احمد نقیب زاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
در شرایطی که امریکا از شورای امنیت ناامید شده است، موضوع استفاده از مکانیسم ماشه به ادبیات ترامپ بازگشته و مدعی است که با این روش سعی دارد مانع از رفع تحریمهای تسلیحاتی علیه ایران شود. این تحریمها در مهرماه سال جاری به پایان میرسد و از دستاوردهای برجام است که امید است ایران بتواند به آن دست یابد. در این شرایط امریکا میگوید در راستای ممانعت از دستیابی ایران به این امکان، در پی فعال کردن مکانیسم ماشه است که در مفاد برجام ابزاری برای برخورد با کشوری است که در جریان اجرای توافق، تخلف کرده و تعهدات خود را انجام نداده باشد. در این راستا دولت امریکا با ارائه نامهای رسماً سازمان ملل را از خواست خود برای بازگرداندن تمامی تحریمهای بینالمللی علیه ایران مطلع کرد. همانطور که رئیسجمهور روز چهارشنبه در جلسه هیئت دولت، چهرهها و کارشناسان داخلی و البته چهرههای خارج از ایران نیز تاکید کردهاند امکان استفاده از این مکانیسم برای امریکا وجود ندارد چر اکه شما نمیتوانید از یک توافق خارج شوید و از مفاد و ابزارهای آن در جهت منافع خود استفاده کنید. بنابراین مسئله امکان حقوقی دستیابی امریکا به مکانیسم ماشه وجود ندارد. کاخ سفید نیز خود به خوبی از این مطلع است و اظهاراتش در جهت فضای انتخابات امریکا و پوشاندن شکست سنگین در شورای امنیت است.
بسیاری از کشورهای جهان بهخصوص کشورهایی که تقابلهای ظاهری و جدی با ایران ندارند و حتی متحدین ایران از جمله روسیه و چین به دلیل تداوم تحریمهای تسلیحاتی علیه ما تا ۱۸ اکتبر (۲۷ مهر) قادر به خرید و فروش سلاح با ما نیستند اما بعد از انقضای این تحریمها هر کشوری به راحتی میتواند مجوز انعقاد قرا رداد تسلیحاتی با ایران را داشته باشد بدون اینکه قوانین را نقض کرده باشد بنابراین نگرانی و دلیلی برای ممانعت از این کار ندارد. لذا به هر میزان این فضای بسته تعامل نظامی با ایران که امریکا برای حفظ آن بسیار تلاش میکند بعد از ۱۸ اکتبر (۲۷ مهر) شکسته شود قطعاً توان و قدرت نظامی تهران افزایش پیدا خواهد کرد و این مسئله در ادامه میتواند نفوذ پررنگتر ایران در منطقه غرب آسیا را به همراه داشته باشد. افزایش نفوذ ایران در خاورمیانه نیز به معنای تحتالشعاع قرار گرفتن امنیت رژیم صهیونیستی است که مشخصا خط قرمز امریکا محسوب میشود و این روزها نیز با توسعه روابط رسمی اسرائیل با کشورهای عربی، ممکن است واکنشهای آنها را نیز در پی داشته باشد. تمام این عوامل در کنار هم باعث شده است که امریکا از هیچ کوششی برای فعال کردن این مکانیسم استفاده نکند. با توجه به مستندات حقوقی و فضای کلی کشورهای اروپایی حاضر در برجام میتوان این پیشبینی را داشت که امریکا در فعال کردن این مکانیسم موفق نباشد.
البته امریکا از راههای دیگری وارد میشود و با تعاملات و لابیهای پشتپرده با شرکتها باز هم بر افزایش فشار بر ایران ادامه میدهد.
آمریکا در نهایت اگر نتواند از ابزا رهای در اختیار از قبیل قطعنامه مانع از دستیابی ایران به خرید و فروش تسلیحات هستهای شود، به سمت معادلات پشتپرده برای لابی در جهت دور کردن مشتریها و همکاران و طرفهای قرارداد ایران در معاملات میرود تا در عمل تحریمها اگرچه روی کاغذ تمام شده باشد اما اثرات آن پابرجا باشد.
در این بین اما موضوع بحث فعلی نه رفتار امریکا و نه احتمالات بعد از این مسائل که تهدید است که توسط گروهی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی صورت گرفته است. طبیعی است که همه انتظار دارند در مقابل رفتارهای خصمانه امریکا اقدام متقابل صورت بگیرد. در این راستا این ایده به صورت طرح مطرح شده است که فعال شدن و حتی در NPT مکانیسم ماشه منجر به خروج از برخی از ایدهها منجر به خروج ایران از برجام شود. هر دو این مسائل البته از اختیارات ایران است اما در این شرایط باید سنجید که کدام رفتار و تصمیم برای ما سود بیشتری دارد یا مانع از ضرر بیشتر میشود.
در این خصوص به چند نکته باید توجه داشت:
1 هر تصمیم از ایران در چهارچوب خروج از این پیام را مخابره میکند که ایران به NPT سوی ساخت سلاح هستهای میرود. حداقل این گمان در مورد ایران تشدید میشود بنابراین ایران باید در سه ماه باقیمانده تا زمان رفع تحریمهای تسلیحاتی به تلاشهای بینالمللی خود در جهت خنثی کردن رفتارهای امریکا ادامه دهد. در این شرایط اروپاییها نشان دادهاند که آمادگی این را دارند که مواضع تند امریکا را نادیده بگیرند و جلوی آن بایستند. جمهوری اسلامی ایران در مقابل با خروج امریکا از برجام یک استراتژی صحیح مبنی بر اقدامات گام به گام را برگزید.
