سیدحسین مرعشی
خروج یک جانبه آمریکا از برجام و مطالبهگری دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا که از موضع یک کلانتر سخن میگوید، شرایط جدیدی را نه فقط درباره ایران، بلکه درباره اروپا نیز بهوجود آورده است. آقای ترامپ از برجام برخلاف توافقهای صورت گرفته خارج شده ولی وعده داده است که برجام جدیدی با شرایط جدیدی در راه است .در واقع وضعیت موجود، شرایط جدیدی را نیز برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آورده است. این شرایط ایجاب میکند تا آقای روحانی بهعنوان رئیسجمهور ایران تدابیری اساسی بیندیشد تا فتنه مثلث ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان خنثی شود. در سخنرانی ترامپ که درباره نقض برنامه جامع اقدام مشترک ایراد شد، چند نکته حائز اهمیت وجود دارد که از جمله میتوان به عصبانیت بیش از حد او اشاره کرد. این واکنش از طرف رئیسجمهوری که میخواهد از قراردادی بینالمللی و چندجانبه خارج شود سؤال برانگیز است. میتوان عصبانیت او را در راستای مخالفتش با اوباما تحلیل کرد. چرا که ترامپ نشان داده در طول یکی دو سال گذشته با عموم اقدامات اوبامامخالفت و آنها را یک به یک خنثی کرده است. در واقع او به جنگ رئیسجمهور سابق آمریکا رفته است. در حالیکه تاکنون سابقه نداشته رئیسجمهوری در آمریکا با کارهایی که در دوره ماقبل خود صورت گرفته با کینه و بغض رفتار کند. بنابراین از این منظر میتوانیم نتیجه بگیریم که بخشی از رویکرد ترامپ نسبت به برجام ارتباطی باایران ندارد و مربوط به جدال سیاستمداران داخلی آمریکاست. بخشی دیگر از مواضع ترامپ، مخالفتش با اروپاییان است. در دوره اوباما، اروپا قدرتمندتر از قبل شد. و این فرصت را یافت تا در یک کلیت واحد با آمریکا رقابت کند.اکنون ترامپ نمیخواهد آمریکا همطراز اروپا باشد. شعار او بازگشت آمریکا به روزهای قدرت بود و به نظرم او میخواهد از این منظر با هر آنچه در آن ردپایی از میانجیگری اروپا پیدا میشود و از قدرتمند شدن این قاره جلوگیری کند. سخنان ترامپ در مورد برجام نشان از دست بالای ایران در این قرارداد دارد. یعنی آشکار شد فرزندان انقلاب و تیم مذاکرهکننده هستهای توانستهاند قراردادی جهانی با حفظ منافع ایرانی منعقد کنند که هممورد پسند رئیسجمهور وقت آمریکا و هم مورد تأیید سران اروپا باشد. پس اکنون ترامپ در پی از بین بردن این منابع و این قرارداد است. اما آیا او فقط میخواهد مخالفت کند؟ به نظرم نکته قابل توجه در سخنان او این است که علاقهمند است با ایران به مذاکره بنشیند، مذاکرهای برابر و به نظرم به دور از حضور سران اروپایی . این موضوع از سوی مسئولان باید جدی گرفته شود. البته این پیشنهاد به منزله این نیست که ما باید با آمریکا در مورد مسائل هستهای و موشکی خود مجددا به بحث بنشینیم. خیر . ما نباید این کار را کنیم. مسائل هستهای ایران، مذاکرات چندجانبه و مهمی را از سر گذرانده و به قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل تبدیل شده است. پس پرونده آن ازنظر جمهوری اسلامی بسته شده و دیگر قابل مذاکره مجدد نیست. اما ما میتوانیم روی نیازهای ترامپ برای گفتوگو با ایران حساب باز کرده و در محاسبات و سیاست خارجی کشور این گزینه را لحاظ کنیم. ترامپ ازجایگاه ایران در منطقه باخبر است. بهتر از اروپا و دیگر سران آمریکا میداند که منطقه بدون حضور ایران و نقش ایران هدایت نمیشود. میداند که ایران نهتنها پیشینه قدرتمند که دولت و ملت قدرتمندی نیز در حال حاضردارد. میداند که ایران به لحاظ استراتژیک و حتی اقتصادی نیز وضعیتش از دیگر کشورهای منطقه بهتر است.