احسان انصاری: دونالد ترامپ در تازهترین اظهارات خود عنوان کرده در صورتی که در انتخابات ریاستجمهوری آینده آمریکا به پیروزی دست پیدا کند در مدت یک ماه با ایران به توافق خواهد رسید. این در حالی است که نظرسنجیهای صورت گرفته در جامعه آمریکا نشان میدهد محبوبیت ترامپ در آستانه انتخابات ریاستجمهوری کاهش داشته و انتقادات نسبت به دولت وی به خصوص در زمینه مدیریت بحران کرونا جایگاه ترامپ را متزلزل کرده است. از سوی دیگر جو بایدن نامزد حزب دموکرات در یک اقدام حساب شده کاملا هریس را به عنوان یک زن رنگینپوست به معاون اولی خود منصوب کرده است؛ اقدامی که در جذب آرای سیاهپوستان آمریکا به سود وی تأثیر زیادی خواهد داشت. هریس از جمله چهرههای سیاسی آمریکاست که انتصاب وی به عنوان معاون اولی دولت احتمالی بایدن با واکنشهای مثبتی در جامعه آمریکا همراه شده و برخی وی را «اوبامای زن» نامگذاری کردهاند. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی آخرین تحولات پیرامون انتخابات ریاستجمهوری آمریکا «آرمان ملی» با دکتر احمد نقیبزاده استاد برجسته دانشگاه تهران و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران گفتوگو کرده که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
هدف ترامپ از اینکه عنوان میکند اگر دوباره در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا به پیروزی دست پیدا کند پس از یک ماه با ایران توافق خواهد کرد، چیست؟ چرا در شرایط کنونی توافق با ایران برای ترامپ دارای اهمیت شده است؟
پس از خروج آمریکا از برجام انتقادات زیادی به ترامپ برای این تصمیم وارد شد. این در حالی است که تحریمهای آمریکا علیه ایران نیز به نتیجه دلخواه نرسیده است. از سوی دیگر ترامپ نتوانسته ایران را مهار کند و ایران همچنان سیاستهای خود را در منطقه و جهان به پیش میبرد. ترامپ احساس میکند هیچکدام از برنامههایی که درباره ایران در نظر داشته، محقق نشده است. به همین دلیل نیز در شرایطی که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری قرار دارد برای فرار از چالشهای انتخاباتی پیرامون ایران عنوان میکند اگر به ریاستجمهوری برسد در مدت یک ماه با ایران به توافق خواهد رسید. این ادعای ترامپ محلی از اعراب ندارد. به هر حال اگر ترامپ به دنبال توافق با ایران بود در طول چهار سال ریاستجمهوری خود میتوانست این کار را انجام بدهد. نکته دیگر اینکه هنوز مشخص نیست آیا ایران حاضر است مفاد توافق موردنظر ترامپ را بپذیرد یا خیر. در نتیجه وعده توافق با ایران بیسرانجام و عقیم است. به نظر میرسد این ادعای ترامپ نیز مانند اظهارات پوچ دیگری که مطرح میکند، پوچ است و صرفا برای وی جنبه تبلیغاتی دارد.
براساس نظرسنجیهای صورت گرفته محبوبیت ترامپ در آمریکا کاهش پیدا کرده و در مقابل میزان محبوبیت بایدن نسبت به گذشته افزایش پیدا کرده است. آیا شرایط انتخابات آمریکا به سمتی حرکت خواهد کرد که چالشهای موجود سبب شکست ترامپ در انتخابات شود؟ به نظر شما شانس کدام گزینه بیشتر خواهد بود؟
تا چند ماه پیش بنده گمان میکردم ترامپ دوباره به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب خواهد شد. با این وجود در ماههای گذشته اتفاقات مهمی رخ داد که شانس90 درصدی ترامپ را به 50 درصد کاهش داده است. یکی از مهمترین چالشهایی که در این مدت ترامپ با آن مواجه شده بود انتشار کتاب برادرزاده وی است که تا حدود زیادی آبروی شخصیتی وی را در جامعه آمریکا برده است. پس از انتشار این کتاب مردم آمریکا متوجه شدند که شخصیت ترامپ در کودکی چگونه شکل گرفته و وی با چه مشکلاتی رشد کرده است. به همین دلیل نیز بسیاری از هواداران ترامپ که تا دیروز گمان میکردند وی شخصیتی قوی دارد سرخورده شدند و با واقعیتهای درونی ترامپ آشنا شدند. نکته دیگر اینکه ترامپ موضوع کرونا را جدی نگرفت و این مساله تلفات زیادی در جامعه آمریکا به وجود آورد. به همین دلیل نیز عملکرد وی با انتقادات زیادی در این زمینه مواجه شده است. این در حالی بود که جامعه آمریکا با بیکاریهای گستردهای نیز مواجه شده که این مساله نیز موقعیت ترامپ را نسبت به گذشته متزلزل کرده است. این عوامل باعث شده که محبوبیت ترامپ در آمریکا با یک سقوط 40 درصدی مواجه شود. در نتیجه در شرایط کنونی بایدن و ترامپ به یک اندازه برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری شانس دارند. حتی احتمال اینکه بایدن در انتخابات به پیروزی برسد نیز کم نخواهد بود.
