اخبار

کرباسچی: طرح مسئله کمبود اختیارات نباید بهانه دست مدیران بدهد

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

 

در روزهای اخیر تعدادی از نمایندگان مجلس و اشخاص دیگری مثل عباس عبدی پیشنهاد حذف نهاد ریاست‌جمهوری را مطرح کرده‌اند. این نگرانی وجود دارد که طرح این مسائل در نهایت منجر به انحلال نهاد ریاست‌جمهوری که نماد جمهوریت است شود. یکی از زمینه‌های ایجاد این بحث‌ها شاید ناکارآمد دانستن نهاد ریاست‌جمهوری در ایران باشد. از طرفی انتخابات ۱۴۰۰ نزدیک است و به نظر می‌رسد میزان کارآمدی و اختیارات رئیس‌جمهور می‌تواند روی نحوه‌ی استقبال مردم از انتخابات تاثیر بگذارد. انصاف نیوز در مورد تاثیری که کم‌وزیاد شدن اختیارات ریاست‌جمهوری می‌تواند روی اوضاع کشور بگذارد با غلامحسین کرباسچی، شهردار اسبق تهران و دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی ایران گفت‌وگویی داشته است. متن این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

بارها پیش آمده که حسن روحانی از شکاف بین مسئولیت‌های رئیس‌جمهور و اختیارات این نهاد صحبت کرده است. میزان اختیارات رئیس‌جمهور چقدر می‌تواند روی کارآمدی او تاثیر بگذارد؟

این فقط مختص آقای روحانی نبوده است؛ آقاي خاتمی، آقای احمدی‌نژاد و روسای جمهور سابق هم این را گفته‌اند.

در چه حوزه‌هایی باید به اختیارات رئیس‌جمهور اضافه شود تا اختیارات او متناسب با مسئولیت‌هایش شود؟

جواب این سوال را نمی‌توان در يک مصاحبه‌ی تلفنی داد. این بحث کارشناسی مهمی است. اساتيد حقوق و مسلط به قانون و قانون اساسی بايد بدون حب و بغض و جهت‌گیری‌های سياسی آن را بررسی کنند و درمورد آن تبادل نظر کنند؛ آنها باید از تجربيات دنيا استفاده كنند تا جمع‌بندی درستی به دست بیاید. حرف‌های یک نفر در مصاحبه‌ای كوتاه يا نوشته‌ی ژورناليستی زياد مفيد نيست؛ گاهی هم باعث دامن زدن به جنجال‌های بی‌حاصل و دعواهای حاشیه‌ساز می‌شود. كشور نیاز به کار و تلاش دارد تا زندگی مردم را راه بیندازند. این کار که هر روز سر اختیارات رياست‌جمهور و ساير قوا و نهادها جدال بی‌حاصل شود، دردی را دوا نمی‌کند و با این کار مشکلی حل نمی‌شود.

به نظر من در گذشته با همین شرایط و اختیارات در کشور موفقیت‌هایی بوده و خیلی کارها انجام گرفته است. دولت آقای هاشمی و دولت آقای خاتمی با همین شرایط با همه‌ی نهادها و کانون‌های تصمیم‌گیری و با رهبری كار كرده است. وقتی هم مشکلاتی پیش می‌آمد بالاخره به شکلی آن را حل‌وفصل و اداره می‌کردند. بحث‌های حاشیه‌ساز در این شرایط و با اين گرفتاری‌هایی كه مردم دارند كارساز نيست. اینها عموما حاشیه‌سازی است و ذهن‌ها را منحرف می‌كند؛ تمام دعوا سر این است که این پست را بگیریم، آن پست را نگیریم،‌ اینجا را بدهیم دست این گروه و آنجا را بدهیم دست آن گروه! اینها مسائلی را از کشور حل نمی‌کند. اگر قرار باشد در اختیارات رئیس‌جمهوری و قانون تغییراتی داده شود، نیاز به مطالعه و بررسی دارد؛ نه در مصاحبه‌ای سياسی درست می‌شود و نه با نطق‌های پیش از دستور یا میان دستور و کارهایی از این قبیل، باید خبرگانی بنشینند و این مسائل را کارشناسی کنند.

