محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
«پوست اندازی» در معنا و منطق اصلاحطلبی، امری ذاتی و مستتر است. اصلاحطلبی اگر بخواهد پاسخگوی نیا زها و مطالبات مردم باشد، به اقتضای شرایط و ایام باید تغییر و تحول را پذیرا باشد. مفهوم و رویکرد واقعی اصلاحطلبی عبارت است از پاسخ به اقتضای شرایط در قبال مطالبات و نیازهای مردم حسب شرایط عمومی کشور، وضعیت منطقه و مناسبات بینالمللی. وقتی معنای واقعی اصلاحطلبی را در این چارچوب به رسمیت بشناسیم، باید بپذیریم اصلاحطلبی نظریه سخت یا غیرقابل تغییر نیست. این صفت باید به عنوان خصیصه ذاتی گفتمان اصلاحات قلمداد شود لذا به تناسب شرایط باید از مفهوم اصلاحطلبی و کارکردهای آن تصویر عملی، کارکردی و اثرگذار ارائه داد.
این معنای واقعی اصلاحطلبی است؛ اگر تصور عمومی این باشد که گفتمان اصلاحات واجد نظریهای صلب و حریم آن سخت و غیرقابل تغییر است؛ به ناچار و به مرور زمان محتوا و مفهوم واقعی خود را از دست میدهد و به نظریه سنتی و شکستخوردهای تبدیل میشود. از همین منظر و مراد است که تعدادی از دوستان در مقام مفهومسازی جدید اصلاحات برخی نکات را مطرح میکنند. از رویکردهای مهم گفتمان اصلاحطلبی این که در فرآیند پیشبرد نظریهی اصلاحات باید نسبت به کسب قدرت و کاربست آن در طریق مصلحت ملی حساسیت داشت و با تکیه بر قدرت باید مطالبات مردم را پاسخ داد. مگر میتوان کنشگر سیاسی و علاقهمند به سرنوشت مردم بود و از قدرت فاصله گرفت؟ آنچه این روزها برخی دوستان ا زجمله آقای سعید حجاریان اشاره میکنند، خارج از عرض بنده نیست، اصلاحطلبان از گفتمان اصلاحی خود فاصله نگرفتهاند. مسیر آرمانخواهی اصلاحات نمیتواند صلب و تغییرناپذیر باشد. سال ۸۸ اتفاقاتی رخ داد که به صورت مشخص و محسوس اصلاحات را تحت فشار و تضییق سیاسی قرار داد و این عارضه و حادثه دلالت داشت بر این که پیشکسوتان و کارگزاران اصلاحات در امر سیاستورزیهای خود دقتهای لازم را به خرج نداده بودند. برای همین بیتوجهی آن شرایط سخت به وجود آمد؛ چراکه همیشه رقبای سیاسی دوست دارند به شکلهای مختلف و هر بهانهای رقیب اصلاحطلب خود را از زمین بازی خارج کنند. باید هوشیار بوده و نگذاشت به دلیل نگرشهای غیرواقعبینانه و فاصلهگیری از واقعیت سیاسی و با نوعی رفتار ایدئالیستی عرصه سیاست را برای حضور خود تنگ کنیم، باید همواره و هر روز در مقام تبیین شرایط و اقتضائات زمان باشیم و به مقتضای شرایط تدبیر و تصمیم سیاسی داشته باشیم. اصلاحطلبان در انتخابات مجلس به یک شیوه اعمال سیاست میکنند و در انتخابات ریاستجمهوری به شیوهای دیگر. ما منظور و نظر خود را درمورد ضرورت حضور حداکثری در انتخابات با سخنی شروع کردیم که دلالت دارد بر ضرورت توسعه اعتمادسازی جریان اصلاحات با نهادهای قدرت ا زجمله شورای نگهبان. این هم اقدام پذیرفتهشده و پسندیدهای است که در دستور کار است و امیدواریم ثمربخش باشد.
در سال ۹۴ به دلیل اعمال سیاستهای انقباضی و اعمال نظارتها فرصت پیدا نشد اصلاحات تیم درجه اول خود را در عرصه رقابتها به صحنه بفرستد و بنا به شرایط سیاسی مجبور بود دست به اقدام دیگری بزند، در آن اقدام و در آن تصمیم سیاسی انتقادی به عملکرد اصلاحطلبان وارد نیست. در این ماهها نیز دیدهایم انتقاداتی مثلا به فراکسیون امید میشود و این انتقاد هم به نوع عملکرد آقایانی است که امروز در کرسیهای سبز مجلس نشستهاند. این انتقادات را در مقام انتساب آن به عملکرد فراکسیون امید و نه به تدبیر اصلاحطلبان در زمانی که لیست بسته شد میپذیریم. طبیعی است در هر شرایطی اگر بهترین لیستها بسته شود و افرادی هم در موقعیت قدرت قرار گیرند، آنها اگر عملکرد مناسبی نداشته باشند به همان «بهترین لیست» هم انتقاد وارد خواهد شد و آنها منشاء اشکال خواهند بود. از این جهت نباید انتقادات امروز در سال ۹۸ را بر اساس عملکرد سال ۹۴ به نفع رقیب مصادره کرد. در سال ۹۴ بر اساس شرایط و وضعیت موجود تصمیم سیاسی کاملا درست بود. عملکرد دوستان در پارلمان است که امروز مورد انتقاد است. نقش رهبران در حرکتهای سیاسی البته کلیدی و تاثیرگذار است، پس طبیعی است که در فرآیند فعالیتهای اصلاحطلبان نیز، رهبران اصلاحطلب برای پیشرفت امورشان نقشی کلیدی دارند و نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود.
منبع: روزنامه سازندگی