور مردم در انتخابات ممکن است در لایههای زیرین اجتماع، نمایان شود و حاکمیت را در آینده دچار چالش کند و این چالشها، چالشهایی نیست که با جنگ سخت بتوان با آن برخورد کرد.
حاکمیت باید به آرای مردم توجه کند. به عبارتی با توجه به فرمایش امام، مشروعیت دولت و حکومت به آرای مردم وابسته است. از آنجایی که حتی امام علی نیز حکومتگری را به حضور مردم مشروط میکرد؛ میتوان اینگونه نتیجه گرفت که اگر مردم هر شیوه حکومتگری را بپذیرند، آن حکومت میتواند حاکم مناسبی باشد. موضوع رفراندوم هم بر همین اساس در قانون اساسی دیده شده است.
البته رفراندوم قاعده مشخصی دارد و میتوان براساس همان قانون موضوع آن را در مواقع لزوم عملیاتی کرد اما قبل از رفراندوم ما باید فکرمان را از توسعهنیافتگی مفرط و جهل نجات دهیم. به عبارت دیگر تا زمانی که مسئولان ما اعم از رؤسای سه قوه خود را از توهم فکری و توسعهنیافتگی نجات ندهند، طبیعتاً نباید انتظار داشته باشیم که به سمت یک جامعه توسعهیافته حرکت کنیم. لذا به اعتقاد من پیش از رفراندوم باید تفکرات توسعهگرایانه را رواج دهیم تا بتوانیم جامعه را هدایت کنیم. طبیعی است که رفراندوم قاعده و قانون خود را دارد. ما حتی اگر رفراندوم برگزار کنیم و مردم به حکومت جدیدی رأی دهند اما کشوری توسعهنیافته باشیم، مجدداً مشکلات عدیدهای در پیش خواهیم داشت. آفت کشور ما تحجر ، جهل و رادیکالیسم است و تا زمانی که اینها را از جامعه دور نکنیم و مشی اعتدالی و میانهروی را رواج ندهیم، جامعه اسیر برخوردهای اشتباه خواهد بود.
منبع: روزنامه سازندگی