میزان اختیارات رئیس‌جمهوری در چه حوزه‌هایی به کشور آسیب زده و باعث ناکارآمد دانستن این نهاد شده است؟ به عنوان مثال اختیاراتی که رئیس‌جمهوری در مدیریت صداوسیما دارد تاثیری روی عملکرد او گذاشته است؟

رئیس‌جمهور می‌خواهد در صداوسیما چه کار بکند؟! رئیس‌جمهور آنجا دو نماینده دارد. این نماینده‌ها آنجا بایستند اگر حرفی دارند بزنند. رئیس‌جمهور بودجه‌ها و امکاناتی را در اختیار صداوسیما قرار می‌دهد؛ رئيس صداوسيما در [جلسات هیات] دولت حضور دارد. اگر فکر می‌کند صداوسیما درست کار نمی‌کند یا نماینده‌هایش آنجا کارشان را انجام نداده‌اند، خب نياز به وقت گذاشتن و ايجاد هماهنگی و كار است. این‌طور نیست که رئیس‌جمهور اختیارات نداشته باشد؛ بايد ديد به چه دلیلی از اختیارات‌شان استفاده نمی‌کنند. وانگهی اگر معتقدیم كه بايد تنوع بیشتری باشد و بخش‌های خصوصی یا غیرحكومتی كانال‌ها و شبكه‌های بیشتری داشته باشند كه مشكل بیشتر می‌شود. مگر الان دولت با مطبوعات و فضای مجازی كم مشكل دارد؟ اگر اظهارنظر و اطلاع‌رسانی، باز و بدون محدوديت باشد كار سخت‌تر می‌شود.

از اين گذشته الان نگاه كنيد خيلی از گرفتاری‌ها و مشكلات از صحبت‌ها و اظهارنظرهای رئیس‌جمهور و وزرا در همين صداوسيما آغاز می‌شود. گرفتاری از برخوردهای نسنجیده و حرف‌های بی‌پشتوانه و زايد هم كم نیست. نیروهای کارآمد باید بتوانند کشور را اداره کنند. من نفی نمی‌كنم كه اگر واقعا لازم باشد قانون اساسی عوض شود؛ ولی آن هم راهکار دارد و کارشناسان و مجلس خبرگان باید بنشینند و در مورد آن بحث و بررسی کنند. خبرگان اول در ابتدای انقلاب قانون اساسی را تصویب کرد، سپس خبرگان دوم تعیین شدند و تغییراتی را در قانون اساسی دادند؛ حالا هم همان خبرگان و کارشناسان باید این مسائل را بررسی کنند. جوسازی در جامعه و مدام فكر و ذهن مردم را به این‌ور و آن‌ور کشاندن، دردی را دوا نمی‌کند. این کار فقط بهانه‌ای دست مدیرانی می‌دهد که نمی‌خواهند یا نمی‌توانند کار کنند كه بگویند قانون کم بوده است و اختیارات نداشتیم.

آیا اختیارات رئیس‌جمهوری می‌تواند تاثیری روی استقبال مردم از انتخابات ۱۴۰۰ بگذارد؟

میزان استقبال از انتخابات به شرایط کلی کشور مربوط است. مردم با یک امیدی آمدند رای دادند و توقع داشتند یک سری کارهایی انجام بشود ولی انجام نشده است؛ طبیعی است كه دلسرد شوند. اگر بنا باشد انتخاباتی باشد، باید دید که چگونه می‌توان مردم را دلگرم کرد. به نظر من مردم خیلی به این توجه نمی‌کنند که رئیس‌جمهور چقدر اختیار دارد یا ندارد که برویم در انتخابات شرکت کنیم یا نه؛ مردم گرفتارند و دنبال حل مشکلات زندگی روزمره‌شان هستند. باید امیدوار باشند که در صورت شرکت در انتخابات شرایط به نفع‌شان می‌شود و وضعیت بهتری برای زندگی‌شان تامین می‌شود.

به نظر شما به چه شکلی می‌توان این امیدواری را در مردم ایجاد کرد؟

اینها بحث‌هایی است که باید نزدیک انتخابات درموردشان صحبت کرد. هر چقدر مردم كار و تلاش مفيد از مسئولان ببینند و صداقت و كارآمدی بیشتری احساس كنند خب امیدوار می‌شوند؛ ولي می‌بینید که اینها کیمیا شده است.

منبع: انصاف‌نیوز

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی