محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
آیتالله فقید هاشمی رفسنجانی نماد تمامعیار اندیشه واقعگرایانه سیاسی- اعتقادی نظام سیاسی است که امام خمینی موسس آن بود. هیچ یک از فعالان و چهرههای سیاسی که محضــر امام را درک کرده بودند به اندازه آیتالله هاشمی از نظر واقعگرایی و مشرب سیاسی به امام راحل(ره) نزدیکتر و شبیهتر نبودند. آیتالله هاشمی در دوره حیات و مسئولیتهای متعدد مدیریت جنگ، دوران ریاست مجلس شورای اسلامی و ریاستجمهوری در مجموعه عمل سیاسـی و اقدامهای مدیریتی بلندمرتبــه اثبات کرد که مشی واقعگرایانه میتواند در پایداری و ثبات نظام سیاسی موثر باشد. همچنین در دورانی هم که مستقیماً مسـئولیت اداره کشور را به عهده نداشت بهعنوان یک لنگر سیاسی پرقدرت به ایفای نقش ملی در رعایت اعتدال و میانهروی و واقعگرایی پرداخت خاصه اینکه نظام سیاسی هم با سپردن مسئولیت ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام چنین نقشی را از او انتظار داشت. تجربههای از سر گذشته نشان میدهد که آیتالله هاشمی با این مشی و مشـرب واقعگرایی از سویی لنگرگاه بودن در دوران تلاطمهای اجتماعی نقش موثری در بازسازی و پایداری فضای سیاسی را بازی میکرد و به عهده داشت.
او از بحرانهای احتمالی پیشرو ابراز نگرانی میکرد و راه پیشگیری آن را اعتدال و میانهروی و واقعگرایی میدانست؛ تجربه سالهای بعد از فقدان آیتالله هاشمیرفســنجانی هم نشـان میدهد که عمده دلیل رقم خوردن چالشها و بحرانهای سیاسی ناشی از فاصلهگیری مجموعه مدیریتی کشور از رویکردهای میانهرو اعتدالی آیتالله هاشمی است. الان هم شاهد هستیم که فقدان ایشان نشان میدهد حتی در دورانی که مسئولیت مستقیم اداره کشور هم به عهده نداشت چه نقش موثر و تاثیرگذاری در کنترل تندوریها داشته است. مجموعه راهرفته در زمان حیات و فقدان آیتالله هاشمی به کارگزاران کنونی و آیندگان نشان میدهد شرط امیدواری بــه آینده نظام سیاسی و کشور آن است که براساس مبانی انقلاب و مشی اعتدالی کارها پیش برود. بعد از رحلت آیتالله هاشمیرفسنجانی و دست بالا گرفتن تندرویها در مدیریت کلان سیاسی و اجتماعی کشور شاهد فاصله گرفتن فضای سیاسی و اجتماعی از مشی و مشرب اعتدالی آیتالله هستیم و خروجی اجتنابناپذیر همین است که شاهد روزافزون نارضایتیها هستیم.
منبع: روزنامه سازندگی