شوراهای شهر در دوره پنجم، فقط ۱۵ ماه دیگر عمر دارند، دوره پنجم شوراها، در تمام استانهای ایران، پر از چالشهای عجیب و غریب بود؛ فساد مالی، اخلاقی، بازداشت، زد و بند، رشوه و … که بازداشت برخی از اعضا، شهردار و حتی انحلال را در پی داشته. شاید نظارتها بر این دوره شوراهای شهر بیش از دورههای قبل بوده است، شاید باید گفت تجربه کشف تخلفات گسترده مالی که در دوره چهارم شوراهای شهر رو شد، نهادهای نظارتی را روی دوره پنجم بیشتر کرده است. اما سیاسیترین شورای شهر ایران که در خیابان بهشت تهران جاخوش کرده، در این دوره هرچند تخلفات مالی نداشته و یا افشا نشده است، اما یکی از عجیبترین دورههای شوراها را سپری کرده است؛ ماجراهای عوض شدن سهباره شهرداران به دلایل نامتعارف، بدهی کلان و باورناپذیر به یادگارمانده از دوره مدیریت شهری اصولگرایان، مرغیکپای دستنخورد هماندن ترکیب کاملا اصلاحطلب شورا، گرفتار شدن در بیپولی و در نتیجه نداشتن خروجی مانند آنچه که در دوره قبل باب شده بود و این آخری سازناهمگون با ستاد ملی کرونا در آمار جانباختگان و شیوه مدیریت همهگیری بیماری کووید ۱۹ در پایتخت.
با محسن هاشمیرفسنجانی، رئیس شورای شهر پایتخت درباره همین موارد گفتوگو کردیم و البته آینده یکساله مدیریت شهری تهران تا انتخابات ۱۴۰۰؛ آیا آن روز دوباره شور انتخابات شوراها مردم را میگیرد و یا سرنوشت دوره دوم انتخابات شوراها در پیش است؟
شوراها در دوره پنجم، با چالشهای فراوانی روبهرو بودند، شاید اتفاقات در همین سه سال، بیش از هر دوره دیگر بوده است، در کل عملکرد شوراهای اسلامی شهرها مخصوصا شهرهای بزرگ را چگونه میبینید؟ آیا توانستهاند به عنوان مردمیترین رکن دموکراسی در ایران، عملکرد قابل قبولی داشتهباشند، نیازهای نادیدهگرفته مردم توسط ارکان دیگر حاکمیت مثل مجلس و دولت را ببینند و حرف شهروندان را به گوش حاکمیت برسانند؟
به این سوال از دو جهت باید پاسخ داد، یکی اینکه آیا شورا در چارچوب اختیارات خود موفق عمل کرده است و دوم اینکه انتظارات مردم از شورا آیا تحقق پیدا کرده یا خیر؛ از منظر اول به نظرم عملکرد شوراها در مجموع قابل قبول بوده است، چون شورای شهر دارای اختیارات محدودی است که مهمترین آن انتخاب شهردار است و سپس بخش تصویب مقررات و نظارت بر اجرای آن که در هر دو بخش شورای شهر دارای اختیارات بسیار محدودی است، یعنی نه میتواند در مقرراتگذاری در شهر ورود کامل کند و حتی در مورد مسایلی نظیر طرح ترافیک هم باید تابع تصمیم شورایعالی ترافیک باشد و فقط تعیین عوارض در اختیار شورای شهر است و هم در بعد نظارت ابزارهای لازم برای نظارت بر عملکرد شهرداری مانند ابزارهایی نظیر دیوان محاسبات که در اختیار مجلس برای نظارت برعملکرد دستگاههاست است در اختیار شورای شهر نیست، پس در همین حد اختیارات محدود عملکرد شورا قابل قبول بوده است. اما از نظر مردم شاید این مساله پذیرفتنی نباشد، بهخصوص که در این دوره از شورا، مشارکت مردم در انتخاب مدیریت شهری بیسابقه و سه برابر دورههای گذشته بود و انتظار تحول داشتند اما سازوکارهای قانونی این بستر را در اختیار شورا قرار نمیدهد و به نظرم نهاد شورا یکی از ارکانی است که باید در مورد آن در سطح کلان کشور تصمیمگیری شود و اگر قرار است که واقعا موثر باشد اختیارات قانونی به آن از طریق مجلس و دولت تفویض شود و اگر قرار است بهصورت تشریفاتی و صوری باقی بماند که انتظارات مردم از شورا تعدیل شود که بتوانیم پاسخگوی آن باشیم.
