سیدحسین مرعشی، سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
اخیرا یکی از برنامههای تلویزیونی، میزبان حضور دو چهره – یکی سیاسی و دانشگاهی و دیگری از چهرههای حوزوی و روحانی- بوده است و در این برنامه فردی روحانی با ادبیاتی عجیب درباره رئیسجمهور سخن گفته و الفاظی بعید در مورد ایشان استفاده کرده است. در بخشی از صحبتهای این چهره روحانی گفته میشود که «مسئولین فعلی بعضا پای منقل هستند و وزرایشان به آنها دسترسی ندارند». این اظهارات البته با پیگیری حقوقی نهاد ریاست جمهوری مواجه شد و رئیس سازمان صدا وسیما نیز درباره بروز چنین موضوعی در این سازمان عذرخواهی کرد و گفته میشود که شورای نظارت بر صدا وسیما نیز درباره این برنامه تذکر داده است. در هر صورت سخنی است که بر زبان آمده و حرمتی است که شکسته شده است. البته اصل بحث نظارت و پیگیری و عذرخواهی رئیس سازمان صدا وسیما در جای خود مهم و لازم و قابل قدردانی است اما بهواقع چرا فضا به سمتی رفته است که یک چهره روحانی درباره یک فرد روحانی دیگر که حالا در کسوت رئیسجمهور فعال است با این ادبیات سخن میگوید؟ سخنانی که حتی با واکنشهای چهرههای خود ایران جریان نیز مواجه میشود و حتی رسانه ملی بهخاطر آن تذکر میگیرد. به نظر میرسد برای ممانعت از تکرار چنین مسائلی باید این موارد را با دقت بیشتری بررسی کرد. علاوه بر این درباره این موضوع لازم است به چند نکته و ریشه دقت شود؛
1 نخست اینکه یک ریشه اساسی این مسئله به ساختار جمهوری اسلامی و نوع تقسیم قدرت و توازن مسئولیت که در جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، برمیگردد چر اکه بر اساس وضعیت فعلی و ساختار موجود دفتر و شوکت و مشروعیت و حرمت در جایگاه رهبری جمع شده است و رئیسجمهور بهرغم اینکه با رأی مستقیم مردم انتخاب شده و منتخب ملت است هرگز در ایران در جایگاهی نبوده است که حرمت و حریم مورد احترام و رعایت داشته باشد بهجز دوران بسیار کوتاهی که در سالهای نخست انقلاب شاهد آن بودیم. این موضوع آنقدر ریشه عمیق دارد که حتی با مطالعه تاریخ درمییابیم که در زمان ریاستجمهوری حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب، متاسفانه نه به این شدت اما ممکن بود از برخی از تریبونها شاهد اشاعه ادب به شخص ایشان نیز در آن دوران باشیم. این مسئله ساختاری است و ایراد از فرمی است که در طی این سالها تثبیت شده است حال آنکه هر حریمی در جای خود محترم است. البته رئیسجمهور قابل نقد است اما رئیسجمهور یعنی رئیس یک جمهوریت و توهین به رئیسجمهور، توهین به جمهوریت و همه ساختارهای دموکراسی است. کسی مانع نقد رئیسجمهور نیست اما بیان مواردی از قبیل منقلی یا اینکه رئیسجمهور بهجای رسیدگی به مشکلات مردم پای منقل نشسته است ادبیاتی بسیار دور از مفهوم نقد است که گوینده یا از آن اطلاع دارد که با خیال راحت از حاشیه امن بر زبان میآورد، یا از اساس درکی از توهین و تندی ندارد که باز هم جای تاسف است که کسی که در کسوت روحانی در تلویزیون حاضر شده است و روزانه احتمالا افراد مختلفی پای منبر او مینشینند با این ادبیات سخن بگوید و نداند که چه میکند.
2 مشکل دوم مسئله فرهنگ و تربیت است. سقوط ارزشهای اخلاقی در قاعده ادب در گفتار و رفتار که این هم متاسفانه غیرقابل انکار است. جای تاسف بسیار است که باید اذعان کنیم که هر اندازه و هرچقدر از مبداء انقلاب فاصله میگیریم و عمر جمهوری اسلامی بیشتر میشود، بر خلاف انتظاری که وجود داشته و دارد که باید مرحله به مرحله فرهنگ قویتری داشته باشیم و آداب و تعامل با یکدیگر را افزایش دهیم و از اساس مدارا را در دستور کار خود قرار دهیم، شاهد هستیم که با افت اخلاق و ادب در کشور روبهرو هستیم. بارها رهبر معظم انقلاب تاکید کردند که بین انتقاد مسئولانه و دلسوزانه، با توهین و جسارت و هتاکی تفاوت وجود دارد.
