سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
عضویت ایران در سازمان همکاریهای شانگهای که در روزهای اخیر محقق شد از جهات مختلفی مورد توجه قرار گرفت.
فارغ از هرگونه نگاه سیاسی به این موضوع به واقع تحقق عضویت دائم ایران در این سازمان، از جهاتی یک امر مهم و مبارک تلقی میشود. ایران چند سال است که در این اجلاس به عنوان عضو ناظر حضور داشته اما در زمان و دوره دولت آقای روحانی مقدمات عضویت دائم ایران در این سازمان فراهم و پیگیری شد و حالا نوع عضویت در سازمان همکاریهای شانگهای در ابتدای دولت آقای رئیسی تغییر کرد. مهمترین بخش حضور ایران در اجلاس شانگهای، حضور توامان با دو کشور چین و روسیه در این سازمان است. این حضور توامان میتواند نمادی از قدرت شرق تلقی شود. در واقع حضور ایران در منظومه سیاسی-بینالمللی شرق، جایی که دو قدرت صاحب حق وتو یعنی چین و روسیه حضور داشته باشند طبیعتا میتواند به عنوان یک امتیار تلقی شود که دستاوردهایی را برای ایران نیز قابل برداشت میکند.
در سالهای اخیر ایران در تنظیم روابط خود با غرب دچار اختلالاتی بوده است و عمدتا نیز این مساله به دوره قبل ریاستجمهوری در آمریکا برمیگردد که علیرغم تلاشهای بسیار برای استقرار برجام و اجرایی شدن توافق هستهای، با ظهور ترامپ ضربه زیادی از جانب وی به مناسبات ایران و غرب وارد شد. این ضربه، آثار سنگینی داشته که نتایج آن به سادگی قابل پاک شدن نیست. دلیل این که ما امروز با غرب در نوعی چالش به سر میبریم و برای همکاریهای آینده تنش داریم، بیش از هرچیز و فراتر از تمامی تاریخ کدورتها همین مسائل اخیر است.
در مقابل، نهایی شدن عضویت ایران در پیمان شانگهای میتواند پیام روشنی به غرب باشد که ایران نمیتواند و نمیخواهد برای دوره طولانی نوع روابط در حال تعلیق با غرب را تحمل کند. به صورت روشن ایران با عضویت دائم در این سازمان این پیغام روشن را بیان کرد که غرب باید در تصمیمگیریهای خود تسریع و حق و حقوق ایران را به رسمیت بشناسد تا ایران روابط خود را به صورت متعادل با شرق و غرب تنظیم کند.
از نظر اقتصادی نیز به نظر میرسد این مساله و عضویت ایران در این اجلاس، با سیاستهای دولت همخوانی دارد. به هر حال در دوره جدید، آقای رئیسی و دولت ایشان اصرارهای زیادی مبنی بر این که اقتصاد ایران باید شرقی شود، داشته و تاکید دارند که ما سیاست خارجی و اقتصاد را و کلا روابط خارجی دولتمان را مشروطه به حل و فصل برجام نمیکنیم.
بنابراین نهایی شدن عضویت دائم ایران میتواند امیدهایی را در بازارهای منطقهای تقویت کند و به منزله برگهای در دست ایران است که علاوه بر این که میتواند توسط همین دوستان متحد ایران در شرق از جمله روسیه و چین با غرب تاخت زده شود، برای خود ایران نیز فرصتهایی را لق میکند.
آنچه که مدیران و کارشناسانی که سیاست خارجی ایران را تدوین و اجرا میکنند باید توجه داشته باشند این است که بدون تعارف، تا به امروز، روسیه و چین از برگ ایران برای حل و فصل مسائل خود با غرب و آمریکا استفاده کردهاند. این خطر همواره هر نوع همکاری ما را با شرق تهدید میکند. بر اساس تجربه زمانی ما میتوانیم از نوعی انفعال فاصله بگیریم و به موضعی برویم که با برگهای دیگران منافع ملی خود را تامین کنیم که با شرق و غرب روابطی متناسب و متعادل داشته باشیم.
حتی در روابط با غرب نیز نمیتوانیم تنها به اروپا تکیه کنیم. در شرایط امروز صحنه و عرصه بینالمللی با وجود قدرتی مثل چین و حضور اقتصادی مثل آمریکا و برخی کشورهای اروپایی به گونهای است که اگر ایران باید صرفا بر اساس منافع ملی خود تصمیم بگیرد و روابط متعادلی را با سه قدرت مهم چین، آمریکا و اروپا از نظر اقتصادی و از نظر سیاسی با آمریکا و اروپا و چین و روسیه برقرار کند. در حال حاضر اولویت منافع ملی ایران در اقتصاد است و از این جهت بین موضوع رابطه با چین و روسیه در حوزه سیاسی و اقتصادی تفکیک قائل میشویم.
با این الگو میتوانیم اقتصاد ایران را به سمت شکوفایی و توسعه پایدار هدایت کنیم. با استفاده از ارزانترین منابع مالی و بهترین تکنولوژیها، سهم مناسبی از بازارهای بینالمللی را از آن خود میکنیم.
در شرایط فعلی در ایران، انسجام در قدرت مرکزی وجود دارد. بدنه کارشناسی و نیرومندی در بخش دولتی و مهمتر از آن در بخش خصوصی به وجود آمده است. تعداد تحصیلکردگان دانشگاهی و مهندسین و کارشناسان افزایش یافته و فرصت منابع از قبیل آب و انرژی نیز وجود دارد. چنین رابطی را نباید سبک و دستکم گرفت.
تصور میشود که دولت آقای رئیسی و فراتر و مهمتر از دولت در سطوح بالاتر این فرصت تاریخی را در مقابل خود دارند که میتوان با استفاده از آن، بعد از چند سال فشار سنگین اقتصادی به رشد اقتصادی رسیده و یک فرصت بازآفرینی را فراهم کنند. این فرصت اقتصادی صرفا در یک روابط متعادل با شرق و غرب محقق میشود. تاکید میکنم که رقابتهای امروز بین چین و آمریکا بستری را برای خوشهچینی ایران فراهم کرده است. چرا ما باید برگ چین باشیم؟ چرا ما از رقابت چین و آمریکا استفاده نکنیم و ظرفیتهای آمریکا و اروپا و چین را برای توسعه خود به کار نگیریم. این مسائل با اهداف ارزشی و انقلاب ما نیز در تضاد نیست و کسی اگر دوستدار انقلاب و نظام باشد باید این مباحث را مورد توجه جدی قرار دهد تا افزایش رفاه عمومی مردم را محقق سازد.
منبع: روزنامه سازندگی
- یادداشت
- بازدید: 744