برای شورای شهر تهران در دوره پنجم سرنوشتهای متفاوتی دیده شده بود؛ شبیه شدن به دوره اول شورا و یا شبیه شدن به دوره دوم؛ یعنی دورههایی که تکصدایی محض در شورای شهر تهران حاکم بود. در شروع و ۱۸ ماه اول هم چالش انتخاب سه شهردار، عاقبت مدیریت شهری در دوره اصلاحات را تیره و تار نشان میداد؛ اما در نهایت و در یک سال گذشته شورای شهر تهران توانسته کمحاشیهتر از قبل پیش برود، این شرایط، به دلیل یکدست بودن بافت سیاسی شورا نیست؟ و همین تکصدایی نمیتواند به عدم شفافیت مدیریت شهری و در نهایت بیاعتمادی شهروندان منجر شود؟
یکدست بودن به معنای تکصدایی نیست، اینکه همه اعضای شورای پنجم از لیست امید هستند البته مزایا و معایبی دارد، مزیت مهم آن انسجام و وحدت در شورا در مسائل کلان و رویکردهای اصلی است و اشکال آن کاهش تنوع سلایق و نظرات متفاوت، اما این به معنای یکصدایی نیست چر اکه اعضای این شورا از احزاب گوناگون و تفکرات متفاوت هستند و در موضوعات مختلف دیدگاههای متفاوتی را طرح میکنند و مباحث در جلسات هماندیشی و صحن علنی شورا بسیار جدی است، بهطور کلی شورا در طول حدود 32 ماه سپری شده از عمر خود حاشیه جدی نداشته است و حاشیه مربوط به تغییر شهرداران بوده است. شفافیت هم یکی از رویکردهای جدی و اصلی شوراست و همانگونه که مشاهده کردید جلسات غیرعلنی شورا در این دوره حذف گردید و همه جلسات بهصورت علنی و پخش زنده در دسترس شهروندان قرار دارد و در جلسات هماندیشی هم هیچ مصوبهای به تصویب نمیرسد، بلکه مشابه جلسات فراکسیونی در مجلس، به جهت استفاده بهتر از زمان جلسه علنی بحثهای مقدماتی و تبادل نظر بین اعضا صورت میگیرد، شورای شهر تهران فراتر از مجلس شورای اسلامی، آرای موافق و مخالف را در مورد هر مصوبه اعلام میکند.
یکی از انتقاداتی که به مدیریت شهری در دوره پنجم گرفته میشود، بیثمر بودن فعالیتهای شهرداری است؛ اینکه هیچ پروژه عمرانی افتتاح نمیشود، هیچ کاری برای کاهش اختلاف طبقاتی شمال و جنوب شهر نمیشود، اینکه تهران به حال خود رها شده است و اگر پروژهای هم افتتاح میشود و به سرانجام میرسد، پروژههای دوره مدیریت شهری اصولگرایان است؛ باقیمانده از دوره آقای قالیباف. واقعا مدیریت شهری در این دوره، منفعل بوده است؟
این انتقاد تا حدی وارد است و از طرف بنده و سایر همکاران نیز بارها تذکراتی در مورد رکود پروژههای عمرانی بخصوص حملونقل عمومی داده شده است و انتظار ما از شهرداران تهران بیشتر از عملکرد صورت گرفته در این بخش بود اما باید توجه داشت که دوره فعلی برای کل کشور و بهطور مضاعف برای مدیریت شهری دوره رکود بوده است و بهدلیل شرایط تحریم اقتصادی و رکود تورمی منابع مالی شهرداری با انقباض محسوسی مواجه شده و عملا ما با کاهش هزینههای شهر در این سه سال با توجه به تورم سنگینی که در کشور وجود داشت، سعی کردیم که مدیریت شهری را از فربهی و کندی خارج کنیم، البته قبول دارم که میشد در فعالیتهای توسعهای مهم نظیر تکمیل مترو و نوسازی اتوبوسها یا بافتهای فرسوده و مجتمعهای ایستگاهی بهتر از این عمل کرد.
