محسن هاشمی، رئیس شورای مرکزی حزب کارگـزاران به سازندگی میگوید: ناامیدی قشر بزرگی از جامعه باعث ترس آنها از آینده شده است، این ترس چهها که نمیکند. اگر آیتالله هاشمی این روزها زنده بود، امید را به جامعه تزریق میکرد. زیرا امید به آینده کشور را به سمت توسعه، رشد و رفاه میبرد. آیتالله هاشمی همه را درک میکرد حتی آنان که به خیابان برای اعتراض میآمدند؛ زیرا این افراد همان کسانی هستند که صدایشان را نشنیدهایم.
رئیس پیشین شورای شهر تهران ابتدای این گفتوگو جنایات تروریستی علیه زائران و نمازگــزاران حرم مطهر حضرت احمد ابن موســی(ع) در شیراز که منجر به شــهادت ۱۵ نفر از جمله کودک و افراد بیگناه و زخمی شــدن چندین فرد بیگناه شده، محکوم کرد. وی در ادامه گفت: همه آیتالله هاشمی رفسنجانی را به عنوان یک انسان امیدوار میشناسند. در طول مبارزه قبل انقلاب، تثبیت انقلاب، بعد انقلاب، دوران جنگ و دوران سازندگی از کسانی بود که از همه دیرتر ناامید و از همه زودتر امیدوار میشد. چون معتقد بود اگر زندگی را درست تعریف کنیم آنچه که بسیار مهم است، امید به آینده است؛ این است که کشور را به سمت توسعه، رشد و رفاه میبرد.
محسن هاشمی یادآور میشود: آیتالله هاشمی معتقد بود، اگر ایدهآلهایی هم برای جامعه وجود دارد باید برای آن تلاش کرد ولی باید واقعبین بود. در این روزها که امید عمدتا در جوانان به یأس تبدیل شده، آینده برایشان روشن نیست و مشخص نیست سرنوشتشان چگونه رقم میخورد، نشاط جوانان از بین میرود و به اعتقاد روانشناسان، زمانی که جوانان نشاط و سرزندگی و آرامش را از دست میدهند به جای آن اعتراض و در بعضی مواقع ناامیدی و خشم جایش را میگیرد.
وی در ادامه این موضوع تاکید میکند: اگر بخواهیم ببینیم آیتالله هاشمی رفسنجانی در این روزها بود، چه میکرد باید گفت که او ابتدا دنبال علت این ناامیدی میگشت و سعی میکرد این امید را با روشهای امکانپذیر در جوانان، مردم زنده کند. او همیشه سعی میکرد امید را به جامعه و مخصوصا جوانان تزریق کند. متاسفانه منفی بافیهای زیادی که در طول این سالها علیه دولتهای مختلف صورت گرفت، فضای کشور را به ناامیدی بیشتر کشاند.
محسن هاشمی سپس با یادآوری شیوه مدیریتی هاشمیرفسنجانی گفت: اگر به سابقه مدیریتی ایشان نگاه کنیم در بخشهای مختلف زندگی و فعالیتهای سیاسیاش همیشــه امیدوار بود. آیتالله هاشمی رفسنجانی وقتی در زندان ساواک بود هم سلولیهایش میگفتند همیشه امید داشت و میگفت احتمالا همین فردا بیایند و آزادمان کنند. این باعث میشد، تحمل زندان راحتتر شـود. در موقعیتی دیگر آیتالله هاشمی در اوج جنگ موضوع دانشگاه آزاد مطرح کرد چون میخواست برای جوانانی که در بحبوحه جنگ امید به آیندهشان را از دست داده بودند، امید به تحصیلات عالیه را زنده کند. او در زمانی دیگر در خطبههای نماز جمعه موضوع راهاندازی مترو در تهران را مطرح کرد. در آن زمان من از او علت این موضوع را پرسیدم که چرا در این روزهایی که ایران در حال جنگ است این موضوع را مطرح میکنید در پاسخ گفتند باید حداقل سازندگی را در تهران یک سطحی نگه داریم و نشان دهیم ما حکومتی هسـتیم که به آینده هم نگاه میکنیم. همین باعث میشد تا در اوج جنگ، خطبههای او مردم را امیدوار کند و به پیروزیهای ایران در جنگ تحمیلی امیدوار شوند.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران ســازندگی ایران با یادآوری مشکلات و مصائب اقتصادی که این روزها همه اقشار جامعه خصوصا زنان و جوانان را احاطه کرده است، تاکید میکند: زنان و جوانان ما دراین روزها در ازدواج، اشتغال، مسکن و... مشکلاتی دارند و وضعیت اقتصادی، تحریمها، تورم و... امید آینده را از آنان گرفته است؛ اگر وارد کسب و کاری میشوند به خاطر مشــکلات اقتصادی و تحریمها زمین میخورند و ناامید میشوند زیرا ایران در خارج از کشور با همه درگیر است. حالا اگر هاشمی در این روزها زنده بود و این شرایط را میدید برای رسیدن به امیدواری، آرامش ذهنی مــردم را برقرار میکرد تــا مردم از این فضای تشنجگونه خارج شوند. نگاه آیتالله هاشمی به مردم با بعضیها فرق میکرد و این بسیار مهم است که در روزها باید به آن توجه شود. او به هواداران، موافقان و مخالفانش به یک چشم نگاه میکرد. حاکمیت هم در این زمان باید به طور یکسان به همه مردم نگاه کند؛ به کسانی که معترض هستند یا نیستند به طور برابر نگاه کند، تلاش کند آنهایی که معترض نیستند، ریزش نکنند و آنهایی هم که معترضاند، جذب شوند.
محسن هاشمی همچنین تاکید کرد: در حال حاضر ممکن است به علت مشکلات موجود و فضایی که به وجود آمده اســت، برخی جذب براندازان شوند. باید جلوی رفتن آنها را گرفت و باید مراقب طبقه متوسط بود. باید به فکر میانهروهایی که به هر حال همیشه فکر میکردند، میتوان اصلاح کرد، بود. نباید از ریزشها خوشحال بود. نباید گذاشت مردم به سوی براندازان بروند. اگر انتخاباتی درست برگزار میشد، این اتفاقات نمیافتاد و حالا اگر انتخاباتی برگزار شود که تجلی شعارهای مردم باشد و آنها ببینند شعارها، نیازها و امیدشان به آینده در چنین انتخاباتی تجلی پیدا کرده و خود نیز میتوانند در سرنوشت کشور سهیم باشند به سمت بروز خشم نمیروند.
رئیس شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران در پایان میگوید: همانطور که گفته شد ناامیدی قشـر بزرگی از جامعه باعث ترس از آینده میشود و این ترس چهها که نمیکند و بازیچه سیاستبازان داخلی و خارجی میشود. این سیاســتبازان با دادن امیدهایی که از نوع دیگری کــه جایگزین امیدهای واقعی شدهاند و ما به آنها نپرداختهایم، آنها را به سـمت خشــونت میبرد. حالا اگر این افراد با خشونت هم پاسـخ بگیرند، فاجعه است و معلوم نیست نتیجه چه خواهد شـد. به اعتقاد آیتالله هاشمی رفسنجانی باید همه را درک کرد حتی آنان که به خیابان برای اعتراض میآیند؛ چراکه این افراد میتوانند افرادی باشند که صدایشان را نشنیدیم و به این صورت خود را مطرح میکنند. آیتالله هاشمی رفسـنجانی همیشه از عدم افراط و تفریط و سازندگی و توسعه کشور صحبت میکرد و به کار بردن اعتدال را به همه ارکان جامعه و مسئولان توصیه مینمود. خوشبختانه رهبر انقلاب در صحبتهای اخیر خود بــا اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظــام به این نکات از جمله سازندگی کشور با پروژههای بزرگ و پرهیــز از افراط و تفریط اشــاره فرمودند. این هر دو موردی است که آیتالله هاشمی رفســنجانی برای عبــور از بحران دنبال میکرد ولی متاسفانه دوستداران رهبری به این بخش از صحبتها اشاره جدی نکردند. شاید رهبری میخواستند با این دو جمله یادی هــم از آیتالله هاشمی رفســنجانی و روش او برای تزریق امید به جامعه کرده باشند.
منبع: روزنامه سازندگی