اگرچه برخی انتقادها نسبت به تعداد این گامها یا توازن در اقدامات متقابل در هر گام وجود داشت اما نباید از یاد برد که همین استراتژی گام به گام بود که هم پاسخ بدقولیهای امریکا و اروپا را داد و هم تنش جدیدی برای ایران به همراه نداشت. از این حیث این الگو، الگویی معقول و منطبق بر منطق دیپلماسی بود. در این شرایط نیز اگر قرار است تا واکنشی به فعال شدن مکانیسم ماشه نشان داده شود که از اساس فعال شدن آن بعید است بهتر است با این روش نباشد نه تصمیماتی همانند خروج و برجام. به عقیده من هر اقدامی متقابل NPT از برابر رفتارهای آمریکا، بهتر است همانند آنچه در برجام اتفاق افتاد، بهصورت گامبهگام و با سرعت کم باشد تا کشورهای اروپایی و حتی امریکا نیز فرصتی برای ارزیابی مسئله و چانهزنی با امریکا داشته باشند. اقدامات ایران باید کاملا حساب شده و منطقی باشد تا از واکنشهای شدید بینالمللی جلوگیری کند. نباید از یاد برد که هر اقدامی از سوی ایران با واکنش بسیار تندتر روبهرو میشود بنابراین باید از رفتارهایی که اقدامات متقابل تنشزا را به دنبال دارد، پرهیز کرد.
2 در شرایط فعلی در بسیاری از موارد از جمله آنچه در شورای امنیت سازمان ملل در زمان رایگیری درباره قطعنامه امریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی رخ داد، کشورهای اروپایی حاضر در توافق هستهای از موضعگیری علنی علیه ایران و بازی در زمین امریکا پرهیز میکنند.
این شرایطی است که در آن اروپا ترجیح میدهد در بسیاری از مواقع از خواسته ایران تبعیت کند اما ایران در داخل برجام باقی بماند. خروج ایران از برجام برای آنها هزینههایی دارد. فراموش نکنیم این تعامل هرچند اندک و همراهی اروپا با ایران در مقابل بسیاری از اقدامات عجیب امریکا در جهت حفظ ایران در توافق هستهای است و اگر ایران از برجام خارج شود اروپا دیگر در این بازی حتی محدود و کم در کنار ایران قرار نخواهد گرفت و منافعش در همراهی با امریکا تامین میشود. ایران در چهارچوب برجام میتواند همچنان در برهههایی اروپا را همراه خود داشته باشد اما به محض خروج بسیاری از معادلات این بازی به هم میخورد. در آن شرایط اروپا انگیزهای برای تلاش در جهت راضی نگه داشتن ایران حتی ظاهری ندارد.
3 ترامپ در حال حاضر خواستار آن نیست که سطح تنش با ایران تا زمان پذیرفته شدن شروط وزیر خارجه آمریکا، کاهش یابد. طبیعتا آن خواستهها نیز مورد قبول ایران نبوده و جمهوری اسلامی نمیتواند هر چه را که آمریکاییها میگویند، بپذیرد و بر سر میز مذاکره بنشیند.
این وضعیت تا زمانی که راهکاری دیپلماتیک برای کاهش تنش و معطوف کردن به دیدگاههای مشترک ادامه خواهد یافت. این راهحل میتواند از سوی میانجیها ارائه شود. اما رفتارهای ایران بدون شک NPT در مسیرهایی از قبیل خروج از این میانجیها را به موضع دیگران علیه ایران تبدیل میکند. ایرانی که خارج از این چهارچوب باشد دوباره شرایط قطعنامه و تهدید و تحریمهای سنگین را تجربه میکند. با کدام توان اقتصادی قرار است تحمل دور جدید از تحریمها را داشته باشیم.
به خاطر داشته باشیم هر آنچه دولت بیمنطق ترامپ در حرف مدعی آن میشود لزوما لازم نیست با واکنش ایران روبهرو شود. عرصه بینالملل جای بگوومگوی سیاسی نیست. اظهارات ایران نباید به سمت وسویی برود که ما را در موقعیت تنشزا NPT علیه خودمان قرار دهد. تهدید به خروج از تهدید لحظهای نیست که مکرر ایران به آن توسل جوید. طبیعی است که آمریکاییها به شدت از پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی ایران بعد از ۱۸ اکتبر (۲۷ مهر) نگران هستند، چون با پایان تحریمهای تسلیحاتی دست ایران بیش از پیش باز میشود. آیا باید با اقدامات بیموقع خودمان بیش از پیش دست خودمان را ببندیم؟ اینکه ایران مکرر با هر خارج میشود، NPT مسالهای تهدید کند که از کارایی این تهدید را از بین میبرد و ایران را به سمت اجرای چنین اقدام غلطی سوق میدهد. از یاد نبریم حتی چین و روسیه که این روزها نقش متحدان ما را در شورای امنیت و بسیاری نقاط دیگر را بازی یا ایران خارج NPT کردند در مقابل ایرانی خارج از از برجام رفتار و سیاستی دیگر در پیش میگیرند. سیاستی که دیگر ممکن است به اندازه زمان فعلی نتوان بر آن برچسب همکاری یک متحد را زد.
تهدیدهای ما باید منطبق بر استراتژی و برنامهریزی باشد. اقدامی که مسلما اجرای آن اشتباه است نباید تا این اندازه در ادبیات د مدستی مورد استفاده قرار بگیرد.
منبع: روزنامه سازندگی