غلامحسین کرباسچی، دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران
چندی است محمود احمدینژاد با کوبیدن بر طبل نارضایتیهای اجتماعی میکوشد خویش را در مقام اپوزیسیون نظام سیاسی کشور قرار دهد و در اوج اینگونه اقدامات در ویدیویی با بهرهبرداری از بحرانهای سیاسی و اقتصادی موجود در کشور پیشنهاد کنارهگیری رئیسجمهور را داده است.این در حالی است که:
1- بخشی از وضعیت کنونی جامعه و بحران دولت در اداره کشور به ناکارآمدی شخص محمود احمدینژاد بازمیگردد و از آن فراتر به هر بخشی بنگریم ردپای سیاستگذاریهای محمود احمدینژاد را در آن میبینیم: از صندوقهای قرضالحسنه (که در دولت قبل شکل گرفتند و منشأ نارضایتیهای سیاسی و اقتصادی شدند) تا حذف نخبگان و سیاسیون و مدیران کشور و نیز تنش در روابط خارجی کشور و برهم زدن توازن قوا میان جناحهای سیاسی و برهم زدن اعتماد عمومی و برهم زدن اخلاق سیاسی و... در همه جا نشانههای سیاستگذاریهای نادرست دوران رئیس سابق جمهوری را میبینیم.با این اوصاف چگونه محمود احمدینژاد به خود این حق را میدهد که به هر دو جناح کشور و سران هر سه قوا و از همه مهمتر کل نظام سیاسی ایران معترض باشد؟
2-از سوی دیگر این پرسش جدی وجود دارد که چرا نهادهای امنیتی و قضایی کشور به تحرکات احمدینژاد چه در قالب ویدیو چه در صورت تجمعات علنی در سراسر کشور واکنش نشان نمیدهند؟چرا در حالی که یک نطق ساده اصلاحطلبان در مجلس یا دیگر اقشار اجتماعی مانند سران احزاب، دانشجویان، روزنامهنگاران و... یا حضور آنان در تریبونهای رسمی کشور با واکنش شدید نهادهای قضایی و امنیتی مواجه میشود و به بهانه تشویش اذهان عمومی یا تبلیغ علیه نظام تحت پیگرد قرار میگیرد، اما احمدینژاد با همه ساختارشکنیهایش تحمل میشود؟ ما البته از آزادی عمل منتقدان حتی محمود احمدینژاد استقبال میکنیم به شرط آنکه عدالت در برخورد با ایشان و دیگران رعایت شود.
3- نارضایتیها و نارساییها در دولت و نظام اجرایی کشور غیرقابل انکار است و از این جهت باید از دولت و شخص آقای روحانی انتقاد کارشناسی کرد اما توطئه علیه دولت به خصوص در دورهای که برنامههای آقای ترامپ کل کشور را تهدید میکند غیر از نقد دولت است. سخنان احمدینژاد پرده از توطئهای علیه دولت و نهادهای قانونی کشور بر میدارد که لازم است نهادهای امنیتی و نیروهای سیاسی کشور با احتیاط و هوشیاری با آن برخورد کنند تا رابطهای که میان سوءاستفاده از اعتراضات دیماه 96 و بالا رفتن نرخ ارز به وجود آمده تکرار نشود.
4-آقای محمود احمدینژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با حکم مقام رهبری است. بنابراین میتواند همه نظرات خود درباره اداره دولت و سایر قوا و همه کشور را در این مجمع مطرح کنند و همه را از نظرات درخشان خود بهرهمند کنند. چرا به جای این کار از پیامهای ویدیویی ساختارشکنانه استفاده میکنند؟ چرا با محافظت ویژه تجمعاتی برقرار میکنند؛ علیه همین نظامی که احمدینژاد عضو مجمع تشخیص مصلحت آن است.
5-آقای احمدینژاد یک کارنامه 8ساله دارد که قابل نقد و بررسی است اما در دوران حاکمیت او این اجازه داده نمیشد که نقد و بررسی لازم صورت گیرد. اکنون فرصت مناسبی است که درباره همه جزئیات آن دوران نقد آزاد صورت گیرد: درباره حمایت احمدینژاد از افرادی مانند سعید مرتضوی یا افشاگریهای او در مجلس شورای اسلامی یا اقدامات او در جریان مناظرههای انتخاباتی علیه ارکان نظام و...
6-و سرانجام... ملت ایران بیحافظه نیست. اگر احمدینژاد خود را به فراموشکاری میزند مردم ایران، دانشجویان، روشنفکران، مدیران و روزنامهنگاران و... دوران او را از یاد نخواهند برد. احمدینژاد نمیتواند اپوزیسیون خوبی باشد همانطور که حاکم خوبی نبود و اینک انحلالطلبی او (علیه قوای سهگانه و لاجرم کل نظام سیاسی) جز یک هرج و مرجطلبی جدید نیست و ملت ایران هرگز با وجود نقدهای جدی به اوضاع جاری کشور از چاله به چاه نمیافتند، تنها کافی است که حامیان آشکار و پنهان احمدینژاد اشتباه گذشته را تکرار نکنند و دست از حمایت او بشویند.
منبع: روزنامه سازندگی