شهردار تهران چند هفته پیش در یک گفتوگوی زنده تلویزیونی دوباره بحث بدهیهای سنگین پایتخت را وسط کشید؛ ۶۰ هزار میلیارد تومان. تهران در این دوره سخت مالی کشور که بر همه منابع درآمدی مشروع و غیرمشروع (پایدار و غیرپایدار) تاثیر گذاشته است، چطور میتواند این بدهی را پرداخت کند و چگونه میتواند سرپا بماند و البته توسعه عمرانی را که نیاز ابرشهری مثل تهران است، همچنان داشته باشد؟
موضوع بدهیهای شهرداری، بحث دامنهداری است، البته فشار زیادی از این بابت به منابع شهرداری و همچنین تعامل شهرداری با سیستم بانکی برای دریافت تسهیلات و اعتبارات ارزی و ریالی وارد میشود اما ما در حال تهیه راهبردی هستیم که بتوانیم شرکتها و سازمانهای شهرداری را به بازار سرمایه عرضه کنیم و از این طریق بخش قابل توجهی از مشکل کمبود منابع را حل کنیم.
در بحران کرونا، شورای شهر تهران، یکی از معدود صداهای متفاوت از مدیریت رسمی و دولتی کرونا در ایران بود. مشخصا شما توصیه کردید با این شرایط تهویه مترو، باید سیستم حملونقل عمومی را تعطیل کرد و یا درباره آمار رسمی قربانیان کرونا منتقد بودید و خواستار اعلام آمار رسمی شدید. این اعتراضات با واکنشهایی مواجه شده و توصیه کردند شورای شهر به آمار رسمی بسنده کند، دو سوال وجود دارد؛ شما چه اطلاع دیگری از آمار کرونا و شتاب این بیماری در تهران دارید که خواستار آمار درست و یا تفکیکی شدید و دوم اینکه ستاد ملی کرونا چقدر به توصیههای تخصصی مدیریت شهری توجه میکند؟
درباره این موضوع به دلیل آنکه که دولت و بهخصوص رئیسجمهور از ابراز نظرات شورا ناراحت شدند، تصور میکنم بهتر است که فعلا سکوت کنیم، در شرایط بحران تمرکز اختیارات صورت میگیرد و در حال حاضر ستاد ملی مبارزه با کرونا، متولی موضوع است و برای اینکه مسئولان مربوطه بتوانند در آرامش فعالیت و تصمیمگیری کنند و نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند، شاید بهتر باشد که فعلا ما سکوت کنیم.
شهرداری تهران یکی از بزرگترین متضررهای کروناست؛ حجم بزرگی از درآمدها را از دست داده است که کوچکترین آنها، طرح ترافیک است، برای جبران خسارتهای مالی کرونا به پایتخت چه را هکاریهایی پیشبینی شده است؟
با توجه به شرایط ویژه کشور، قطعا بودجه سال 1399 نیاز به بازنگری و تغییر خواهد داشت چرا که منابع شهرداری از دو بعد دچار تغییر گردیده است، بعد نخست به دلیل شیوع پاندمی کرونا و شرایط فوقالعاده حاکم بر کشور فعالیتهای اقتصادی بهخصوص در حوزه ساختمان با رکود مواجه شده و فرایند اخذ پروانه و مجوز نوسازی که بخش قابل توجهی از درامدهای شهرداری را ایجاد میکند، بسیار راکد و کند شده است و در بخش وصول عوارض و درامدهای پایدار هم با مهلتی که به شهروندان داده شد، پرداخت عوارض با تاخیر و اختلال همراه خواهد بود، بعد دوم تصمیماتی است که توسط دولت و ستاد ملی کرونا تصویب شده و در فعالیت و درامدهای مدیریت شهری موثر است، مسائلی مانند لغو طرح ترافیک، فعالیت سیستم حمل و نقل عمومی یا افزایش حقوق و دستمزد در کنار افزایش هزینههای ناشی از فعالیتهای مبارزه با کرونا مثل ضدعفونی کردن فضاهای شهری، معابر و سیستم حملونقل عمومی موجب ایجاد کسری بودجه 50 درصدی برای شهرداری شده است که انتظار داریم از محل کمکها و تسهیلات مصوب هیات وزیران برای مبارزه با کرونا، این کاهش منابع جبران شود.
