سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در تعاریف علوم سیاسی و جامعهشناسی، نظام مردمسالاری منطبق بر حق رای مردم و تعیین سرنوشت مردم توسط خود آنها است. کسانی که میخواهند برای امور قانونگذاری و مسائل اجرایی کشور وارد عرصه فعالیت شوند باید توسط مردم کسب رای کرده و با نظر آنها انتخاب شوند و برای سرنوشت مردم تصمیمگیری کنند. لذا زمانی که میخواهیم کشور را بر اساس مردمسالاری پیش ببریم چارهای به جز تعیین سرنوشت توسط صندو رأی وجود ندارد. یعنی در موضوع انتخاب بین تعیین سرنوشت از طریق صندوق رای یا موضوعی غیر از صندوق رای به معنی تحریم انتخابات، آلترناتیوی برای صندوق رای وجود ندارد. برای طی مسیر مردمسالاری دینی جادهای بهجز عبور از صندوق رای قابل ترسیم نیست. هر حزبی باید وارد عرصه رقابت در انتخابات شده و با بیان نقطهنظرات، توانمندیها و نظرات خود در پی کسب و تامین نظر مردم بربیاید. در مقابل نیز مردم هم باید بدانند که تعیین سرنوشت برای آنها تنها و تنها از طریق صندوقهای رای قابل تامین است. ممکن است در هر برهه زمانی این تصور پیش آید که شرکت در انتخابات قبلی نتوانسته حد قابل قبولی – از نظر مردم – برای تامین خواستههای آنها را داشته باشد پس چرا باید در انتخابات شرکت کنیم، یا ممکن است فردی این تصور را داشته باشد که کاندیدای موردنظر در عرصه رقابت نیست یا تایید صلاحیت نشده است بنابراین من در انتخابات شرکت نمیکنم یا دیگران را نیز به قهر با صندوق رای تشویق کنیم. این مسیر اشتباه بدونشک هیچ سرانجامی ندارد. صندوق رای تنها و تنها مسیر تامین خواستههای مردم است. علاوه بر این روند دموکراسی و اصلاح ساختارها توسط مردم همواره از طریق صندوق رای بوده و اگرچه ممکن است زمانبر باشد اما طی طریقی تجربه و اثباتشده و البته پایدار و باثبات است. مردمی که پای صندوق نیایند حق خود را ضایع میکنند. رای حق هر فرد ایرانی است و هر عضو نظام مردمسالاری این حق رای را دارد و نباید حق خود را از بین ببرد. اگر مردمی که حامی یک جریان سیاسی هستند به هر دلیلی اعم از دلسردی یا نارضایتی از کاندیداهای حاضر در صحنه از جناح خود در انتخابات شرکت نکنند این شانس را برای جریان مقابل فراهم میکنند که با شرکت در انتخابات پیروز میدان و رقابت باشند. رقیب هرگز منتظر پایان قهر طرف مقابل نمیماند. گذشته از این هر شهروند علاوه بر اینکه خود حق تعیین سرنوشت برای خود را دارد در مقابل جامعه نیز مسئولیتی دارد. این مسئولیت شامل شرکت در انتخابات و تحریک و تهییج دیگران برای شرکت در انتخابات نیز میشود. بدونشک در این عرصه مشکلاتی نیز وجود دارد. این ادله که کاندیدای موردنظر به صورت خاص، تایید صلاحیت نشده بنابراین باید انتخابات را تحریم کرد تئوری عاقلانهای بهنظر نمیرسد. همانطور که این روزها نیز توسط چهرههای مختلف تاکید شده است مردم باید باز هم با فداکاری پای صندوقهای رای بیایند. این فداکاری البته در وهله اول برای تعیین سرنوشت خود آنها اهمیت دارد. در مقابل اما همانطور که از مردم انتظار حضور در انتخابات میرود از شورای نگهبان نیز درخواستهایی مطرح است. بدونشک شورای نگهبان بر اساس ملاحظات خود افراد را تایید و رد میکند اما بیتردید بررسی صلاحیتها از ضلع موسع قانون میتواند فرصتهای بیشتری را برای حضور در انتخابات فراهم کند. در دیدار و گفتوگوی اخیری که با اعضای حقوقدان شورای نگهبان داشتم نیز از آنها همین درخواست را مطرح کردم که در بررسی صلاحیتها برای حضور کاندیداها در عرصه انتخابات محدودیتهای قانون را در نظر نگیرند و با ابعاد موسع قانون جلو بروند تا مردم هم تشویق بشوند و بتوانند در انتخابات شرکت کنند. زمانی که نامزدهای گروههای مختلف بتوانند از موضوع صلاحیتها عبور کنند هواداران این افراد هم در انتخابات شرکت میکنند و انتخابات پرشور میشود. سهم شورای محترم نگهبان در حضور حداکثری مردم در انتخابات سهم کلیدی و مهمی است. اینکه ما بتوانیم مردم را تشویق و ترغیب به شرکت در انتخابات کنیم وظیفه همه ما است. گروههای سیاسی با تاکید بر حضور مردم در انتخابات و شورای نگهبان با فراخ نگه داشتن این عرصه میتوانند انتخابات پرشور را بهخصوص در شرایط تحریمی رقم بزنند. سهم اصلاحطلبان و اصولگرایان و شورای نگهبان در موضوع برگزاری انتخابات حداکثری روشن است و همه باید در عرصه برگزاری انتخاباتی آزاد، به دور از تنگنظری و با تکیه بر روحیه سعه صدر فعال باشند، هم اصلاحطلبان و هم شورای نگهبان.
منبع: روزنامه سازندگی