امیر اقتناعی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در خبرها آمده بود که روز گذشته، جمعی از نمایندگان مجلس در نامهای به سران قوا درخواست کردند: «رحمت و عطوفت اسلامی در کنار اجرای قانون در دستور کار مسئولان نظام باشد و بهگونهای رفتار و اقدام نشود که مردم احساس کنند ارادهای برای آرامتر کردن فضای کشور وجود ندارد» و در میانه این نامه تاکید کردند: «اجازه ندهیم تا بدخواهان انقلاب و مردم، میان «جمهور» و «جمهوری اسلامی» فاصله بیندازند». در پایان نیز لازم دانستند: «به منظور اثبات مجدد حقانیت نظام جمهوری اسلامی، افرادی که در هر لباسی به حقوق مردمی که معترض بودهاند، تعرضی کردهاند، مورد برخورد قرار گیرند تا همگان بدانند نظام جمهوری اسلامی ایران، برای تأمین امنیت و رضایت هر قشری از مردم ایران، ولو معترضین با هیچکس تعارف ندارد و عقد اخوتی با خطاکاران -حتی اگر کارگزار نظام باشند- نبسته است».
برآیند کلی این نامه؛ بازتاب سخنان مکرر خیل کثیری از دلسوزان این مُلک در چند ماهه اخیر و یادآوری گفتههای سران سه قوه در بحبوحه اعتراضات پس از مرگ مهسا امینی است که اینبار از زبان تعدادی از نمایندگان مجلس -هرچند اقلیت- انعکاس یافت، که در جای خود، بارقه امیدی است از درون قوهای که سالیانی خانه ملت بوده و باید باشد.
از نظر نگارنده؛ در میان سران مورد خطاب در این نامه، آنکسی که بیش و پیش از دیگران باید مورد خطاب قرار گیرد، محمدباقر قالیباف است. نه صرفاً به دلیل اینکه رئیس قوه مقننهای است که نگارندگان این نامه، عضوی از همین قوه به حساب میآیند -که اگر این هم باشد، بیراه نیست- بلکه بیشتر به دلیل خطابهها و وعدههای ایشان در ایامی است که اعتراضات به نقطه اوج خود رسیده بود. سخنرانیهایی که در آنها، منتقدان و معترضان را عاشق ایران دانسته و گفته بود که نباید اعتراضات اصلاحخواهانه مردم نادیده گرفته شود. او حتی در یک برنامه تلویزیونی به صراحت اعلام کرد: «وقتی [ما مسئولان] فهمیدیم اشتباه کردیم، باید [از مردم] عذرخواهی میکردیم».
اما مهمترین موضعگیری او درباره بحرانهای پدید آمده، آنجایی بود که او در نطقی، تلویحاً از معترضان، مهلت خواسته و انجام تغییرات لازم و مدنظر آنان را به بعد از تثبیت آرامش در جامعه موکول کرده بود. تا آنجا که صراحتاً از اصلاح و نوسازی در نظام حکمرانی سخن گفته بود.
پس از اینکه قالیباف -برای دومین مرتبه- بحث «نوسازی نظام حکمرانی» را به میان آورد، در تیتر اول روزنامه سازندگی ششم آذرماه –ضمن استقبال از این رویکرد- به این موضوع پرداختیم که؛ قالیباف از چه سخن میگوید؟ و اساساً این نوسازی باید دارای چه مولفههایی باشد؟ در ادامه برای سنجش عیار این سخنان و برای اینکه مشخص شود که مباحث مطروحه بهمنزله تاکتیکی است در راستای آرامسازی فضای ملتهب کشور و یا قرار است در قامت یک استراتژی راهگشا، بازگشت کشور به مسیر توسعه را منجر شود، لوازم تحقق واقعی نوسازی را برشمردیم و با طرح الزاماتی چون؛ احیای برجام، انتخابات آزاد، بهکارگیری فقه نوین، آزادی رسانهها و روزنامهها، احیای احزاب، ایجاد تلویزیون خصوصی، انتقال مرجعیت سیاسی به احزاب قانونی داخل کشور و ... ایشان را از استفاده ابزاری و شعارگونه از مفاهیم و واژهها برحذر داشتیم.
حال؛ پس از گذشت بیش از دو ماه از این سخنان، نه تنها هیچ نشانهای مبنی بر حرکت در جهت اجرای این وعده رویت نمیشود، بلکه موضع انفعالی قالیباف در روزهای پس از ایراد آن، این فرض را قوت میبخشد که علیالظاهر؛ طرح موضوع نوسازی از سوی ایشان، بیشتر بهمثابه تاکتیکی بوده است برای گذر از بحران پیشین و بیاعتنا به مخاطرات پسین ...
منبع: روزنامه سازندگی