«فرزانه ترکان» دومین نفر از خانواده ترکانها است که در حضور در سیاست را آن هم در قالب یک حزب تجربه میکند. فرزانه ترکان اما نه در حزب برادر که در کارگزاران سازندگی حضور داشته و عضو شورای مرکزی این حزب است. با این زن فعال سیاسی درباره تازهترین رویدادهای سیاسی کشور، از پرونده پتروشیمی و انتساب یکی از متهمان آن به جریان اصلاحات تا نقش زنان در آینده سیاسی کشور، گفتوگو کردیم.
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران معتقد است: بهرهگیری اتاقهای فکر و تصمیم گیری از تفکر زنان میتواند طرحهای این هستههای فکری را در اجرا موفق تر کند. مشروح گفتوگوی ایرنا با فرزانه ترکان را در ادامه میخوانید:
این روزها بحث پرونده تخلف مالی پتروشیمی و حضور شخصی که هم در جناح اصولگرا و هم اصلاحطلب فعالیت داشته، مطرح است با توجه به تخلفات اقتصادی این متهم، به نظر شما چه راهکارهایی میتوان اندیشید تا از زیست و رشد چنین افرادی که از جایگاه سیاسی خود سوء استفاده میکنند، جلوگیری شود؟
ورود به احزاب اگر با انگیزه و اندیشه کسب جایگاه و تلاش برای به دست آوردن موقعیت مشخص در آینده باشد، چنین نتایجی هم به دنبال خواهد داشت. اما اگر خلوص نیت و مدافع ایدئولوژی خاصی بودن، دلیل جذب افراد به احزاب به ویژه احزاب اصلاحطلب باشد، تا حدی میتواند این مشکل را رفع نماید.
متاسفانه در سالهای گذشته از آن جایی که احزاب خود شالوده فکری مشخص را برای خود تعریف نکرده بودند و حتی احزاب اصلاحطلب هم منشور و ساختار فکری مشخص و تعین شدهای نداشتند، بنابراین ورود به این احزاب و کسب موقعیت در آنها کار بسیار سهلی بوده و در بسیاری از مواقع افرادی را که دچار ناخالصیهایی بوده و تطابق فکری هم با اندیشههای اصلاحطلبی نداشته اند، توانستند که به برخی از احزاب نفوذ کنند.
این موضوع فقط مربوط به کشور ما یا احزاب اصلاحطلب نیست، باید بپذیریم که این موضوع در اکثر کشورهای دنیا که احزاب و تفکرهای مختلف سیاسی فعالیت میکنند، از این دست اتفاقات رخ میدهد.
هرچند تاکنون مشخص نشده است که خانم شیخ الاسلامی عضو رسمی جریان اصلاحطلب بوده یا نه، اما اگر قرار باشد با اتکا به خانم شیخ الاسلامی یا هر فرد دیگری که زمانی مدعی اصلاحطلبی بوده است و اکنون دچار فساد مالی شده، اساس اندیشه اصلاحطلبی را زیر سوال ببریم، کار درستی نکرده ایم.
اندیشه اصلاحطلبی در جامعه ما اندیشه درستی است. اندیشه اصلاحطلبی از منظر پایبندی صددرصد به قانون اساسی، رفع تبعیضهای جناحی و به رسمیت شناختن حقوق مردم ساختاری برای خود تعریف کرده است. اگر این نکات را قبول داریم باید مدافع آن باشیم، حتی اگر افرادی مانند خانم شیخ الاسلامی زمانی خود را منتسب به این اندیشه میکرد.
متاسفانه در برخی مواقع روشنفکران جامعه با پخش و توسعه این بحث که «این هم از اصلاحطلبان» به موارد دامن میزنند و جامعه را به سمت جو تخریبی و ناامیدی میبرد. در حالی که اصلاحطلبان هم میان خود میتوانند افرادی فاسد داشته باشند، متخلف، متخلف است و باید با او برخورد شود، ولی این به معنای نادرست بودن تفکر اصلاحطلبی نیست.
