سیدمصطفی هاشمیطبا، عضو هیئت موسس حزب کارگزاران سازندگی ایران
تحریمهای آمریکا، فشارهای ناشی از بحران کرونا در کنار مشکلات معیشتی که سالهای اخیر به شدت به جامعه و به مردم فشار آورده است موج و دیواری را علیه دولت ایجاد کرده است. در این بین مجلس یازدهم نیز به صورت چشمگیری از ادبیات ضددولت استفاده کرده و گاهی حتی در میدان سخت از دایره اختیارات خود شامل سوال و تذکر و اخطار و حتی استیضاح فراتر میرود و از ادبیات و الفاظی عجیب استفاده میکند. صورت مسئله که اصل وجود مشکلات است مورد توافق همه است.
در مورد راه حلها – حداقل در بحث راهکارهایی که مرتبط با تحریمها نباشد- باز هم اتفاقنظر وجود دارد اما مسئله اصلی مقصر است. سوال اصلی نیز همین است که آیا مشکلات اقتصادی فعلی همه و همه مرتبط با مدیریت دولت است؟ به بیان برخی از آقایان گویا تمامی مشکلات به رئیسجمهور مربوط است و با اعدام ایشان باید همه مشکلات حل شود!. فارغ از این دست از اظهارات که طنز هستند و البته از کیفیت خوبی نیز حتی در زمینه طنز برخوردار نیستند، در این مورد لازم است چند نکته را مد نظر قرار دهیم.
1 در اینکه نقدهایی به دولت روحانی وارد است هیچ شکی وجود ندارد اما آیا تمام این قصور به پای دولت روحانی نوشته میشود؟ اگر تمامی مشکلات اقتصادی، ناشی از عملکرد دولت است آمارهای مربوط به تورم چه توجیهی دارد؟
تورم حدود 36 درصد چگونه در همین دولت و با همین رئیسجمهور تکرقمی شد. این روحانی همان روحانی دولت اول است که تورم را به شدت پایین آورد و این دولت نیز همان دولت است. البته تغییر این آمار همه ناشی از مدیریت رئیسجمهور و دولت نبود کمااینکه وضعیت بغرنج امروز نیز همه ناشی از رئیسجمهور نیست. مشکل اصلی تحریمها است. همه این واقعیت را میدانیم که ریشه بسیاری از مشکلات تحریمها است. اما آیا نمیتوانستیم در شرایط تحریم بهتر عمل کنیم؟ بهطور قطع میتوانستیم، اما کوتاهی کردیم. بنابراین چه خوشحال باشیم یا خیر، باید قبول کنیم که تحریم و عدم تطابق سیستم با تحریمها علت اصلی همه مشکلات است.
2 بر خلاف آنچه مجلس انتظار دارد و حتی بعضا خود دولتها تصور دارند و البته مردم نیز تصور میکنند، اموال دولت ته دارد و بینهایت نیست. بنابراین باید مطابق با امکانات رفتار کنیم. این امکانات منابع هستند. برنامهریزیهای فراتر از امکانات تنها ما را با دستانداز روبهرو میکند. اینکه در اقدامات نمایشی مکرر وعدههای بیسرانجام داده شود همه نشان میدهد که درک درستی از مسائل نداریم. به یاد دارم در سفرهای آقای احمدینژاد که سفرهای استانی گفته میشد ایشان در هر سفر تعدادی مصوبه را برای منطقهای که به آن سفر میکردند داشتند. مصوباتی که برای تصویب یا اجرایی شدن آنها از اساس نیازی به سفر رئیسجمهور به این مناطق نبود یعنی لازم نبود تا یک لشکر آدم راه بیافتند تا مثلا یک مصوبه درباره آب و برق و امکانات شهر و استان و شهرستان تصویب شود. در حالی که همین سفرها چقدر هزینه داشت.
علاوه بر اینکه بهطور مثال بعضا در این سفرها مصوباتی درباره یک موضوع در شهرستان و شهر و بخش تصویب میشد که از کل بودجه مربوط به آن منطقه بیشتر بود. این رفتارها غلط است. منابع مالی محدود را برای مردم ذخیره بیانتها نکنیم. این کار نه به نفع دولت – دولت در معنای عام – است و نه به نفع مردم.
3 در دیدگاههای اعتقادی ما آرمانهای نظام خط قرمز هستند بنابراین در هر شرایط ما به دنبال آرمانهایمان هستیم. اما آرمان هزینه دارد و هزینهاش را همه باید پرداخت کنیم. مردم باید بدانند هزینه آرمانها به دوش شخص خاصی نیست و به دوش همه مردم است. نمیتوانیم بگوییم دنبال آرمانهایمان میرویم و مشکلی هم بهوجود نمیآید. القای این تصویر به مردم که در عین پیگیری آرمانها وضعیت معاش نیز به خوبی باید باشد ممکن نیست.
