سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هيئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
در ایام نوروز سال جاری که باید برای مردمان روزگاری توأم با شادی و آرامش رقم زده شود، حوادث پیشآمده در بازی ایران و لبنان در مشهد و برخورد و مقابله عجیبی که در اینباره با بانوانی که بلیت خریده بودند و قصد ورود به استادیوم داشتند، کام همه مردم را تلخ کرد. این اتفاق در حالی رخ داد که علیرغم گذشت چند روز از این ماجرا و تاکید دولت برای پیگیری مساله، هنوز هیچ نهاد یا فردی به عنوان مسئول و مقصر در ماجرای پیشآمده معرفی نشده؛ به این معنی که هیچ نهاد یا هیچ مسئولی حاضر نیست در اینباره به صورت شفاف صحبت کند.
اگر بنا بود بانوان در استادیوم حاضر نشوند، نباید به آنها بلیت میفروختند. بدتر از همه اینکه تا امروز وزارت ورزش حتی به دلیل این اتفاق توضیح قانعکنندهای نیز ارائه نداده است و عذرخواهی از این بانوان صورت نگرفته است.
مساله ورود بانوان به ورزشگاهها البته بهخودیخود موضوعی حساسیتبرانگیز است اما تصور میکنم جریانی اصرار به بحرانسازی برای کشور دارد و چنین مسئله سادهای که باید از طریق شفافسازی و قبول واقعیتها در مورد آن تصمیمگیری شود، تبدیل به بحران و چالش کند. این جریان که عموما از آنها به عنوان تندروها یاد میشود، شاید در ظاهر اصرار به اجرای دیدگاههای سیاسی و فرهنگی و اجتماعی خود داشته باش،ند اما به نظر میرسد گروهی که در این جریان اصرار دارند برای کشور هزینهتراشی کنند و مکرر کشور را در داخل و خارج با بحران مواجه سازند، به طور قطع نفوذی هستند و هدفشان نیز هزینهتراشی برای ایران است. مشخصا این گروه با شفافیت مخالف هستند و سعی میکنند اجرای قوانین کشور یا معطل بماند یا به صورت متفاوت در هر کدام از نقاط کشور اجرا شود تا هرجومرج و نارضایتی را افزایش دهد. در کنار همه این مسائل که خود نیازمند دقت و بررسی نهادهای مسئول است، باید به یک سوال به صورت صریح پاسخ دهیم:«آیا بانوان اجازه حضور در ورزشگاهها را دارند یا خیر؟». اگر پاسخ به این سوال منفی است بهتر است با شفافیت و شجاعت اعلام شود و البته هزینههای بینالمللی و اجتماعی آن نیز پرداخت شود، چراکه رفتار فعلی به نوعی دور زدن نهادهای ورزشی خارجی است و این رفتار نه از چشم مردم نه از چشم خود این نهادها پنهان نمیماند. بنابراین بهتر است یکبار در اینباره تصمیم روشن اعلام شود و در صورت مخالفت و قطعیت در تصمیم منع حضور زنان مسئول این تصمیم برای پاسخگویی در قبال هزینههایش نیز معرفی شود. این موضوع با موشوگربهبازی با فیفا ممکن نیست. اینکه در یک بازی تعدادی را به ورزشگاه بیاوریم و عکس بیندازیم، در بازی دیگری دستچینشده به بانوان اجازه حضور دهیم و برای بازی بعدی بلیت بفروشیم و در یک شهر دیگر به آنها اجازه ورود ندهیم، امکانپذیر نیست. کنفدراسیون فوتبال آسیا در مقابل تبعیض جنسیتی کوتاه نمیآید و با این بازیها نیز نمیتوان آنها را دور زد. بنابراین باید این مساله در داخل تعیین تکلیف شفاف شود. با این وجود درباره دیدگاههای مخالف حضور بانوان به عنوان تماشاچی در ورزشگاهها ذکر دو نکته الزامی است:
مخالفت با حضور بانوان به عنوان تماشاچی در استادیومهای ورزشی هیچ مبنای فقهی ندارد و اینکه عدهای سعی میکنند این مخالفت را به فتوای دینی ربط دهند، فاقد اجماع دیدگاه در بین علما و فقهاست. در این مساله دیدگاهها به شدت ضدونقیض است. به طور مثال برخی مخالفت خود را مرتبط با یک فتوای دینی میدانند، برخی دیگر ناهنجاری استادیوم را بهانه قرار میدهند و حتی عدم کنترل جایگاه بانوان را نیز مطرح میکنند که همه این موارد، علل منع حضور بانوان برای تماشای مسابقات فوتبال را مبهم کرده است. اخیرا نیز مساله کرونا بهانه خوبی دست این گروه داد که باز هم این مساله را به تعویق بیندازند تا از بار شفافسازی در این خصوص شانه خالی کنند.
در حوزه ورزش در عرصه بینالمللی برخی رفتارها مشابه تصمیمات سیاسی خارجی میتواند ما را منزوی کند. در رخداد اخیر این احتمال وجود داشت که ایران از جام جهانی حذف شود اما حالا با یک جریمه احتمالا موضوع جمع میشود. اینکه چندین سال است به مسئولان «فیفا» وعده سرخرمن داده میشود که زمینه حضور بانوان را در استادیومهای فوتبال فراهم شود و به آنها اجازه ورود دهیم، دیگر کارایی ندارد و فیفا بهخوبی بازیهای ایران در این زمینه را شناخته است. فیفا بر اساس معیارهای خود تبعیض جنسیتی را نمیپذیرد و اگر قرار باشد بخواهیم مرتب چهارچوبهای بینالمللی را زیر پا بگذاریم، باید از آن خارج شویم و مسابقات را تنها به صورت داخلی دنبال کنیم. این اصرار به انزوا برای بسیاری از جمله خود من مشکوک است. چرا جریانی در کشور اصرار دارد تمام حضورهای ایران در عرصههای بینالمللی اعم از ورزشی و غیرورزشی را محدود کند؟ این انزوا چه دستاوردی برای چه کسانی دارد؟!
منبع: روزنامه سازندگی