محسن هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا برخی پژوهشگران محترم، در مقالاتی با موضوع دخالت دستگاههای نظامی و اطلاعاتی در سیاست و اقتصاد به تازهترین جلد خاطرات آیتالله هاشمی رفسنجانی پرداختهاند که صرف این نگاه پژوهشی به اسناد تاریخی موجب تقدیر است. در این مطالب با ذکر نمونههایی از تذکرات صریح آیتالله هاشمی رفسنجانی به نیروهای نظامی و امنیتی نظام در مورد مصلحت نبودن دخالت در سیاست و فعالیت دستگاههای اجرایی دو نتیجه مهم بیان شده است:
- تذکرات آیتالله هاشمی رفسنجانی، نرم و غیرالزامآور بوده و به همین دلیل این فعالیتها ادامه یافته و در دهههای هشتاد و نود علیه ایشان عمل شده است.
- دولت سازندگی سپاه و وزارت اطلاعات را وارد پروژههای عمرانی و کار اقتصادی کرد و این فعالیتهای عمرانی و اقتصادی، یکی از دلایل اصلی دخالت نهادهای اطلاعاتی و نظامی به سیاست است.
البته نویسندگان محترم اشاره نمیکنند که این نتیجهگیریها به کجای متن خاطرات یا شواهد تاریخی مستند است اما خالی از فایده نیست که به نکات زیر توجه شود:
1 رئیسجمهور در مقام رئیس قوه مجریه در ساختار قانونی کشور اختیارات مشخص و محدودی دارد، نیروهای مسلح و دستگاه قضایی تحت فرمان و کنترل رئیسجمهور نیستند بنابراین رئیسجمهور، حال آیتالله هاشمیرفسنجانی باشد یا روسای جمهور قبل و بعد از ایشان، غیر از تذکر به نیروهای مسلح و مذاکره با مقام رهبری چه اهرم قانونی دیگری برای برخورد با تخلفات احتمالی نیروهای مسلح در اختیار دارند؟ بررسی تطبیقی عملکرد دوران ریاست جمهوری آیتالله خامنهای که در زمان دخالت نیروهای مسلح در تعیین نخست وزیر در دهه شصت از این اقدام رنجیده شده بودند یا اعتراضات آقایان خاتمی و احمدی نژاد به موارد مشابه نشان میدهد که اتفاقا شیوه عملکرد آیتالله هاشمی رفسنجانی در تعامل و تذکر و مذاکره، تاثیر بیشتری در عمل داشته است و ترکیب متفاوت مجلس پنجم که یکی از متکثرترین مجالس پس از انقلاب است و رخ دادن دوم خرداد به نوعی دستاورد همین شیوه آیتالله هاشمی رفسنجانی در صیانت از آراء مردم و برگزاری در مجموع سالم انتخابات با وجود تخلفات و دخالتهاست.
2 اینکه بگوییم به دلیل عدم برخورد جدی آيتالله هاشمی رفسنجانی با تخلفات قضایی، نظامی و امنیتی ایشان در دهههای بعد مورد همین ظلم قرار گرفت، نتیجهگیری ناصواب و غیرمستند است، ایشان از ابتدای انقلاب هم موکدا خواستار رعایت قانون و اخلاق در برخورد با متهمان و عدم زیادهروی دستگاه قضایی و ضابطان بودهاند، آیا واکنش ایشان به برخورد ناصواب با مرحوم لاهوتی زمانی که ایشان در اوج قدرت بودند و واکنش نسبت به زندانی شدن دو فرزندانشان زمانی که تحت بیشترین فشارها بودند، تفاوتی دارد؟ اصولا آیتالله هاشمی معتقد به واکنشهای هیجانی و شخصی با تخلفات نبوده و بر اصلاح رویه و برخورد یکسان با موضوعاتی که مسئولان و مردم عادی درگیر آن هستند، بود.
3 اینکه دولت سازندگی از ظرفیت نیروهای مسلح در دوره سازندگی برای احداث پروژههای عمرانی نظیر سدها مانند سد کرخه که در سیلاب اخیر خوزستان را نجات داد یا از ظرفیت تجهیزات مهندسی نیروهای مسلح که در دوران دفاع مقدس بخش عمده ماشینآلات و تجهیزات کشور را به خود اختصاص داده بود، استفاده کند تصمیمی بود که آیتالله هاشمی رفسنجانی بر اساس اصل ۱۴۸ قانون اساسی که بر مشارکت نیروهای مسلح در سازندگی کشور تصریح دارد، اتخاذ کرد و چه کسی میتواند انکار کند که اگر برعکس این موضوع رخ میداد یعنی با وجود نیاز کشور و معطل بودن تواناییها و ظرفیت نیروهای مسلح اگر دولت سازندگی این توانمندی فنی را در راستای مصالح ایران و بازسازی خرابیهای جنگ به کار نمیگرفت، نیروهای مسلح در تقابل بیشتری با دولت قرار نمیگرفتند؟
4 تخلفات و اقدامات منفی وزارت اطلاعات در دولت سازندگی مانند هر دستگاه و وزارتخانه دیگری با تذکر رئیسجمهور مواجه میشده است و همانگونه که وزیر وقت اطلاعات چندی پیش در مصاحبهای اظهار کرد، آیتالله هاشمی رفسنجانی در دولت دوم سازندگی قصد جابهجایی در وزارت اطلاعات را داشت که با این موضوع موافقت نشد.
5 مقطعی که تذکرات آیتالله هاشمی رفسنجانی ملایم تلقی شده است، اتفاقا مقطعی است که بیشترین تخریبها و بیاخلاقیها علیه نزدیکان و مدیران ایشان صورت میگیرد، در انتخابات مجلس پنجم فائزه فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی مورد تخریب دلواپسان وقت قرار میگیرد و حزب کارگزاران نیز به دلیل حضور جدی در صحنه بیشترین فشار را تحمل میکند، بنابراین نمیتوان گفت به دلیل اینکه آیتالله هاشمی رفسنجانی خود یا نزدیکانشان هدف تخریبها نبودهاند، شدت عمل بیشتری نشان ندادهاند.
در پایان عرض میشود هر مورخی که قصد تحلیل منصفانه تاریخ معاصر را دارد، مناسب است به این نکته توجه کند که تصمیمگیری از منظر یک منتقد یا نویسنده با فردی که مسئولیت امور اجرایی یک کشور و بازسازی خرابیهای حاصل از جنگ تحمیلی بر دوشش قرار گرفته، متفاوت است و بسیاری از توصیهها و انتقاداتی که اکنون به نظر میرسد در آن زمان نیز مدنظر آیتالله هاشمی رفسنجانی بوده است اما به دلیل موانع قانونی، مصالح کشور یا اولویتهای مهمتر ناگزیر آیتالله هاشمی رفسنجانی منجر به انتخاب اهم و صرفنظر کردن از مهم کردهاند.
بار دیگر از نقد دلسوزانه و نگاه پژوهشگرانه صاحبنظران در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی تقدیر کرده و امیدوارم اینگونه نگاههای منتقدانه جامعتر و عمیقتر گردد.
منبع: روزنامه سازندگی