سیدافضل موسوی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
آنچه در 48 ساعت گذشته در زمینه حمله سایبری به سامانه سوخت کشور رخ داد اتفاقی بود که پیش از این نیز در کشورهای دیگر رخ داده و مسالهای تازه و دور از ذهن نبود. حتی در داخل کشور نیز پیش از این حملات سایبری به سامانه حمل و نقل قطار رخ داده بود. البته مساله مختل شدن سامانه سوخت به دلایل متعدد و مختلفی بسیار از هک شدن سامانهای همچون حمل و نقل قطار حساسیتهای بیشتری را به دنبال دارد. مساله حاملهای انرژی به صورت مستقیم بر زندگی و معیشت مردم تاثیر دارد و هر خبری در این زمینه از جانب جامعه با حساسیتهای بیشمار پیگیری میشود. این اتفاق البته با اطلاعرسانی به موقعی صورت گرفت و خلاف دفعات قبل رسانه ملی در نحوه پوشش موضوع و اطلاعرسانی به موقع موجب شد تا بازار شایعات داغ نشود.
در کل این مساله هک سایبری دو نکته وجود دارد. نکته اول در ارتباط با ابعاد اجتماعی چنین رخدادهایی آن هم در سالگرد حوادث تلخ آبان 98 است. بدون شک همزمانی این موضوع حساسیت جامعه را چند برابر کرد کمااینکه از ابتدای آبانماه مشخص بود که مردم حساسیتهای ویژهای به مسائلی از این دست از جمله مساله و موضوع افزایش قیمت حاملهای انرژی یا هر تصمیم دیگری منجر به افزایش قیمت کالاهای اساسی را دارند. شرایط روحی و روانی اجتماع به خودی خود یک مولفه در تعیین مسیر این بحران است چراکه این دست از حملات و رخدادها تنها بخش کوچک ماجرا است اما این واکنش جامعه است که میتواند حمله سایبری را خنثی یا در مسیر تبدیل آن به بحران قدم بردارد. نکته دوم مربوط به اصل مساله حمله سایبری و مرور انتقاداتی است که در این زمینه نسبت به بخشهای مسئول در این زمینه در نهادها و دستگاههای مختلف میشود. هر دوی این مسائل نکاتی نیازمند شفافسازی و واقعبینی را در دل خود دارد. به صورت کلی در شرایط فعلی جامعه ایران از یک التهاب روانی برخوردار است و هر مسالهای میتواند منجر به تنش و بحران شود. نکته اصلی در این زمینه این است که مردم حق دارند در یک بحرانی مشابه این برداشتهای خود را داشته باشند و نگرانیهایی مبنی بر هراس از تصمیم خلقالساعه از خود بروز دهند. تجربه همین اتفاق اخیر اما نشان داد که اگر اطلاعرسانی به موقع و صادقانهای برای مردم صورت بگیرد تا حد زیادی از شکلگیری بحران کاسته میشود.
نکتهی دیگری که باید در این زمینه مورد توجه قرار بگیرد مساله نقد سازمانهای حفاظتی در مقابل حملات سایبری و پدافند غیرعامل در کشور است. برای ارزیابی دقیق و رویکرد منصفانه در قبال این بخشها در کشور بهتر است تا به آمار و وضعیت کشوری همچون آمریکا در قبال حملات سایبری توجه کنیم. آیا میتوانیم مدعی این باشیم که در شناسایی و دفع این حملات سایبری از آمریکا جلوتر هستیم؟ بدون شک نه. اما حتی در کشوری همانند آمریکا با آن سطح از فعالیت و مقابله با تهاجمات سایبری باز هم حملاتی رخ میدهدبنابراین نباید این بخشها را محکوم به کمکاری کرد.
از یاد نبریم که این اتفاق پیش از ایران در آمریکا رخ داد و چند روز سیستم سوخترسانی را مختل کرد و کار تا بدانجا پیش رفت که باعث شد برای رفع موضوع به هکرها باج هم داده شود یعنی بدون تامین درخواست هکرها نتوانستند مساله را رفع و رجوع کنند. در ایران حداقل چنین موضوعی رخ نداد یا اگر هم رخ داد در ابعادی نبود که منتشر و اطلاعرسانی شود. اصل قضیه این است که زمانی که قویترین کشورهای جهان درگیر مشکلاتی از این دست میشوند بدون شک ما نیز از این قاعده مستثنی نبوده و نیستیم و این مسائل بعضا خاصیتهای ناگزیر زندگیهای سایبری و آنلاین شرایط امروز دنیا است. آنچه در 48 ساعت گذشته درباره حمله سایبری رخ داده از نظر امنیتی و علمی اتفاق خاصی نیست چرا که این مسائل به کرات در کشورهای پیشرفته اطلاعاتی و سایبری هم دیده میشود اما مساله تبعات اجتماعی این رخدادها به مراتب از اصل مساله فنی سنگینتر است، به خصوص در جامعهای مثل ایران که مسائل مختلف از جمله خاطره افزایش یکباره قیمت بنزین، فشار گرانیها در ماههای اخیر و بیماری کرونا آستانه تحمل مردم را پایین آورده است و هر کدام از این رفتارها در صورتی که به سرعت مدیریت و اطلاعرسانی نشود میتواند تهدیدات و بحرانهای زیادی را به همراه داشته باشد. در عین حال باید تدابیری اندیشیده شود تا چالههای موجود در فضای سایبری کشور گرفته شود تا از یک سوراخ دوبار گزیده نشویم.
منبع: روزنامه سازندگی