عبدالرحیم کردی، عضو علی البدل شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
فریدریش فونهایک اقتصاددان بزرگ معتقد بود که «تمدن با افزایش شمار کارهای مهمی که هنگام انجامشان به آنها نمیاندیشیم، پیشرفت میکند.» این جمله را وام میگیرم و به مسالهی امروز ایران میپردازم. بیشک بر کسی پوشیده نیست که این روزها اقتصاد ایران دچار رکود شده است. بر کسی پوشیده نیست که به واسطهی تحریمهای ظالمانهی آمریکا علیه ایران، تولید به معنای کلان آن از رونق افتاده است و تلاش وسیعی در خارج از کشور صورت میگیرد تا زنجیرهی امید مردم از هم گسسته شود. ناامیدی غالب شود و مردم عاصی از وضع موجود شوند. این یک برنامهی از پیش تعیین شده برای به زانو درآوردن ملت ایران است. ناامیدی را به موریانه تشبیه کردهاند که وقتی به روح کسی نفوذ میکند، آرام آرام او را از پای درمیآورد. اما تاریخ ایران نشان داده که اساسا مردم ما پیشبینیناپذیر هستند. در دورهای که خیال میکنی آنها شکستهاند ناگهان با قدی برافراشته شده، میایستند و از کیان کشور خود دفاع میکنند. سعید نفیسی دانشور نامدار ایرانی، ایرانیان را به نی و نیزار تشبیه کرده بود که در هنگامهی طوفان و بادهای سخت، خم میشوند اما نمیشکنند. و به محض آنکه بادها خوابیدند و طوفان رفت، آنها دوباره برافراشته میشوند .
تلاشم این است که در این یادداشت کوتاه به رونق تولید در عصر رکود بپردازم .امسال آنچنان که رهبر معظم انقلاب نامگذاری کردهاند، سال رونق تولید ملی است. تولید، کلید توسعه است. توسعه، مفهومی فراتر از پول، ماشینآلات یا حتی داشتن سیاستهای خوب است. توسعه درباره انسانهای واقعی و شیوه زندگی آنهاست. توسعه دربارهی مناطقی است که میتوان در آنجا تولید را راه انداخت؛ به انبوه رساند؛ شغل ایجاد کرد و به درآمد پیشبینی نشده در کشور رسید. پس اینکه چطور با مشکل یا حتی با شکست روبهرو میشوید، مشخص میکند چگونه به موفقیت، توسعه و تولید دست مییابید.
بدین ترتیب، دستور کار ما روشن است. باید به سمت تولید و رونق آن پیش برویم. اما چگونه؟ از چه نقطهای؟ و در کجا؟ سالهاست در ایران ظرفیتی به نام مناطق آزاد تجاری برای رونق اقتصاد ایجاد شده است. اگرچه مدیران آن به دور از هیاهوی سیاست مشغول به کارند اما کمتر به ظرفیتهای آن رجوع میشود. استراتژی تشویق توسعه صادرات، اساسا پس از یک دورهی سرخوردگی در عموم کشورهای در حال توسعه به وجود آمد تا به جای سیاست واردات، به سراغ توسعه اقتصادی به پیش بروند.
دراینجهت یکی از ظرفیتهایی که میتواند به عنوان گلوگاه به اقتصاد تولید ما کمک کند، مناطق آزاد است. بخشی از زیرساختهایی که در مناطق آزاد شکل گرفته، اتفاقا برای همین روزها است و این پتانسیل را دارد که بتوانیم بخشی از فعالیتها و پشتیبانیهای تولید داخل را از طریق مناطق آزاد انجام دهیم. ما در مناطق آزاد و خصوصا در چابهار قدمهای ارزشمندی برداشتهایم که اگر یاری همهجانبهی حاکمیت را نیز داشته باشیم، میتوانیم در گذر از تحریمها، موفق ظاهر شویم و از دالان تاریکی که برای ما به وجود آوردهاند، عبور کنیم.اکنون تولید در رکود است و اگر بخواهم به صورت مصداقی بیان کنم، میتوانم مدعی باشم که تولید و توسعه در مناطق آزاد میتوانند هم یاریگر دولت باشند و هم عصای دست مردم. تولید و توسعه در این مناطق، خصوصا چابهار در دو سطح صورت میگیرد. ایجاد صنایع بزرگ مانند فولاد و پتروشیمی و ... مدیران و نخبگان اقتصادی را درگیر خود میکند و ایجاد صنایع کوچک و حتی خانگی، تودهی مردم را دربرمیگیرد .مدیران ما در چابهار این روزها، پر از ایده و کارهای جدید هستند. پر از انگیزه. پر از اشتیاق برای سرمایه گذاری. و مردم همراه ما هستند. به فضل و عنایت خداوند توانسته ایم از رکود و فشلی عبور کنیم. مدعی نیستیم که در بهشت هستیم اما رویای بهشت توسعه و تولید را برای چابهار در نظر داریم و برای رسیدن به آن روز، از هیچ تلاشی فروگذار نیستیم. ما تلاش میکنیم در چابهار قبل از اینکه سخن بگوییم، گوش فرادهیم. قبل از اینکه بنویسیم، فکر کنیم. قبل از اینکه خرج کنیم، تولید را راه بیندازیم. قبل از اینکه سرمایهگذاری کنیم، تحقیق کنیم. قبل از اینکه انتقاد کنیم، صبر کنیم. قبل از اینکه تسلیم شویم، دوباره تلاش کنیم. این مانیفست ما برای رونق تولید است. تسلیم نمیشویم. توسعهیافتگی و توسعهنیافتگی دو روی یک سکهاند. مرز باریکی است. اگر امروز به توسعه نیاندیشیم و برای آن تلاش نکنیم، فردا بسیار دیر است. مناطق آزاد، خصوصا مناطق مرزی نقطهی اطمینانبخشی برای این موفقیت هستند.
منبع: روزنامه سازندگی