محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
تاکنون آنچه از دولت سیزدهم مورد ارزیابی قرار میگیرد، موضوع انتصابها و مسائل روزآمد معیشت و اقتصاد است؛ ابتدا باید این نکته را مورد توجه قرار داد که آقای ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم هیچگاه شعار فراجناحی نداده است. بعضی به نمایندگی از وی تلاش کردند در ابتدای مسئولیت با برخی اصلاحطلبان تماس گرفته و از دغدغههای این طیف سیاسی مطلع شوند لکن آنطورکه این دسته از اصلاحطلبان عنوان کردهاند، دولت به نقطه نظرات ارشادی و خیرخواهانه آنها که با دولت رئیسی درمیان گذاردهاند وقعی ننهاده است.
بنابراین از پیش مشخص بود که انتظاری از آقای رئیسی مدنظر نبوده که از دیدگاه اصلاحطلبان در نحوه اداره دولت و مشی اجتماعی و اقتصادی آنها استفاده شود. نه مطرح بوده و نه مورد توقع است.
باید اجازه داد آقای رئیسی از همان تیم اصولگرایان نزدیک به خود بهرهمند باشند. البته از میان افرادی که موجهتر بوده و تخصص اداره امور محوله را دارند در مسئولیتهای اجرایی کشور بهکار گیرند.
در مقام مقایسه با دولت قبل، طبعا نباید توقع داشت و منطقی هم نیست که آقای رئیسی مانند حسن روحانی، رئیسجمهور پیشین عمل کند؛ رئیسی مانند روحانی عمل نمیکند. حسن روحانی شخصیت اصولگرای معتدلی بود که با اعتبار و حمایت فراگیر اصلاحطلبان از سوی مردم انتخاب شد؛ روحانی در بهکارگیری تیم همکار، هم چهرههای اصولگرای منطقی را میشناخت و هم امید جدی به ظرفیت کارآمد اصلاحطلبان داشت. به طیفی که به دلیل پیروزی در انتخابات مدیون آنها بود، در نتیجه ترکیبی از نیروهای اصلاحطلب و اصولگرای معتدل که روی آنها شناخت مستقیم و یا معالواسطه داشت را در کابینه به کار گرفت.
مساله قابل تامل و قابل توجه انتصاب دولت رئیسی در مناطق استانی است که از آن جمله باید به انتصاب استانداران توجه کرد. در این مورد پیش از این گفته بودم که از مشکلات سیاسی مدیریتی آقای ابراهیم رئیسی اختلافاتی است که در درون جبهه اصولگرایی وجود دارد و عمدهترین مشکلات و سنگاندازیها را از ناحیه جبهه پایداری پیشبینی کرده بودم.
در این میان آقای رئیسی به عللی خود را ملتزم به اجابت مطالبات جماعتی میداند که به آنها وامدار است. بنابراین به لحاظ معادلات درو نتشکیلاتی اصولگرایی این اتفاقات قابل پیشبینی بود.
درباره انتخاب استانداران باید توجه کرد، آقای احمد وحیدی، وزیر کشور با اینکه شخصیتی نظامی است اما چهرهای معقول در میان اصولگرایان به حساب میآید و انتصاب استانداران بر عهده او است و باید ترکیب مدیران استانی را از نو چینش کند.
وی در انتخاب استاندار دچار مشکلات عدیدهای است و به طور معمول مسائلی از جنس مطالبات نمایندگان مجلس از حوزههای انتخاباتی استانی را دارد که براساس آن وکلای پارلمان و یا روسای ستادهای انتخاباتی رئیسجمهور در استانها در زمینه انتصاب استاندار توقعاتی دارند، در حالیکه افرادی باید انتخاب شوند که متخصص، متعهد، کاردان و مردمدار و با مشکلات استان آشنا باشند. از این جهت تفاوتهایی در انتخاب استانداران با دیگر مناصبی که در وزارتخانهها است وجود دارد. واقعیتی که اکنون باید به آن توجه کرد اینکه از آقای وحیدی این انتظار وجود دارد که جهتگیری عمومی انتخاب استانداران را از روند انتصاب نظامیان خارج کند.
استاندارانی که تاکنون در بعضی استانها انتخاب شدهاند از میان افراد نظامی است. اگرچه نظامیان نور چشم و محل اعتماد ملت و مملکت هستند و وجود آنها در بحرانها و درگیریهای فرامرزی بابرکت است اما انتخاب افراد نظامی به عنوان استاندار ذهنیتی را در میان مردم ایجاد میکند که گویا دولت از آن حکومت نظامیان شده است و این از ایراداتی است که دولت و شخص آقای وحیدی باید به آن توجه کنند. مسلم نیروهای شایستهای در کشور وجود دارند که برای این نوع از ماموریتها و مسئولیت استانی طی ۴۰ سال تربیت شدهاند و میتوانند به عنوان استاندار دعوت بهکار شوند.
ارزیابی دیگری که از دولت رئیسی میشود انجام داد به شعارهایی برمیگردد که درباره مسائل اقتصادی قبل از انتخابات سر داده میشد. آنچه واقعیت فعلی جامعه نشان میدهد این است که شعارهای دوره انتخابات تاکنون عملی نشده است. علت هم این است که کاندیداهای ریاستجمهوری بهوقت تبلیغات برخلاف منطق و حتی بهدور از توجه به توصیههای رهبری شعارهای غیرواقعی فراوانی میدهند و وقتی در انتخابات پیروز میشوند، شعارهای انتخاباتی را فراموش میکنند. دولت سیزدهم و رئیس محترم آن هم دچار همین نقیصه است و از این قاعده کلی و مسموم خارج نیست. بهنظر میرسد ایرادی به وضعیت بد اقتصادی فعلی ایران نیست بلکه ایراد واقعی به شعارهایی بر میگردد که پیشتر دادهاند. اقتصاد تابع نظام دقیق ریاضی است که با هر نقصانی آثار خود را در زندگی مردم خواهد گذاشت.
بنابراین باید به این نکته تاکید کنیم که شعارهای نخستین نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری که در جهت حل مشکلات اقتصادی سر میدهند اشکال دارد.
اما یک موضوع کلی وجود دارد و آن هم این است که اگر در دولت آقای رئیسی مشکلات برجام و قطع ارتباط ما با دنیا همچنان برقرار باشد در خوشبینانهترین حالت، دولت سیزدهم سرنوشتی مانند روزهای آخر دولت حسن روحانی خواهد داشت.
اما اگر مشکلات تحریم حل شود و فروش نفت ایران افزایش پیدا کند و کشور به منابع ارزی خود دست پیدا کند میتواند عملکرد قابل قبولی داشته باشد.
منبع: روزنامه سازندگی