سیدمحمود علیزاده طباطبایی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
پیروزی انقلاب اسلامی و طرح موضوع حمایت از مستضعفین جهان علیه مستکبرین موج آرمانخواهی را در طبقات فرودست کشورهای جهان سوم برانگیخت و حکوم تهای منطقه با سرکوب این تحرکات به موضعگیری علیه انقلاب اسلامی برخاسته و عملاً ائتلافی منطقهای علیه جمهوری اسلامی ایران به وجود آوردند. رژیم بعث عراق که از ابتدای رسیدن به قدرت در سال 1347 به روش حکومتهای قبلی خود قرار داد 1937 را تحمیلی و خلاف حیثیت عراق دانسته و به دنبال حاکمیت عراق بر خوزستان و کردستان بود حزب بعث با گرایش سوسیالیستی مورد حمایت اتحاد جماهیر شوروی بود و نیروی هوایی عراق در دهه 70 میلادی با دریافت جدیدترین هواپیماهای جنگنده روسی از انواع میگ و سوخو و توپولف و ایلوشین و آنتونف که در شروع جنگ تحمیلی تعداد آنها به 606 فروند هواپیمای جنگی میرسید خود را آماده رویارویی با انقلاب اسلامی ایران میکرد، پدافند هوایی عراق در دهه 70 از مستحکمترین سازمانهای پدافند هوایی خاورمیانه به شمار میرفت، بهرهگیری از جنگافزارهای روز دنیا با رعایت اصل «تنوع و انبوه جنگافزارها» و استفاده از کارشناسان و متخصصان روسی جهت آموزش نظامیان عراقی قدرت پدافندی عراق را با مجهز کردن به انواع موشکهای زمین به هوای سام 2، سام 6، سام 7 و سام 9 و بیش از 112 دستگاه انواع رادار ثابت و متحرک روشی به قدرت بلامنازع منطقه خاورمیانه تبدیل کرده بود.
نگرش دو ابرقدرت شرق و غرب برای تقسیم جهان و توسعه مستعمرات خود در خاورمیانه موجب نفوذ روزافزون اتحاد جماهیر شوروی در کشور عراق شده بود، نیروی زمینی عراق به بیش از 5400 تانک از انواع تانکهای پیشرفته روسی تجهیز شده بود و اتحاد جماهیر شوروی که از سالها قبل در هوای دسترسی به آبهای آزاد بود با اشغال افغانستان درست همزمان با انقلاب ایران زمینه را برای حضورش در منطقه فراهم میدید، صدام که از وابستگان به همسایه شمالی بود به اتحاد جماهیر شوروی اطمینان داده بود که با اشغال خوزستان و جدا کردن خوزستان از ایران زمینه حضور اتحاد جماهیر شوروی را در منطقه فراهم میآورد و تردیدی نیست که اگر صدام میتوانست در ماههای اول حمله به ایران به اهداف خود دسترسی پیدا کند، پیروز این عملیات اتحاد جماهیر شوروی بود. وابستگان به اتحاد جماهیر شوروی با تضعیف ارتش ایران زمینه پیروزی صدام در این تهاجم را از قبل فراهم کرده بودند. از سال 1348 تا 1354 که اختلافات ایران و عراق بالا گرفته بود حزب بعث به شدت مرعوب قدرت ارتش ایران بود، ارتش ایران به خصوص نیروی هوایی با مجهز شدن به هواپیماهای فانتوم و اف 14 و انجام مانورهای عملیاتی در منطقه خلیجفارس صدام را مجبور کرد که با وساطت بومدین رئیسجمهور الجزایر از همه ادعاها نسبت به خوزستان و اروندرود و مرزهای زمینی بگذرد و قرارداد الجزایر را در 1975 بپذیرد.
صدام که این قرارداد را در موقعیت برتر ایران از نظر نظامی پذیرفته بود، دنبال موقعیت برتر نظامی برای لغو این قرارداد بود.
همسایه شمالی هم که بارها ضرب شصت ارتش ایران را چشیده بود، به دنبال تضعیف ارتش ایران بود. سرویسهای امنیتی اتحاد جماهیر شوروی تلاش داشتند با نفوذ در ارتش ایران زمینه کودتای کمونیستی را فراهم آورند، ولی با افشای سازمان افسران حزب توده این توطئه بینتیجه ماند ولی باقیمانده افسران تودهای در ارتش حضور داشتند و حتی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی تا رده فرماندهی نیروی دریایی و فرماندهی لشکر در نیروی زمینی و مشاورت ریاستجمهوری و ناخدا افضلی، سرهنگ عطاران، سرهنگ حاتمی هم ارتقاء پیدا کردند. قبل و بعد از پیروزی انقلاب جاسوسان سرویسهای شوروی و ارتش شناسایی و دستگیر شدند.
