کامبیز مشتاقگوهری، عضو شورای مرکزی و رئیس کمیته فرهنگی حزب کارگزاران سازندگی ایران
داریوش مهرجویی، کارگردان نامآوری ایرانی شامگاه شنبه ۲۲ مهر ماه به همراه همسرش قربانی قتلی فجیع در ویلای شخصی خود در زیبادشت، شهر فردیس شد. این حادثه جامعه ایران به ویژه آنان که از سینمای مهرجویی فیلمهای درخشانی چون گاو، اجارهنشینها، هامون، دایره مينا، لیلا و سنتوری را دیده و در خاطر داشتند، به حزنی همراه با شگفتی فرو برد. گفته میشود بنیانگذار جمهوری اسلامی هم دلبستگی ویژهای به فیلم گاو مهرجویی داشت و در تحسین آن طی جملاتی آن را فیلمی آموزنده خوانده است. پخش اتفاقی این فیلم از تلویزیون که مورد پسند آیتالله خمینی قرار گرفت، صنعت سینما و سینماگران را که در اوایل انقلاب هدف خشم انقلابیون قرار داشتند و آنان را مروجان فساد و فحشا میخواندند، به نوعی نجات داد. آیتالله خمینی در نطقی در مورد این فیلم میگوید: «ما نمیگوییم سینما اساساً بد است. نظیر فیلم گاو می چتواند فیلم فرهنگی و آموزندهای باشد و فکر و روح بیننده را تعالی دهد». در زمانی که تولید فیلم در ایران تقریباً به صفر رسیده بود و سینماها همگی تعطیل شده بودند، این ساخته مهرجویی صنعت سینمای ایران را به طریقی نجات بخشید و از آن پس سینماگرانی که اتفاقاً از پیش از انقلاب دغدغههای اجتماعی داشته و توانسته بودند با ساخت فیلمهایی برخلاف جریان معمول فیلمفارسیهای آن زمان جریانی آلترناتیو در سینمای ایران را پدید بیاورند مورد توجه و حمایت قرار گرفتند. این سینماگران که پیشتر توانسته بودند نه تنها نام ایران در جشنوارههای خارجی را طرح کنند بلکه در قالب ساخت فیلمهایی نظیر اسرار درهجنی، قیصر و گاو و حتی مجموعههای تلویزیونی نظیر داییجان ناپلئون و صمدآقا فضای اجتماعی و سیاسی زمان خود را به نقد و هجو کشیده، به گونهای تصویری از آنچه که در زیر پوست جامعه در حال رخ دادن بود را تصویر کنند؛ ساختار سینمای پس از انقلاب را شکل دادند.
حمایتهای دولتی از این سینما تا آنجا بود که در سال ۱۳۶۳ بنیاد فارابی به عنوان بازوی اجرایی دولت در زمینه سیاستها و جهتگیریهای فرهنگی و هنری پا به عرصه گذاشت و برای رونق این سینما تا تعطیلی ویدئو کلوپها و ممنوعیت ویدئو و نمایش و دوبله فیلمهای خارجی پیش رفت. در غیاب سینمای فیلمفارسی و کافهها و تئاترهای لالهزار، سینمای متفاوت ایران توسعه یافت و به آن سطح از اشتهار بینالمللی رسید که امروز دیگر جایزهای در صنعت سینما نمیشناسیم که به دست فیلمسازان ایرانی نرسیده باشد و بخش مهمی از شهرت ایران در دنیای خارج از خاورمیانه بلاخیز سینمای آن و کارگردانانی هستند که به نوعی همگی آنها را مرهون تاثیر مثبت فیلم داریوش مهرجویی بر آیتالله خمینی دانست. اما امروز حال سینمای ایران خوب نیست، مدتی است که وزارت ارشاد دولت فخیمه، ستیزی را با سلبریتیهای سینمایی، به ویژه خانمهای بازیگر آغاز کرده و خط و نشانهای بسیاری برای ساخت تولیدات هنری - فرهنگی به ویژه آثار سینمایی کشیده که مورد اعتراض اهالی هنر و سینما نیز قرار گرفته است و هنرمندان به سهم خود واکنشهایی به آن نشان دادهاند که از جمله این واکنشها باید به فیلمی اعتراضی اشاره کرد که داریوش مهرجویی چند ماه پیش در آن وزیر فرهنگ و ارشاد را مورد خطاب قرار داد و نسبت به کوتاهیهای صورت گرفته در حق خود اعتراض داشت. اما اگر از این سیاستهای متناقض و محدودکنندهای که حتی دامن فیلمساز مورد تایید بنیانگذار جمهوری اسلامی را هم میگیرد، بگذریم در هفتههای گذشته درگذشت فردوس کاویانی و آتیلا پسیانی به اندازه کافی تن رنجور هنر و سینمای ایران را تکانده بود که این مصیبت بناگاه بر آن آوار شد. گذشته از اخباری که در این زمینه فضای مجازی را پر کرده است، انتظار جامعه هنری و مردم ایران از دستگاههای انتظامی و امنیتی، بررسی و پیگیری مجدانه این حادثه هولناک تا روشن شدن جوانب مختلف آن و دستگیری عاملان این جنایت است. لازم به تذکر است، اهمال و تاخیر در اطلاعرسانی شفاف به مردم ایران میتواند بازار شایعات را گرم کرده و تبدیل به عاملی برای برهم خوردن نظم جامعه شود.
منبع: روزنامه سازندگی