آیا «بایدن» از وزن سیاسی کافی برای شکست ترامپ برخوردار است؟
واقعیت این است که «بایدن» از وزن سیاسی کافی برخوردار نیست و شخصیت قوی به شمار نمیرود. با این وجود رقابت بایدن و ترامپ مانند بازی تنیس شده که اشتباهات ترامپ به سود بایدن رقم میخورد. در این بازی تنیس خطاهای ترامپ به عنوان نقطه قوت بایدن قلمداد میشود. به همین دلیل نیز مردم آمریکا بیش از آنکه قصد داشته باشند به خاطر شخصیت بایدن به وی رأی بدهند به دلیل اشتباهات و خطاهای ترامپ به بایدن رأی خواهند داد. به نظر میرسد مردم آمریکا از سر ناچاری و به دلیل اینکه ترامپ به قدرت نرسد به بایدن رأی خواهند داد.
بایدن با چه هدفی خانم هریس را به عنوان معاون خود انتخاب کرده است؟ چرا تبلیغات پیرامون خانم هریس تا به این اندازه زیاد بوده است؟ آیا انتخاب ایشان بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد یا یک راهبرد بلندمدت در استراتژی انتخاباتی دموکراتهاست؟
این انتخاب بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. البته این یک انتخاب هوشمندانه بوده است. پس از اعتراض سیاه پوستان و مهاجران به سیاستهای ترامپ که با جنجالهای زیادی همراه بود، انتخاب یک خانم سیاهپوست به عنوان معاون رئیسجمهور علاوه براینکه محبوبیت ترامپ را در بین سیاهان آمریکا کاهش میدهد به همان اندازه اقبال سیاهپوستان را نسبت به بایدن افزایش میدهد. در نتیجه این انتخاب میتواند آرای سیاهپوستان آمریکا را به سبد انتخاباتی بایدن منتقل کند. نکته دیگر اینکه انتخاب یک زن به عنوان معاون رئیسجمهور پایگاه اجتماعی بایدن را در بین زنان جامعه آمریکا نیز بیشتر میکند. در نتیجه بایدن میتواند روی حمایت زنان جامعه آمریکا نیز حساب بیشتری باز کند. از این مسأله نیز نباید غافل شویم که سن بایدن زیاد است و اگر وی به ریاستجمهوری برسد احتمال حمله قلبی برای وی متصور است. در چنین شرایطی احتمال اینکه خانم هریس به عنوان یک زن به ریاستجمهوری آمریکا برسد زیاد خواهد بود. بایدن با انتخاب هریس به عنوان معاون خود با یک حربه انتخاباتی حساب شده شرایط را برای ترامپ سختتر از گذشته کرده است.
