احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
بر اساس شمارش آراء صورت گرفته پیروزی جو بایدن در مقابل دونالد ترامپ قطعی است. در این بین مشخصا از منظر ما ایرانیان شرایط در ارتباط با خودمان و وضعیت آینده تحلیل و بررسی میشود.
واقعیت این است که بر خلاف آنکه جریانی در کشور اصرار دارد نقش تحریمهای امریکا بر اقتصاد ایران را منکر شود، اما تحریمها در اقتصاد ایران تاثیرات زیادی داشته است؛ از مسئله نابسامانی در بازار ارز تا ممنوعیت فروش نفت که درآمدهای کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. این تاثیر حتی از خبر پیروزی بایدن نیز به خوبی مشهود بود.
تجربه نشان داد که دولت هر اندازه تلاش میکرد و برنامهریزی در زمینه بازار ارز داشت اما نمیتوانست قیمت دلار را پایین بیاورد؛ حال آنکه در یک لحظه قیمت ارز تحت تاثیر خبر پیروزی بایدن پایین آمد. حتی اگر این کاهش، کم و مقطعی باشد اما نشان میدهد که متاسفانه تاثیرپذیری اقتصاد ایران از مسائل و اتفاقات سیاسی در امریکا تا چه اندازه است.
انتخابات امریکا برای ایرانیان از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بود و در رو زهای گذشته افکار عمومی ایران با جدیت تحولات آن را پیگیری میکرد. در ایران تصور میشود که پیروزی هر کدام از دو نامزد تاثیر برجستهای در اقتصاد و سیاست خارجی ایران دارد. هنگامی که در روز اول ترامپ در ایالت فلوریدا پیروز شد، قیمت دلار، سکه و طلا افزایش یافت و بازار بورس نیز رشد داشت، اما با کاهش احتمال پیروزی ترامپ و موفقیتهای پیدرپی بایدن در ایالاتهای مهم از روز پنجشنبه قیمت دلار و سکه و حتی خودرو به شکل چشمگیری کاهش یافت.
این واکنش متفاوت بازار نشا ندهنده اهمیت پیروزی ترامپ یا بایدن برای ایرانیان است. در شرایط فعلی، پیروزی جو بایدن قطعی است، هر چند ممکن است که دونالد ترامپ پیگیریهای خود را به دادگاه بکشاند، اما ناظران معتقدند بعید است تغییری در نتیجه انتخابات به وجود آید. حالا که پیروزی بایدن قطعی شده است، سوال مهم این است که این پیروزی چه نقشی در معادلات سیاسی و دیپلماسی ایران بازی خواهد کرد و آیا امریکا به برجام بازمیگردد؟
بنابراین در این بین مشخصا سوال اصلی در شرایط فعلی میزان تاثیرپذیری و تغییر شرایط ایران با کنار رفتن دونالد ترامپ و روی کار آمدن چهرهای دموکرات همانند جو بایدن است. بایدن پیش از این به صورت تلویحی از برخی رفتارها و تصمیمات ترامپ در قبال ایران انتقاد کرده است و حتی به صراحت از امکان بازگشت امریکا به معاهده برجام سخن گفته است. در این خصوص چند نکته حائز اهمیت است:
1 برجام معاهده بین ایران و دولت اوباما بود. در آن زمان بایدن معاون اوباما بود بنابراین انتظار میرود تا بدون مشکل و پیششرط بازگشت دولت بایدن به برجام رخ دهد. طبیعی است که ایران نیز گامهای کاهش تعهدات هستهای خود در پی خروج امریکا از برجام و بدعهدی اروپا را با حفظ مسئله امکان برگشتپذیری طی کرده است. بنابراین اگر امریکا به برجام با زگردد ایران نیز به تعهدات خود بازخواهد گشت.
لذا بدون شک اگر بایدن در مسیری حرکت و تصمیمگیری کند که امریکا به برجام برگردد، برای ایران اتفاق بسیار مهم و مثبتی است و ایران میتواند نفت بفروشد. این گشایش اقتصادی بر درآمدهای کشور و زندگی مردم تاثیر میگذارد اما در سطح کلان متاسفانه هیچیک از طرفین کوتاه نمیآیند.
ایران بر مواضع خود اصرار میکند و امریکا نیز از نظر سیاست داخلی و اسرائیل معذوریتهایی دارد و نمیتواند مطابق میل ایران راه بیاید. اما تاثیرات کوچکی رخ خواهد داد که میتواند برای ایران مفید باشد و حداقل ما از این حالت خفقان دربیاییم. این مسئله یکی از گرههای فعلی بین تهران و واشنگتن را باز میکند. گرهای که ناشی از خروج امریکا از برجام بود و دستاندازها و تیرگیهای بسیاری را در روابط بین دو کشور ایجاد کرد. حال با بازگشت بایدن به برجام در سطحی هرچند محدود این تنشها کاهش مییابد. بایدن حداقل میتواند فشار به کشورهای اروپایی و دیگر کشورهای جهان برای عدم همکاری با ایران را متوقف کند و در واقع تحریمهای ترامپ را در عمل به اجرا درنیاورد. همزمان تلاشها را برای بازگشت به برجام آغاز کند. اگر دولت بایدن این کار را انجام دهد بسیار به نفع ایران خواهد بود.