باید از این فرد روحانی پرسید که شما که تصور میکنی در حاشیه امن قرار داری و تحت تعقیب قضایی قرار نمیگیری یا اگر قرار بگیری اتفاق مهمی برای شما رخ نمیدهد، چگونه بهجای اینکه به رئیسجمهور انتقاد روشنی داشته باشی، توهین و جسارت میکنی؟ مولانا بالغ بر 700 سال پیش در باب اهمیت ادب در گفتار و رفتار گفته است: «از خدا جوییم توفیق ادب/ بیادب محروم گشت از لطف رب/ بیادب تنها نه خود را داشت بد/ بلکه آتش در همه آفاق زد». سوال من از این روحانی عزیز این است که شما که عنوان و لباس روحانیت و لباس پیغمبر بزرگ اسلام را بر تن دارید چگونه احترام رئیسجمهور به عنوان منتخب ملت را نگه نمیدارید؟ اگر رئیسجمهور در این کشور حرمت نداشته باشد آیا دیگران حرمتی برایشان باقی میماند؟ آن هم رئیسجمهوری که ممکن است مورد بسیاری از نقدها از جانب خود ما هم باشد اما به هر حال در لباس روحانیت است و باید درباره الفاظی که درباره او بهکار برده میشود دقت بیشتری کرد نه اینکه به یکباره از الفاظی همچون منقلی استفاده کرد. اگر یک فرد دیگر در مورد یک روحانی با این ادبیات صحبت میکرد خود شما معترض نمیشدید؟ آیا جز این است که حتی در خفا و جمعهای محدود باید با ادب درباره مسلمانی دیگر سخن گفت اما شما در تلویزیون مقابل میلیونها بیننده از اقشار فرهنگی و سِنی مختلف مینشینید و میگویید رئیسجمهور پای منقل است؟. این موارد از دید اخلاقی و ادبی و فرهنگی موضوعی است که متاسفانه ما در این حوزهها مکرر رو به افت هستیم. موضوعاتی نه د ر شأن جامعه اسلامی نه در شأن فرهنگ ایرانی. آیا ایشان پاسخگوی اثرات سخن خود در آینده هستند؟
3 سومین مسالهای که با آن روبهرو هستیم گویای این امر است که مخالفتهای سیاسی به سمت و سویی در حال حرکت است که فضای همکاریها، تعامات اجتماعی، تعاملهای سیاسی و همراهیها را به سمت دو قطبی شدن جامعه پیش میبرد؛ مسالهای که بسیار برای آینده ایران خطرناک است. باید توجه داشته باشیم که در شرایط فعلی ما با دو امر واقعی روبهرو هستیم؛ امر اول در واقعیت وجود ما خلاصه میشود؛ ما حکومت جمهوری اسلامی هستیم و حتما رقابتهای سیاسی در جهت حداکثر شدن منفعت کشور و منفعت مردم وجود داشته باشد. واقعیت دوم اهمیت حضور و تصمیم مردم است.
مردم داور نهایی هستند و باید بین کاندیداهای حاضر در صحنه در رقابتهای سیاسی- که باید به دور از حب و بغض سیاسی امکان بروز و ظهور این رقابتها را ایجاد کرد و به شکل گرفتن آن کمک کرد- انتخاب داشته باشند و این ضرورتی بسیار واقعی و غیرقابل چشمپوشی است. از طرف دیگر بعد از پایان هر دوره از انتخابات یک ملت متحد و بههمپیوسته و همراه با هم داشته باشیم. اگر قرار باشد دوستان هرازگاهی که به میدان میآیند و نمیتوانند انتخابات را ببرند و شکست میخورند، بعد از پایان یافتن رقابتهای انتخاباتی صحنه ایران را به صحنه توهین و تنش و جسارت و تخریب تبدیل کنند، پس کی باید به کار مردم برسیم، مسائل مردم را حل کنیم و خدمت به کشور کنیم؟
این مسائل به واقع جای تعجب دارد و مصداق بر سر شاخ نشستن و شاخ بریدن است. بالاخره اگر قرار است آقایان هر زمان که فرد و چهره و کاندیدای موردنظرشان رئیسجمهور نشد دست به هر کاری بزنند، پس به سمت این برویم از اساس رئیسجمهور نداشته باشیم. بهجای خدمت و همراهی با مردم و طرح و حضور قوی و نیرومند خودشان از طریق همراهی و خدمت به مردم، به تنش و توهین به دولت روی میآورند. این کار شایسته نیست چر اکه کشور را از مسیر پیشرفت خود عقب میاندازد و مردم را ناامید میکند و جامعه را عصبانی میکند. امیدوارم که خداوند به ما بصیرت و تقوا و ادب عنایت کند تا شاهد پیشرفتهای بهتری در کشور باشیم. فراموش نکنیم در سال پیش از انتخابات و در ماههای منتهی به برگزاری انتخابات مهم و حساسی همچون ریاستجمهوری دوقطبی کردن جامعه صدمات بسیار جدی را به دنبال دارد. هزینههای این صدمات برای مردم و دولت و همه حاکمیت است. در این ایام بهجای سرودن نوای تفرقه، باید سرود همدلی سر داد.
منبع: روزنامه سازندگی