تراکمفروشی که در سه دهه گذشته، مهمترین منبع درآمد شهر تهران بوده است، همچنان به عنوان منبع درآمد ناپایدار پایتخت دیده میشود و شاید یکی از دلایل متضرر شدن پایتخت از کرونا و شرایط اقتصادی پس و پیش از آن، وابستگی بیش از اندازه به درامدهای ناپایدار مثل تراکمفروشی است، هرچند که در دو سه سال اخیر برای کم شدن تراکمفروشی تلاشهایی شده است، مثل مصوبه برجباغها که گفتهاید میتواند اندک باغهای باقیمانده در پایتخت را نجات دهد، اما چگونه میشود از تراکمفروشی خلاص شد؟
بهطور کلی نمیتوان تراکمفروشی را متوقف کرد و شاید صلاح شهر هم نباشد، شهر نیاز به نوسازی دارد و اگر تراکمفروشی متوقف شود انگیزه اقتصادی برای نوسازی بافتهای فرسوده و ساختمانها وجود نخواهد داشت، مساله این است که آیا ما یک تراکمفروشی و شهرفروشی بیرویه و بدون ضابطه خاص داشته باشیم و عملا در جهت خواست و منافع برجسازان و سرمایهگذاران حرکت کنیم که طبیعتا ناگزیر به بارگذاری در مناطق مرکزی و شمالی شهر و بافتهای اشباع شده تجاری و مسکونی خواهیم بود یا آنکه مدیریت شهری، سازندگان و سرمایهگذاران را هدایت کند و بارگذاری در مناطق مورد نیاز و مثبت انجام شود مانند بارگذاری در حاشیه ایستگاههای حملونقل عمومی انبوه که موجب کاهش ترافیک، پیادهروی شهروندان و صرفهجویی در وقت، سوخت و هزینه میشود و آلودگی هوا را نیز کاهش میدهد.
نکته دیگر این است که مشابه صندوق توسعه ملی باید در مدیریت شهری هم ایجاد شود و این جزو سیاستهای مصوب برنامه سوم توسعه شهر تهران است، همانگونه که ما در صندوق توسعه ملی بخشی از پول نفت را بهعنوان یک سرمایه ملی واریز میکنیم، منابع حاصل از تراکمفروشی هم بهتدریج باید در توسعه شهر سرمایهگذاری شود نه اینکه صرف هزینههای جاری شود.
برنامه شورای پنجم برای مدت باقیمانده از دوره مسئولیتتان چیست؟
به نظرم ما نیازمند تحول جدی در ساختار و عملکرد مدیریت شهری هستیم، با این فرمان و سرعت معضلات اصلی مدیریت شهری مانند آلودگی هوا، ترافیک، بافتهای فرسوده، پسماند و سیستم حملونقل عمومی در کوتاهمدت و میانمدت نهتنها بهبود نمییابد بلکه ممکن است تشدید شود همانطور که سال 98 شاهد تشدید معضلات نسبت به سال 97 بودیم، باید یک تجدید ساختار و اصلاح بنیادین و جدی در سیستم مدیریت شهری ایجاد شود و شهرداری از موانع اصلی خود مانند سنگینی بیش از حد و فربهی ساختار، کمبود منابع و کندی و ضعف در پیگیری و اجرای پروژهها رها شود که در این حوزه طرحهایی آماده شده است که انشااله بهزودی ارائه میشود.
منبع: روزنامه سازندگی