یادداشت

چرا رویا می‌فروشیم؟

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

 

امیر اقتناعی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

در هنگامه بحران‌های اجتماعی و کشاکش مصائب اقتصادی این ایام، درست در جایی که شاهد ازدیاد روزافزون نارضایتی در میان اقشار مختلف جامعه به میزان غیرقابل تصوری می‌باشیم و در مقابل همه اینها، بسط ناکارآمدی مزمن در ساختار اداره کشور و رشد رویکردهای متوهمانه عاری از منطق در میان پاره‌ای از متولیان امر، جامعه و حاکمیت را در صفوفی متقابل با فواصل نظری و اقدامات عملی متعارض با هم قرار داده است، در وضعیتی قرار گرفته‌ایم که پس از فروکاستن -ظاهراً مقطعی- التهابات؛
۱- شکاف‌هایی پدید آمده که با عدم فهم و درک آنها از سوی مسئولان و بعضاً نخبگان، هر لحظه بر عمق‌شان افزوده شد.
۲- مردم خشمگین و یا حتی معترض، به پاسخ درخوری دست نیافته و به ازای آن -به اقسام مختلف- منکوب نیز گردیدند.
۳- آنانکه بر مصادر تکیه زده‌اند، روزهای سخت و طاقت‌فرسای پائیز و زمستان گذشته را از یاد برده و باز هم وعده‌ها را پشت گوش انداخته و گاهاً خط‌ونشان هم کشیده‌اند.
۴- در این بین، عده‌ای مستمراً در حال ترسیم سیاهی‌ها، تبیین کاستی‌ها و تشدید دوقطبی‌ها برای مردمی بوده و هستند که سال‌هاست در زیر انواع فشارها و علیرغم ناکامی‌‌های پیاپی، بار خود را به هر طریق ممکن به دوش کشیده‌اند و در تکاپوی زندگی، زنده مانده‌اند. این دسته به موازات تلاش‌های سیاه‌نمایانه‌شان، از کنج خلوت خود، پیوسته همگان را به‌گونه‌ای از تقابل تشویق کرده که خود نام مبارزه بر آن نهاده‌اند و هر اقدامی که منجر به معدوم شدن یکی از طرفین نگردد را مترادف با بی‌شرفی تعبیر و تفسیر می‌نمایند. اینان هرگز پاسخ نمی‌دهند که این چه مبارزه‌ای «برای زندگی» است که حتماً باید برای یک طرف منازعه، نیستی به بار آورد! جالب‌تر اینکه؛ پیوسته اصلاح‌جویان عاقبت‌اندیش و تحول‌خواهان صلح‌اندیش را متهم به رویافروشی و ایجاد امید کاذب در جامعه نموده و هیچ بهانه‌ای را برای تحقیر و تخریب‌شان از دست نمی‌دهند.
شاید برای خیلی‌ها سوال باشد که این مردم، چگونه هر بار از پس تحمیل این حجم از سختی و چشیدن این میزان از تلخی، باز هم برمی‌خیزند و مسیر زندگی را دوباره و چندباره می‌پویند و می‌پیمایند؟
به زعم من؛ آنچه مردم ما و هر جامعه دارای هویت جمعی مشترک را در تمامی فراز و نشیب‌های تاریخ سرپا نگاه داشته، وجود رویا بوده و هست. در بستر رویاهاست که امیدها جان می‌گیرند. فقط باید توجه داشت که رویاپردازی با خیال‌بافی و وهم‌اندیشی خلط نگردد. بدین معنا که چنانچه بتوانیم زنجیره‌ای از مفاهیم عینی و ملموس را بر مفاهیمی ذهنی و ناملموس منطبق گردانیم و راهبردی عملیاتی از دل آن برآوریم، خواهیم توانست تا از دل صعب‌ترین مسیرها و مسدودترین شرایط، برای جامعه‌مان، رویایی بسازیم و در بسترش با پرورش دادن بذرهای امید، از ملال‌های زندگی بکاهیم و بر کیفیتش بیفزائیم.
محسن رنانی تعبیر جامع و جالبی دارد با این مضمون: «انسان بی‌رویا، انسان بی‌سرنوشتی است. سرگردان و معلق و بی‌معنا. رویا به فرد معنا می‌دهد، انگیزه می‌دهد، اراده می‌دهد و انرژی می‌دهد. همه معناهایی که در زندگی ما وجود دارد، حاصل رویاهای ماست. ثروت، عدالت، علم، عشق، بهشت، دموکراسی، وصال،‌ شهرت، موفقیت، قدرت، آرمانشهر، قرب الهی، اعتماد، احترام و بی‌شمار مفاهیم دیگر، یک واژه نیستند. بلکه هر کدام یک رویا هستند».
لذا؛ نخبگان و کنشگرانی که در انبوهه فشارهای متکثر و با علم به یاس فراگیر موجود در اجتماع -که خود نیز جزئی از آن هستند- نه چونان خودعاقل‌پنداران یاس‌پراکن که با ترسیم آینده‌ای موهوم، احوال روزمره مردمان را تضییع می‌کنند و نه به‌سان متوهمان نفرت‌‌افکن که با وعده فتوحات آینده نیامده، زندگی امروز این مردم را به تباهی می‌کشانند، برای ترسیم چشم‌اندازی روشن و روشن نگه‌داشتن شعله‌های امید -ولو کم‌فروغ- همه زخم زبان‌ها را به جان می‌خرند، همواره به این می‌اندیشند که مردم پیش و بیش از هر چیزی، باید «زندگی» کنند و اعضای یک جامعه فاقد رویا و تهی از معنا، شاید -به ظاهر- زنده باشند، اما -بی‌تردید- «زندگی» نکرده و نخواهند کرد.

منبع: روزنامه سازندگی

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی