از مقطعی که وارد حوزه سیاسی و فرهنگی شدید؛ سیر مطالعاتی مشخصی برای خود داشتید؟
نسل همسنان، همسالان و همجنسان من به اعتبار مقطعی که در کشور ایران متولد و بالنده شدند؛ با وجود اینکه معلم، راهنما و مرشد مشخصی نداشتند که آنها را به مسیر روشنی هدایت کند؛ اما به اعتبار تعلقات روحی و مذهبی که داشتند؛ مسیری طی کردند که از پیش تعریف شده نبودهاست. این نسل شرایطی از جامعه را حس کرده و در آن قرار گرفته و از آن تاثیر پذیرفتند که باید بهسرعت برای ایفای نقش و تاثیرگذاری به آن ورود میکردند و مداخلاتی را در پی میگرفتند. بر همین اساس هوش، وقت و فکر خودشان را صرف این فرآیند عمومی کرده و در مسیر آن پیش میبردند. همه این شرایط دلالت روشنی بر این موضوع دارد که نسل ما عموما از یک فرآیند مطالعاتی خاص برخوردار نبودند و فرآیند خاصی را تعقیب نمیکردند بلکه تحت تاثیر شرایط به برخی نیازهای فکری و فرهنگی خودشان توجه کرده و به دنبال پاسخ آن میرفتند و از طریق مطالعه کتاب نیازهای خود را برطرف میکردند.
اولین کتابهایی که در شکلگیری ذهنیت و تفکر سیاسی و اجتماعی شما تأثیر داشت، چه بود و اثر چه نویسندگانی بود؟ آیا این سیر مطالعاتی بنا بر علاقه شخصی بود یا توصیه مرجع خاص، سازمان یا دانشگاهی؟
ما جوانی خود را در دورانی طی کردیم که سخنان و اندیشههای مرحوم شریعتی در شکلگیری اندیشه نسل ما موثر بوده است. ما جوانانی بودیم که در سنین 16 تا 20 سالگی با افکار و اندیشههای ایشان آشنا شدیم. دوره سنیای که اوج هوشمندی و هوشیاری و مطالبهگری افراد است و مرحوم شریعتی نقش مهمی برای نسل ما در آن زمان ایفا کرد. این ویژگی برای من تنها مختص مرحوم شریعتی بود و دیگر چهرهها چنین نقشی نداشتهاند. البته در بیان نقش حاشیهای من به اعتبار و بنابر تربیت مذهبی خودم تحت تاثیر مرحوم مجید شریف واقفی نیز (که در جریان کودتای درون سازمانی کشته شد) بودهام. این چهره، شخصیتی بزرگتر از لحاظ سنی بودند و تیمی از دوستان ایشان نیز او را همراهی میکردند که ما هم یکی از اعضای کوچک آن مجموعه بودیم. معمولا بخشی از روندهای مطالعات مذهبی، سیاسی و مبارزاتی از سوی ایشان پیشنهاد میشد که بر شکلگیری ذهن فرهنگی ما اثرگذار بوده است.
اصولا تا چه حد مطالعه و سیر مطالعاتی را در شکل دادن به شخصیت سیاستمداران تاثیرگذار میدانید؟
من چنین مسألهای را باور ندارم. در بحث استفاده از کتاب باید به یک موضوع اشاره کنم؛ قطعا کتاب پدیده ارجمندی است اما باید این سوال را پرسید حقیقتا کتاب تا کجا میتواند نیاز یک جامعه انسانی را در لایههای سنی مختلف پاسخ دهد؟ کتاب آغازگر خوبی است؛ اینکه فردی سیرمطالعاتی برای خود تعریف میکند و از طریق کتابهایی که به او از سوی افراد مختلف و استادان هر حوزه پیشنهاد میشود یا خود تشخیص میدهد؛ مقدمه خوبی است. اما به طور کلی من معتقدم اندیشه و تعقل و تفکر پدیدهای به مراتب مبارکتر، مقدستر و متعالیتر از مطالعه است. تعقل و تفکر از مطالعه بالاتر است. مطالعهای ارزشمند است که شما را به تفکر وادار کند. مطالعهای که صرفا بخشی از محفوظات را در ذهن خواننده متراکم و انباشته کند، دردی از دردها دوا نمیکند. بسیاری از افراد را داریم که بسیار پرمطالعه هستند ولی در مقام فهم، درک و درایت چندان واجد ویژگیهای بالایی نیستند. ما این رویکرد را در ادبیات دینی با پیامهایی مشاهده میکنیم. از معصومین بزرگوار ما روایت شده:«اعقلو الحدیث عقل درایه لا عقل روایه: تعقل کنید احادیث و گفتههای ما را با تفکر همراه کنید.» منظورشان چه تفکری است؟ میفرمایند تفکر درایت ورزی نه تفکری که شما را به یک روایت بسنده کند و فقط راوی باشید و منتقلکننده محفوظات به دیگری باشید. مسیر مطالعه واقعی تفکر است.
یعنی شما بر این باورید که این مطالعات در واقعیتهای سیاسی و ساختاری و مجادلات جناحی و...نمیتوانند نقشآفرینی چندانی داشته باشد؟
کسانی که در دستهبندیهای سیاسی قرار میگیرند، نوع مطالعات و جهتگیریهایشان تحت تاثیر و تابعی از خط سیاسی آنهاست لکن افرادی هم که در حوزه اندیشههای گروهی قرار میگیرند، دو گروه انسانی برایشان تعریف میشود. یک دسته افرادی هستند که فقط روایتگر هستند، فقط پیروی میکنند و فقط حافظه محفوظات را دارند و گروه دیگر افرادی هستند که نظریهپردازی میکنند و باید حرف نو بزنند و تفکر نوینی را ایجاد کنند؛ آنها سیاست سازند و پردازشکننده سیاست نو هستند. در درون احزاب هم این طبقهبندی وجود دارد و اتفاقا همین جنبه مهم است. چنانچه یک حزب پیشرو متناسب با اقتضائات جامعه شکل میگیرد و ممکن است حرفهایی خوب و طرفداران زیادی داشته باشد؛ اما این حزب زمانی میتواند حیات خود را استمرار ببخشد که به اقتضای شرایط زمانی حرف جدیدتری داشته باشد. یکی از عللی که در حوزه اندیشه اصولگرایان بررسی میشود و میگویند اینها به یک معنایی واپسگرا شدهاند، همین است که مواضع اجتماعی آنها نو نشدهاند.
در کدام دوره از زندگی خود کتابهای بیشتری خواندهاید؟
من حدود 7 تا 10سال از عمرم، به مطالعه متراکم پرداختهام. شاید بتوانم ادعا کنم که روزی 12 ساعت مطالعه میکردم و یک سیر مطالعاتی از 15 تا 25 سالگی داشتهام و اگر بضاعتی داشته باشم؛ پایهها و مبانی آن مربوط به همان دوره مطالعاتی است.
آیا این روند ادامه پیدا کردهاست؟
متاسفانه خیر. به تناسب شرایط و اینکه در 25 سالگی من انقلاب در ایران رخ داد. از دو سال قبل از آن که در زندان به دلیل بحثهای سیاسی گرفتار شوم، همچون همنسلانم درگیر مسائل جاری کشور شدم و فرصتی برای اینکه نظم منطقی برای مطالعاتمان ایجاد کنم، نداشتهام.
مهمترین کتابهایی که در هر یک از این دورهها خواندید و به خاطر دارید، چه بود؟
من بخش سنگینی از سیر مطالعاتیم را روی مفاهیم کلی و مبانی فکری کلی به خصوص در حوزه اسلام و دیدگاههای سیاسی طی کردهام و اینها برگرفته از کتاب خاصی نبوده است و از کتب مختلف برداشت میکردیم که به یک جوهره فکری روشنی برسیم. من انواع و اقسام کتابها را تورق کردهام. یک موضوع کلی همیشه در ذهن من بودهاست که به نظر من برای جوانان آن دوره عیب به شمار میآمد و حال فکر میکنم نه تنها عیب نیست بلکه حسن بوده است.همین هم به شخصیت من استقلال دادهاست. همیشه به این فکر میکردم؛ این کتابی که نوشته شده است حجت قاطعی نیست که من آنها را عاملی برای به باور رسیدنم بدانم. این کتاب یا تألیف بوده است یعنی فرد آمده آرا و نظرات دیگران را جمع کرده است یا تصنیف بودهاست یعنی آن نویسنده تولیدکننده بوده است و محصول فکر او است. میتوانیم بخوانیم و روی آن فکر کنیم اما این سخنان وحی منزل نیست. بر همین اساس من بیش از اینکه وقتم را صرف محفوظات کنم و مانندبرخی که با این محفوظات خودنمایی میکنند، رفتار کنم، وقتم را صرف آن چیزی کردم که به زعم خودم نیاز روحیم را برطرف میکند یعنی مطالعه همراه با تفکر و تعقل که آثار آن باید در عرصه اجتماعی و در عرصه عمل فردی ظهور و بروز پیدا کند.
فکر میکنید فضای مجازی تا چه حد بر شکل مطالعات تاثیر میگذارد؟
فضای مجازی، فضای فریبدهندهای است. این فضا بسیار موسع و گسترده است و اگرچه به شما این توان و اجازه را میدهد که در هر لحظهای به هر چه میخواهید دسترسی پیدا کنید؛ اما آنچه به دست میآورید الزاما یک متن متین و قابل اتکا نیست. زیرا هیچ نهادی که نقش ممیزی برای عرضه این مطالب داشته باشد، در فضای مجازی وجود ندارد. فضای مجازی در عین فریبندگی میتواند دارای متنهای خوبی هم باشد. درباره کتاب شما میتوانید پیشینه آن و پیشینه نویسنده را بیابید و نویسنده برای تکتک کلماتش باید پاسخگو باشد؛ اما در فضای مجازی که معمولا مؤلف مشخص نیست و خود را نشان نمیدهد، یک نوع رهزنی اندیشه در آن به چشم میخورد. البته در همین فضای مجازی میتوانید به بخش قابل توجهی از منشورات نشر یافته و پدر و مادردار با پیشینه مشخص نیز دست پیدا کنید؛ اما آنچه ما از حوزه فضای مجازی به دست میآوریم، سطح اندکی از محتوای فکری است که از قوام و صلابت و استواری برخوردار نیست.
نظر شما درباره کتابهای صوتی چیست؟
مولتی مدیا که از آن نام میبریم فرصتی است که در اختیار افراد قرار میگیرد که ناشی از شرایط کمبود زمان برای انسان در عصر حاضر است. انسانها به دلایل دردسرها و دغدغههایشان فرصتهای اندکی دارند. برخی در این بین به این فکر افتادند که با روشها و مدیاهایی نیاز جامعه را در فرصتهای خاصی تأمین کنند. کتاب صوتی کی به درد ما میخورد؟ مثلا زمانی که پشت فرمان نشستهایم و رانندگی میکنیم. در این زمان باید حواسمان در جاده باشد تا تصادف نکنیم و در دستانداز نیفتیم. چگونه در این زمان این کتاب را گوش کنیم؟ یا حواسمان به جاده است که از کتاب بهرهای نمیبریم یا حواسمان به کتاب است که مخاطرات جاده ممکن است مشکلی برای ما ایجاد کند. البته گاه در حوزه فان یا کتابهایی که نیاز به دقت ندارد، چنین مواردی قابل قبول است اما آنچه ما به عنوان هدف مطالعه و برای اندیشهورزی و تفکر مطرح میکنیم، از طریق شفاهیات حاصل نمیشود.
چه کتابهایی را به خوانندگان ما پیشنهاد میکنید؟
من هیچ وقت به کسی کتاب معرفی نکردم و نمیکنم. واقعیت این است که کتابهای بسیار زیادی وجود دارد و مثلا ممکن است فردی بیاید و بگوید که من در فلان موضوع از شما میخواهم به من کتاب معرفی کنید و ممکن است دو تا کتاب هم معرفی شود اما این را نباید فراموش کرد که از هر کسی در هر زمینهای نمیتوان انتظار معرفی کتاب داشت و هر کسی باید در حوزه تخصصی خودش اگر میخواهد کتاب معرفی کند. آن هم در صورتی که صاحب سبک و اندیشه باشد و فقط محفوظات را دور خودت جمع نکرده باشد. میتوانید معلم خوب و پیشنهاددهنده خوبی باشید در غیراین صورت اینها رهزن عقل است. سطحی از مطالعات ما وجود دارد که برای زندگی ناسوتی و مادیات ما مناسب است. در حوزه مباحث فنی و فیزیکی مثلا به کتابهالیدی باید مراجعه کنید و به شما این گفته میشود اما در حوزه نظری اینگونه نیست. در مباحث فلسفی و نظری این امکان وجود ندارد. مثلا در حوزه سیاست که آن را مطرح میکنید، از سیاست عمومی گرفته تا سیاست غربی و شرقی باید موضوع کار مشخص شود امروز از دکتر بشیریه تا دکتر زیباکلام در حوزه سیاسی کتاب وجود دارد که وزن آنها متفاوت است. از آقای حجاریان تا افراد دیگر هستند که ممکن است هریک پیشنهادی در این زمینه داشته باشند. من چون خود را صاحب صلاحیت نمیدانم، به کسی پیشنهاد کتاب نمیدهم.
منبع: روزنامه سازندگی