در زمان رویارویی ارتش با مردم گروههای وابسته به شوروی شعار مبارزه مسلحانه میدادند که با مخالفت امام(ره) مواجه شد و بعد از پیروزی انقلاب هم شعار انحلال ارتش را به طور جدی مطرح میکردند و متأسفانه گروهی از مسئولین عالیرتبه نظام هم فریب این شعار را خورده بودند که با مقاومت امثال شهید چمران از انحلال واحدهای عملیاتی ارتش جلوگیری شد ولی در طول سالهای 57 تا 59 از برنامهریزیهای حسابشده جریان چپ که به دست نیروهای انقلابی اجرا میشد، ارتش ایران بیشترین آسیب را دید از اخراج نیروهای کارآمد ارتش به خصوص در نیروی زمینی به دلیل حضور یکساله دو حکومت نظامی تا طراحی و افشاء خنث یسازی کودتای ساختگی نقاب که موجب دستگیری و اعدام شایستهترین خلبانان نیروی هوایی شد و و اخراج تمامی امیران ارتش به اتهام وابستگی به رژیم شاهنشانی که قدرت نظامی ارتش ایران را به شدت کاهش داد، همه اینها زمینه را برای تهاجم دولت بعث عراق فراهم آورد و تصور دولت عراق این بود که در ایران ارتشی وجود ندارد که بخواهد در مقابل قدرت عظیم زمینی و هوایی عراق مقاومت کند.
وضعیت انضباطی و سلسلهمراتب فرماندهی در ارتش به شدت آشفته بود، گروهی و احزاب وابسته به همسایه شمالی در ارتش نفوذ کرده بودند که این نفوذها در بروز نابسامانی و بیانضباطیها بسیار مؤثر بود، برکناری افراد و اعدام برخی از فرماندهان و کارشناسان نظامی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشند نظیر سرلشگر جهانبانی، لغو قراردادهای تسلیحاتی (مانند هواپیمای اف 16 ، رادار هوایی آواکس، کاهش خدمت سربازی از 24 ماه به 12 ماه، شعار انحلال ارتش و کودتای نقاب که همه توسط عوامل چپ برنامهریزی و اجرا شده بود)، موجبات تضعیف ارتش را فراهم آورد. قبل از شروع تهاجم عراق اتحاد جماهیر شوروی برای فریب ایران نیروی هوایی افغانستان را مأمور کرد تا چندین بار به مرزهای شرقی کشور تجاوز کند که ستاد مشترک ارتش در تاریخ 1358/10/10 دستور استقرار سامانه تاکتیکی در بیرجند و زابل را صادر کرد، ولی بارها هواپیمایی افغانی به مرزهای شرقی کشور تجاوز کردند، با شروع تجاوز عراق هیچ نیرویی جز ارتش در مقابل ارتش مجهز عراق وجود نداشت، ولی نیروی زمینی که به شدت آسیب دیده بود در کوتاهترین مدت توانست تجاوز عراق را متوقف کند و در آستانه طلوع آفتاب روز اول مهر 1359 یکصد و چهل فروند هواپیمای جنگنده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در اقدامی غرورآفرین اهدافی را در داخل پایگاههای هوایی موصل، سلیمانیه، امالنصر، کرکوک، کوت، ناصریه، شعبیبه، رشید، حبائیه، تموز و هضمه، پالایشگاههای نفت کرکوک و بصره، چاههای نفت باباگر و مخازن نفت موصل و تأسیسات گازی کرکوک و پلهای ارتباطی تنومه و بصره بمباران شدند و سامانه فرماندهی و کنترل و مراکز مخابراتی، برجهای مراقبت، باندهای پروازی، پناهگاههای هواپیماها، انبارهای مهمات، انبارهای قطعات پشتیبانیکننده، هواپیماها، مخازن سوخت و ایستگاههای رادار آسیب جدی دیدند. فرمانده ارتش عراق صراحتاً اعلام کرد، ضربهای که روز دوم جنگ نیروی هوایی ایران به عراق وارد کرد تا پایان 8 سال جنگ قابل جبران نبود و بعد از این عملیات بود که صدام متوجه شد برآوردهایی که از ارتش ایران داشته نادرست بوده است.
منبع: روزنامه سازندگی