2 بدونشک با روی کار آمدن بایدن قرار نیست روابط بین ایران و امریکا تغییرات بنیادین داشته باشد. احتمالا دولت دموکرات بایدن برای مذاکرات جدیدی پیشقدم میشود اما اینکه این مذاکرات به چه نقطهای برسد و بتواند چه میزان از تنشهایی به عمر 4 دهه در روابط تهران و واشنگتن را کاهش دهد، به مقدار زیادی به ایران و تصمیمات جمهوری اسلامی بستگی دارد. پیشبینی میشود که در دور جدید ریاستجمهوری امریکا بحث موشکها عمدهترین بحث باشد؛ یعنی ایران بر سر مسئله هستهای برای بازگشت امریکا به برجام و بازگشت ایران به سطح تعهدات پیشین خود توافق میکند و به غنیسازی با درصد پایین بازگردد ولی در مورد مباحث موشکی ایران کوتاه نمیآید و احتمالا این مسئله محل اختلاف باقی میماند. تصور میکنم در دوران ریاستجمهوری بایدن مباحث موشکی مهمترین محل اختلاف بین تهران و واشنگتن باشد. این مسائل ارتباطهای چندجانبه با هم دارند. البته سیاستهای کلان نظام در مورد موشکها و حضور در سایر نقاط منطقه مسائلی است که محل اختلاف باقی میماند.
3 انتخاب بایدن بر سیاست منطقه نیز تاثیر دارد و این تاثیر بر ایران نیز موثر است. ترامپ دشمن شماره یک ایران بود. کشو رهای عرب منطقه بهخاطر اینکه به شدت وابسته به دولت ترامپ بودند نمیتوانستند در جهت مخالف سیاست امریکا و ترامپ حرکت کنند. اما اگر بایدن سیاست اوباما را دنبال کند، عربستان و متحدان منطقهایاش را ناامید خواهد کرد. این وضعیت باعث میشود که این کشورها از حالت تهاجمی علیه ایران خارج شوند.
4 انتخابات ریاستجمهوری امریکا علاوه بر تاثیر بر مسائل اقتصادی و سیاست خارجی بر مباحث سیاست داخلی ما نیز تاثیرگذار است. در شرایط فعلی بعضا شنیده میشود که برخی از جریانها در داخل کشور حتی از انتخاب بایدن ناراضی هستند و بر طبل تقلب در انتخابات امریکا میکوبند. شاید اگر روی این حرف را داشتند از دونالد ترامپ نیز دفاع میکردند. آنها به خوبی میدانند که انتخاب بایدن در انتخابات ایران اثر میگذارد. در این شرایط بسیاری از چهرههای معتدل یا حتی اصلاحطلب که تصمیم برای کاندیداتوری نداشتند، ممکن است وارد عرصه رقابت شوند. در شرایطی که یک دموکرات در امریکا بر سر کار میآید افراطگرایان نمیتوانند در داخل یکهتازی کنند. بنابراین شانسی برای نیروهای معتدل جامعه فراهم میشود تا دوباره در انتخابات پیروز شوند.
5 برخی معتقد هستند که ترامپ در زمان باقی مانده برای تحویل دولت به بایدن ممکن است رفتارهای افراطگونهای علیه تهران رقم بزند.
واقعیت این است که ترامپ زمانی برای فشار بیشتر بر ایران ندارد. البته هر آنچه از ابزار تحریمی در اختیار دونالد ترامپ بود علیه ایران اعمال شد و تصور نمیکنم تحریمی علیه ایران را از قلم انداخته باشد.
تنها میتواند تحریمهای اشخاص را بیشتر کند. البته رفتارهای رژیم صهیونیستی در این بین میتواند محل بحث باشد. همانطور که مقامات اسرائیلی عنوان کردهاند، روی کار آمدن بایدن میتواند خط جنگ بین ایران و اسرائیل را افزایش دهد. این مسئله نکتهای است که نباید از نظر ایران دور باشد. اسرائیل اگر ببیند که امریکا در دوران ریاستجمهوری بایدن، فشارهای مورد نظر خود را به ایران وارد نمیکند، ممکن است خود راسا وارد عمل شود و بهطور مستقیم دست به عملیات نظامی علیه ایران بزند. در این زمان امریکا بدونشک چاره و انتخابی بهجز حمایت از اسرائیل نخواهد داشت. این نکته باید به عنوان یک خطر در این دوران مورد توجه و دقت تهران باشد. بدون شک اسرائیل از بهبود روابط تهران و واشنگتن در هیچ سطحی نهتنها استقبال نمیکند بلکه در جهت تخریب این روابط هر گامی که بتواند و لازم بداند برمی دارد.
منبع: روزنامه سازندگی