در این زمینه باید مجلس و بسیاری از ائمه جمعه ادبیات خود را تغییر دهند. اینکه مرتب به مردم بگویند پیگیری آرمانها الزامی است و حکومت آرمانها را پیگیری میکند اما سختی معیشت را که همه را گرفتار کرده است تنها به زمین مردم بیاندازند، راه به ناکجا است.. بدون تعارف و به صورت شفاف مردم باید بدانند هزینه آرمانها به دوش شخص خاصی نیست و به دوش همه ملت و دولت است. در ادبیات مسئولان نیز باید به مردم گفته شود که ما از آرمانهای خود دفاع میکنیم و امارات و بحرین به آرمانهای اسلامی خیانت میکنند اما همه ما از آرمانهای خود دفاع میکنیم و در تنگنا قرار میگیریم.. این را باید صراحتا به مردم بگویند.
4 در این بین نمایش زندگی لوکس و مدرن مسئولان در شبکههای اجتماعی مردم را با این موضوع مواجه میکند که مسئولان هزینه این آرمانها را نمیدهند. در این شرایط تبعیض برای مردم بسیار سخت و آزاردهنده است چراکه آنها میبینند در بطن جامعه مردم هزینه مقاومت را میدهند اما مسئولان زندگیهای لوکس دارند. اگر جریانهای سیاسی جملهبندی نکنند، با کلمات بازی نکنند و شرایط، درآمدها و هزینههای کشور را بسنجند و بر این اساس برنامه بدهند و تبعات آن را نیز به مردم بگویند احتمال اینکه مردم آنها را اجابت کنند وجود دارد اما در شرایطی که هر روز یک گروه زندگی لوکس گروه مقابل را افشا میکند من احتمال این قضیه را صفر میدانم و کسی نیست که این کار را انجام دهد. در شرایطی که مردم میبینند زندگی روزمره آنها بهخاطر تحریمها با مشکل مواجه است اما زندگی مسئولان با روالی لوکس در حال طی شدن است طبیعی است که این سوال را از یکدیگر بپرسند که چرا مردم عادی تنها باید هزینه مقاومت و آرمانها را بدهند.
5 در میانه همه این مشکلات سال انتخابات نیز به خودی خود شرایط خاصی را ایجاد کرده و ادبیات ویژهای را مبتنی بر نقد دولت فعلی وارد عرصه ادبیات سیاسی کرده است. هر روز یک کاندیدا از جناح منتقد دولت دعای عزل پاستور میکند و از ابتدای امر نیز مبنای شروع صحبت را اتهامزنی و انتقاد از دولت فعلی قرار میدهد. گویی قرار است کسی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود که تندترین ادبیات را نسبت به دولت فعلی دارد و بدترین اتهامات را در فضای فعلی مطرح کرده و احتمالا از این به بعد بیشترین درخواست مجازات را برای رئیس دولت و وزرا دارد. در حالی که عرصه انتخابات ریاستجمهوری، رقابت بر اساس برنامهها برای حل مشکلات فعلی است. رقابت بر این مبنا که برنامهای دارم با این مشخصات برای حل این مشکلات نه بر این مبنا که آمدهام تا مشکلاتی که دولت فعلی ایجاد کرده است را از بین ببرم یا افشاگری در این رابطه که دولتمردان فعلی چنین و چنان هستند. این دست از ادبیات پوپولیستی قبلا امتحان شده است و نتایج خود را نیز نشان داده است. دولتی که از دل این نوع رفتار و رویه بیرون آمد خود بیشترین خرابی و ویرانی را به بار آورد بنابراین بهتر است کاندیداهای محترم ریاستجمهوری که قصد جدی برای حضور در عرصه انتخابات دارند بهجای اینکه هر روز بگویند دولت روحانی چه بود و چه کرد، برنامههای خود را برای اصلاح بودجه، نحوه تعامل موثر با دنیا در عین حفظ خطوط قرمز مطرح کنند. در بین کاندیداهایی که در شرایط فعلی مطرح شدهاند من ندیدم کسی برنامهای برای عبور از مشکلات فعلی داشته باشد گویی عدهای با هم رقابت دارند که مشکلات حال حاضر را بیش از پیش به دولت و اعضای آن ربط بدهند. با این رویه در یک دور باطل حرکت میکنیم. بالاخره از بین همین کاندیداها یا چهرهای که هنوز خود را عرضه نکرده است یک نفر در مرداد ماه سال آینده مقیم ساختمان پاستور میشود. آن روزها دیگر سخن گفتن از ایرادات دولت قبل گوش شنوایی ندارد و مردم – از هر جناح یا مردمی که از اساس در این شرایط جناحها برایشان معنی ندارد- منتظر راهکار و عمل هستند. آن روز دیگر اعدام روحانی یا توبیخ و استیضاح وزرای وی ادبیاتی تاریخ مصرف گذشته است. بهتر است کاندیداهای محترم اگر اندک شانسی هم برای خود قائل هستندکه به آن نقطه برسند، برای آن زمان حداقل برنامه و ایدهای را برای مشکلاتی که چهار دهه است در کشور ثابت مانده، آماده کرده باشند.
منبع: روزنامه سازندگی