نقش باراک اوباما در انتخابات آینده آمریکا چه خواهد بود؟ آیا اوباما در پشت پرده در انتخاب یک زن رنگینپوست به عنوان معاون رئیسجمهور نقش داشته است؟ آیا اوباما حاضر خواهد بود از جایگاه خود در جامعه آمریکا به سود بایدن استفاده کند؟
باراک اوباما یک شخصیت کاریزماتیک است که همچنان در جامعه آمریکا هوادار دارد. این در حالی است که سیاهپوستان آمریکا نیز طرفدار وی هستند. به همین دلیل نیز حمایت اوباما از بایدن تا حدود زیادی در نتیجه انتخابات تاثیرگذار خواهد بود. نمیتوان تخمین زد که حمایت اوباما از بایدن به چه میزان تاثیرگذار است؛ اما این تاثیرگذاری وجود دارد. اوباما و بایدن از یک حزب سیاسی هستند و به صورت طبیعی مورد حمایت یکدیگر خواهند بود. نکته دیگر اینکه هر فردی که از حزب دموکرات به قدرت برسد در مسیری حرکت خواهد کرد که این حزب مشخص کرده و رویکرد این حزب شناخته میشود. به همین دلیل نیز احتمال اینکه بایدن در برخی زمینهها سیاستهای باراک اوباما را ادامه بدهد زیاد خواهد بود. بایدن از نزدیک موفقیتهای دولت باراک اوباما را دیده و اگر بخواهد همان مسیر را ادامه بدهد میتواند یک پوئن مثبت برای بایدن به شمار برود. اگر بایدن به ریاستجمهوری در آمریکا برسد احتمال اینکه در زمینههای مختلف و از جمله در سیاست خارجی رویکردی مانند اوباما در پیش بگیرد، زیاد خواهد بود.
برخی کارشناسان اقتصادی نتیجه انتخابات آمریکا را در اقتصاد ایران تأثیرگذار میدانند. آیا در واقع چنین است و انتخاب بایدن به عنوان رئیسجمهور آینده آمریکا میتواند گشایشهایی در اقتصاد ایران بهوجود بیاورد؟
به هر حال نتیجه انتخابات آمریکا روی اقتصاد ایران تاثیرگذار خواهد بود. با این وجود اینکه عدهای با انتخابات آمریکا به دنبال گشایش اقتصادی در ایران باشند و انرژی خود را صرف این موضوع کنند رویکرد صحیحی نیست. اگر فرض بگیریم ترامپ دوباره به عنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شود و قصد داشته باشد فشار حداکثری به ایران را ادامه بدهد چالشهای جدیدی برای اقتصاد ایران به وجود خواهد آمد. هر چند ترامپ در اجرای این سیاست شکست خورده اما دست از این سیاست برنخواهد داشت. به همین دلیل در صورتی که ترامپ دوباره به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود ایران با چالشهای متعددی مواجه خواهد بود. البته ایران نیز نشان داده در هر شرایطی راهکارهای خاص خود را پیدا میکند و به شکلی عمل میکند که تحریمها و فشارهای حداکثری نتواند به صورت جدی کارساز باشد. در مقابل تحریمها شاید وضعیت اقتصادی ایران بدتر از گذشته شود. این در حالی است که اگر بایدن به ریاستجمهوری برسد و به برجام نیز بازگردد یک موفقیت بزرگ نصیب جمهوری اسلامی خواهد شد.
ایران و آمریکا در چه شرایطی به میز مذاکره نزدیک خواهند شد؟
بنده زمینههای به وجود آمدن یک تغییر را در داخل کشور مشاهده نمیکنم. با این وجود اگر بایدن به عنوان رئیسجمهور بعدی آمریکا انتخاب شود و ترامپ در انتخابات شکست بخورد شاید نیاز به نرمش نیز وجود نداشته باشد. با این وجود سیاست خارجی ایران دچار یک بیسرانجامی شده است. ایران باید شرایط بینالمللی را درک کند. امروز در عصر دولت ملی به سر میبریم و یک دولت برای یک ملت را باید پذیرفت. حضور قوی ایران هزینه دارد. این در حالی است که این سیاستها نه در نهایت به پاشنه آشیل اقتصاد ایران نیز تبدیل شده است. در نتیجه سیاست خارجی نیز نیاز به واقعبینی وجود دارد. اگر نسبت به منافع ملی واقعبین باشیم و با یک رویکرد دقیق و علمی در عرصه بینالمللی عمل کنیم تنها در چنین شرایطی است که میتوان به بهبود وضعیت اقتصادی در ایران امیدوار بود. تجربه تاریخی نیز نشان داده ما بیش از آنکه به فکر استفاده از فرصتها باشیم بیشتر فرصتسوزی کردهایم. در سیاست خارجی دو مساله اختفا و سرعت دارای اهمیت است. این در حالی است که ما در هر دو زمینه دارای اشکال هستیم. ما نه در اختفا به معنای تصمیمگیری به صورت پنهان که کسی نتواند آن را بلااثر کند، عملکرد خیلی مناسبی داشتهایم و نه دارای سرعت عمل در تصمیمگیری و اقدام بودهایم.
منبع: آرمان ملی