در شرایط فعلی وظیفه فرهیختگان جامعه تلطیف فضا و روشن ساختن حق از باطل برای مردم است و وظیفه روزنامه نگاران و رسانهها در جامعه در این برهه سنگین و حساس است.
شاید یکی از دلایل بازخورد گسترده و انتقادات زیاد در این زمینه به موضوع انتظار بالای جامعه از تفکر اصلاحطلبی باز میگردد. فعالان این جریان با توجه به اتخاذ روش فهرست انتخاباتی باز هم ممکن است در معرض آسیبهای حضور افراد نفوذی باشند، برای پیشگیری از این موضوعات چه سازوکاری میتوان اندیشید؟ سازوکاری محکم تر از اخلاق و خلوص نیت.
میتوان به 2 راهکار در این زمینه فکر کرد، راهکار نخست این که خود اصلاح طبان؛ احزاب یا شورای عالی اصلاحطلبان، منشور مشخصی برای اصلاحطلبی نگارش کنند یعنی مشخص باشد که اصلاحطلبی یعنی چه؟ دیدگاه اصلاحطلبی در بُعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی چیست؟ تا تفاوت این اندیشه از اندیشههای دیگر مشخص شود.
وقتی قالبها شناخته شد، افراد با توجه به پیشینه، تفکر و موضع گیریهای سیاسی خود اگر در آن قالب قرار گرفتند؛ بتوانیم آنها را به عنوان افراد منتخب لیستهای اصلاحطلبان به جامعه معرفی کنیم. حزب کارگزاران سازندگی از احزاب پیش قدم در این زمینه بوده است. این حزب در شروع مجدد فعالیت خود منشور خود را نوشت و مواضع حزب را از این طریق اعلام کرد. به دلیل مشخص نبودن قالبها ما در جامعه طیفهای سیاسی میبینیم که خود را اصلاحطلب معرفی میکنند اما به اصول قانون اساسی اعتقادی ندارند یا گروههایی که به جریان رقیب یعنی اصولگرا نزدیکتر هستند تا اصلاحطلبان.
راهکار دیگر که از حیطه کار احزاب خارج است، این بوده که باید قانون مشخصی هم در مبارزه با فساد به شکل جدی داشته باشیم، وقتی فردی میتواند در مسوولیتی با نیت بهره شخصی برای خود و اطرافیانش حضور داشته باشد این نشان دهنده نقص در قانون است. اگر قانون محکمی وجود داشته باشد و به نماینده اجازه ندهد با سفارش و رانت، شخصی را به زور در جایگاهی قرار دهد، کمتر شاهد فسادهای مالی خواهیم بود.
همیشه هم با منشور اخلاقی و یادآوری خدا و پیغمبر (ص) و مسوولیت در قبال مردم نمیتوان افراد را کنترل کرد و باید قانون محکمی وجود داشته باشد.
بخشی از بسترهای ایجاد فساد در جامعه و موارد پولشویی و رانت جویی، به دلیل عدم شفافیت سیاسی است. بخش دیگری اما همان شفافیت اقتصادی است که دولت میکوشد با لولیح چهارگانه آن را قانونی کند. به نظر شما با وجود تخلفاتی از قبیل پتروشیمی و افرادی مانند شیخ الاسلامی، چرا با این لوایح مخالفت میشود؟
موضوع اختلاس در پتروشیمی و دور زدن تحریمها در بهترین زمان ممکن، علنی و دادگاهی شد تا مشخص شود، کاسبان تحریم در دورههای گذشته از چه منافعی استفاده کردند. اگر در زمان دولت قبل در تحریم نبودیم و برای جابه جایی پول نقد و محصولات پتروشیمی در مضیقه نبودیم، اگر سیستم بانکی ما مشخص میکرد که چه میزان تولیدات پتروشیمی فروش رفته و چه میزان ارز حاصل از این فروش به حساب دولت برگشته، قطعا دست دلالان قطع میشد.