حتی این ایران است که امنیت را به عراق و سوریه و افغانستان و دیگر کشورهای منطقه برده است. به همین دلیل ترامپ خود را نیازمند موفقیت در حل مسائل منطقه و مسائل هستهای ایران میبیند. او در آمریکا هنوز محبوب نیست و برای دوره بعد نیز نیازمند یک پیروزی بزرگ است. تاجر تجارت میکند. بنابراین رئیسجمهور وگردانندگان سیاست خارجی ایران باید متوجه این نیاز ترامپ باشند. ممکن است بتوانیم از نیازهایی که او دارد، بهنفع خودمان استفاده کنیم. به همین دلیل گفتوگو با آمریکا برای حل مسائل موجود، به معنی عقب نشینی ایرانیا امتیاز دادن به کشور آمریکا یا ترامپ نیست، بلکه به مثابه پیشگیری از بنبستی است که ممکن است در روابط خارجی کشور ایجاد شود. لذا ما میتوانیم پیشاپیش برای شکستن بنبستهای بینالمللی برنامه داشته باشیم. ما میتوانیم با ایجاد یک بلوک قدرتمند در کنار اراده نیرومند اروپا برای دفاع از حیثیت و استقلال خود با آمریکا گفتوگو کنیم. رئیسجمهور و گردانندگان سیاست خارجی ایران میتوانند با جلب همکاری و به مشارکت گرفتن همه نیروهای خردمند ملی و با جلب پشتیبانی رهبر معظم انقلاب در مسیری حرکت کنند که با کمترین خسارت و ضایعهای در بست گسترش همکاریهای بینالمللی گامهای مهمی برداریم. فراموش نکنیم که بازار ایران موردتوجه شرکای اروپایی و آسیایی قرار دارد و همین مسأله پشتوانه همکاریهای وسیع بینالمللی است. شاید اگربعد از برجام بخشی از بازار در اختیار رقبای آمریکایی و اروپایی قرار میگرفت امروز شرایطمان میتوانست بهترباشد. فرصتهای اقتصادی ایران بعد از برجام به درستی تقسیم نشد. اروپا بیشترین سهم را از بازار بزرگ ایران گرفت و دیگران به کمترین آن دست یافتند. اگر کمی دوراندیش بودیم، شاید امروز روزگار دیگری داشتیم. دربحث سیاستهای منطقهای نیز باید در نظر داشت که کشورهای منطقه، بهرغم تندرویها و بداخلاقیهایی که انجام میدهند، اما از یک خاورمیانه ناامن وحشت دارند و مردم منطقه نیز از ادامه یافتن تنشها و کشمکشها دچار یک خستگی مفرط شدهاند. بنابراین ایران میتواند از ظرفیتهای خود در خاورمیانه برای برقراری امنیت ونیز تسهیل در روابط بینالمللی بهره ببرد. دیگر اینکه برای اینکه بتوانیم از این مرحله به خوبی عبور کنیم باید بهمسائل داخلی هم توجه داشته باشیم. در ابتدا باید نقارها و شکافهای داخلی از میان برداشته و نامهربانیها به مهربانی تبدیل شود. ما باید زمینه را برای نقشآفرینی بیشتر سیاستمداران کشور فراهم کنیم. اکنون زمان همکاری، وحدت و توسعه و مشارکت مدنی است. باید با ایجاد فضای بازتر سیاسی، زمینه همکاری و همفکریمیان همهی نیروهای مومن به انقلاب و آینده نظام ایجاد شود. چرا که بیش از پیش نیاز به حضور سیاسیون و فعالان اجتماعی در عرصه سیاسی احساس میشود. برخلاف برخی که معتقدند با خروج آمریکا، برجام خاصیت خود را از دست میدهد، پیشبینی میکنم که با اضافه شدن مشکلات حداقلی به کشور، برجام حفظ خواهد شد؛مگر اینکه طرفهای دیگر برجام اراده کافی برای حفظ آن از خود بروز ندهند. با این حال در حال حاضر طرفهای برجام اذعان دارند که برای حفظ این قرارداد بینالمللی جدی هستند. اکنون شرایط برای رئیسجمهور فوقالعاده حساس است. بنده به سهم خود و حزب کارگزاران سازندگی ایران از همه سیاستمداران و گروهها دعوت میکنم با ارائهی برنامهها و راهکارهایی که دارند به دولت برای خروج از این وضعیت کمک کنند.
منبع: روزنامه سازندگی