مخالفان میدانند اقتصاد ایران تا چه اندازه از حاشیههای فروش نفت و محصولات پتروشیمی و دور زدن تحریمها متضرر شد؟ پرونده پتروشیمی یکی از این ضررهاست.
به نظر من همه کسانی که با لوایح FATF مخالفت میکنند، از روی دلسوزی مخالفت میکنند. گروهی از این افراد کسانی هستند که از پشت پردهها اطلاع دارند و پیگیر منافعی هستند که آن منافع به نفع مردم ما نیست.
با توجه به مخالفتهایی که با دولت در زمینه تصویب این لوایح و موضوعات دیگر وجود دارد، به نظر شما انتقادات وارد به عملکرد قوه مجریه از سوی حامیان فکری آن به ویژه احزابی مانند کارگزاران، در مقطع زمانی امروز، تا چه اندازه منطقی و منصفانه است؟
از نظر تفکر سیاسی و مواضع سیاسی، حزب کارگزاران به آقای روحانی نزدیک بوده است. به همین دلیل انتقادات وارد شده هم اغلب سازنده و از سر دلسوزی بوده است. به هیچ وجه به دنبال انتقادات مخرب و بی پایه نبوده و نیستیم.
معتقدیم که در شرایط بحران جدی قرار داریم و همانطور که آقای جهانگیری گفتند دولت در خط اول جنگ اقتصادی است که علیه ایران به راه افتاده است. وظیفه و تلاش احزاب اصلاحطلب از جمله کارگزاران این بوده است که در کنار حمایت همه جانبه از دستگاه اجرایی کشور؛ انتقادات سازنده را که به پیشرفت کشور کمک میکند، مطرح شود.
قطعا مخالف انتقادات و سخنان بی پایه و اساسی هستم که بی منطق گفته میشود و هر شخصی که انتقاد میکند باید برنامه و راهکاری هم برای حل مشکل ارائه دهد. وگرنه بیرون گود نشستن و انتقاد کردن کار خطایی است.
سال 98 سال انتخابات است و احزاب در پی تاثیرگذاری بیشتر. با توجه به این که در قانون جدید انتخابات هم به اختصاص درصد مشخصی از تعداد نامزدها به زنان تاکید شده است، حزب کارگزاران برای سال پیش رو، برای حضور موثر زنان چه تدبیری خواهد اندیشید؟
در حیطه فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی در کشور، زنان فعال بسیاری داریم. زنان جامعه ما به بلوغ سیاسی برای حضور در هر شرایطی رسیدهاند و توانستهاند هر نوع چالشی در این عرصه را حل کنند و همچنان هم این نقش میتواند بسیار پررنگ باشد. این موضوع درباره احزاب سیاسی هم صادق است. کارگزاران از احزاب پیشرو در این زمینه بوده و است. در شورای مرکزی حداقل سی درصد حضور زنان حفظ شد. در شوراهای استانی هم حضور زنان به شکل جدی پیگیری شد و خوشحال هستیم که هرجا این حضور اتفاق افتاده، نتایج خوبی هم به دنبال داشته است.
هستههای فکر شکل گرفته برای حل مشکلات جامعه حتما باید با حضور 50 درصدی زنان باشد تا برنامههایی که برای آن نوشته میشود، از سوی نمایندگانشان در این اتاق فکرها مورد تایید قرار گیرد. هر زمان این حضور وجود نداشته و پشت درهای بسته آقایان نشسته و تصمیمات یک جانبه برای همه افراد جامعه گرفته اند، با طرحهای شکست خورده مواجه بودهایم.
ضعف جدی ما این است که از زنان صاحب اندیشه، بر حسب شایستگی آنها در مناصب مختلف استفاده نمیشود. با وجود شعارهای داده شده، حضور زنان در ردههای بالای مدیریتی بسیار کمرنگ است و سقف شیشهای برای رشد زنان در نظر گرفته شده است که تا مرحله خاصی میتوانند رشد کنند.
موانع پیش روی زنان برای حضور در سطح نخست قدرت و سیاست از فرهنگ تا مذهب میتواند گستردگی داشته باشد. مهمترین این موانع چیست؟
دیدگاه اسلام نسبت به زن بسیار روشنفکرانه و رو به رشد است. تنها زنی که در دوره صدر اسلام وارد اجتماع شده و پیگیر حقوق امامت حضرت علی (ع) به میدان میآید، دختر پیامبر (ص) است. این میتواند الگویی برای همه عصرها و جوامع باشد چرا باید چنین اتفاقی در آن دوران تحسین شود اما امروزه اگر قرار باشد زنان در جامعه با رعایت همه شئونات اسلامی و اخلاقی، حضور فعال داشته باشند با مخالفتهایی روبه رو میشوند.
به نظر من برخی از این موانع برداشتهای شخصی و سلیقهای است که افراد از دین دارند، علمای دین هم معتقد هستند که حضور فعال زنان در جامعه میتواند در پیشرفت اجتماع موثر باشد.
شواهد نشان میدهد وزراتخانههایی که مدیران زن در آنها حضور داشته اند، نتایج و عملکرد بسیار مثبتی ارائه کردهاند، توجه و دقت در انجام مسئولیت و کار حداکثر میزان خود را داشته و قابل تحسین بوده است.
بسیاری از احزاب در زمینه کادرسازی هم در میان زنان و هم جوانان با چالشهای جدی روبرو هستند هم از منظر تفکر هم اجرا. آینده احزاب با این چالشها را چگونه ارزیابی میکنید؟
بین نسل قدیم و نسل جوان اصلاحطلبان شکافی نه چندان عمیق، اما وجود دارد. برای از بین بردن این فاصله و شکاف، بیشتر از آنکه جوانان تلاش کنند، به نظرمن نسل اول و قدیمی ترها باید تلاش کنند تا جذب حداکثری و تعامل مثبت با جوانان را داشته باشند.
باید نسل دوم اصلاحطلبان را وارد هستههای سیاسی احزاب کرد و برای حل شدن آنها در هستهها تلاش کرد. در بسیاری از مواقع سخنان و مواضع جوانان دقیق و درست است که میتواند به موضع گیری درست حزب بیانجامد البته گاهی تندرویها و افکار خامی هم از جانب جوانان مطرح میشود که آنها هم باید مورد هدایت و جهتدهی قرار گیرند.
اینکه بخواهیم هستههای مرکزی را از همان طیف قدیمیها انتخاب کنیم و جوانان در حاشیه قرار گیرند، این موجب سرخوردگی جوانان و کم شدن انگیزه برای فعالیت سیاسی خواهد بود. در شورای عالی اصلاحات هم این موضوع لحاظ شده است که نکات مثبتی است که میتواند مجموع تفکرات جوانان و تجربه قدیمیترها در پیشرفت اصلاحات به کار گیرد.
حزب کارگزاران سازندگی برای سال آینده انتخاباتی، چه برنامهریزیهایی انجام داده یا خواهد داد؟
تا به حال حزب کارگزاران برنامهای برای انتخابات نداشته است و به نظر من احزاب اصلاحطلب پیش از آن که به دنبال فهرست افراد برای انتخابات باشند، باید در پی ارائه راهکارهای مناسب برای برون رفت از مشکلات جامعه باشند. اگر ما خود را مدافع حق مردم میدانیم و میخواهیم که دولت با ضربهای مواجه نشود؛ باید راهکارهای مناسب و کارشناسانه ارائه دهیم.
اگر بتوانیم مردم را به آینده کشور امیدوار و به حضور در عرصههای سیاسی مصمم کنیم، در انتخابات هم موفق خواهیم بود اما اینکه از الان برای بستن لیستها وقت بگذاریم، ضرر خواهیم کرد.
منبع: خبرگزاری ایرنا