علی جمالی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان دو نقیصه مهم و برجسته داشت که همانها هم در نهایت مانع از ادامه کار این شورا شد.
نقص اول این بود که ترکیب شورای عالی بیش از حد سیاسی بود. این شورا برای یک وظیفه خاص یعنی سیاستگذاری نحوه حضور اصلاحطلبان در انتخابات تاسیس شده بود و چندان توان انجام پروژههای بزرگتر و مهمتر مانند تعیین استراتژیهای کلان برای جبهه اصلاحات و یا بحثهای نظری را نداشت. اما بعدها خود به خود این توقع ایجاد شد که وارد این حوزهها هم بشود. اما به این دلیل که توان انجام چنین کاری را نداشت این بحثها در جاهای دیگر صورت میگرفت و تنها به اسم شورای عالی مطرح میشد. اگر از روز اول ترکیب شورای عالی به نحوی چیده میشد که استراتژیستهای جبهه اصلاحات و نیروهای فکریتر در ترکیب شورای عالی قرار میگرفتند و از روز اول این ماموریت برای آن مشص میشد که علاوه بر تاکتیکهای این جریان در انتخابات به بحثهای کلانتر نظری هم بپردازد احتمالا دچار این وضعیت نمیشد. در این صورت شاید خیلی از اشتباهاتی که متعاقب آن رخ داد مثل قطع ارتباط با بدنه و یا نارضایتی از عملکرد نمایندگان اصلاحطلبان در مجلس، دولت و شورای شهر شاید اتفاق نمیافتادند.
نقص دوم هم باز به نوعی به ترکیب شورای عالی برمیگردد. ترکیب شورای عالی از روز اول با نظر مثبت آقای خاتمی بسته شده بود. البته ایشان مشورت همه احزاب و گروهها را هم گرفته بودند. اما ترکیب به گونهای بود که وزن افراد حقیقی از وزن احزاب بیشتر بود. اما از آنجا که قرار بود در نهایت حاصل تصمیم نهایی این شورا را احزاب و بدنه آنها اجرا کنند این احزاب به جایی رسیدند که حس کردند آنقدر که زحمت میکشند و وقت میگذارند و هزینه میکنند در این مجموعه تاثیرگذاری ندارند. یعنی در شورای عالی ترکیب به گونهای چیده شده بود که آرا افراد حقیقی هیچ نسبتی با احزابی که قرار بود کار اجرایی و میدانی پروژهها را انجام دهند، نداشت. در طول این سالها هم هیچ تلاشی نشد تا افراد حقیقی یا حزب تشکیل بدهند و یا خودشان به یکی از احزاب موجود وارد شوند. نتیجه این امر هم این بود که در نهایت شورای عالی دچار افتراق شد.
با توجه به این موارد شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به اعتقاد بنده به پایان کار خودش رسیده است. با وجود سه دوره حضور موفق و تاثیرگذار در انتخابات سالهای 94 و 96 متاسفانه در انتخابات 98 این شورا با دست خود پایان کارش را اعلام کرد و بعد از اینکه به طور تلویحی اعلام کرد ما در انتخابات شرکت نمیکنیم و لیست انتخاباتی نخواهیم داد ادامه فعالیت شورایعالی را منتفی کرد چراکه مسئولیت اصلی که داشت از بین رفت.
بنابراین معتقدم متاسفانه دیگر نمیتوان با این ساز و کار شورایعالی را ادامه داد و اصلاحطلبان باید با محوریت بزرگان احزاب و افراد تاثیرگذار در این مجموعه به دنبال ایجاد یک نهاد جدید باشند. حزب کارگزاران سابق بر این به طور مفصل درباره پارلمان اصلاحات نظرات خود را بیان کرده است. این ایده از سوی حزب کارگزاران مطرح شده و میتوان مفصل درباره آن صحبت کرد. به اعتقاد من پارلمان اصلاحات جایگزین مناسبی برای این ترکیب فعلی شورای عالی خواهد بود. ما ناچاریم هرچه زودتر به یک ساز و کار جایگزین برسیم. اگر همین زمان محدود را هم از دست بدهیم تا زمان انتخابات 1400 بخواهیم روی مصداقها صحبت کنیم راهی از پیش نخواهیم برد. تا زمانی که قبلتر از آن مسائل کلان و اساسی جبهه اصلاحات را حل نکرده باشیم این مصداقها ما را به هیچ جا نخواهند رساند. این مسائل باید حل شوند و چه بهتر زمانی حل شوند که حدود یک سال تا انتخابات ریاستجمهوری فاصله داریم. قطعا اگر الان بر سر مسائل کلان به نتیجه نرسیم بر سر مصادیق هم قطعا به توافق نخواهیم رسید.
برای تشکیل و راهاندازی این ساز و کار جدای از شخص آقای خاتمی که به عنوان نفر اول در درون جبهه اصلاحات میتواند تاثیرگذار باشد چهرههایی مانند عبدالله نوری، بهزاد نبوی، حسین مرعشی، غلامحسین کرباسچی و حتی آقای موسویخوئینیها (با وجود نامهای که ایشان نوشت و نشان از نوعی عدم تمایل نسبت به حضور در فضای سیاسی دارد) چهرههایی هستند که توان تاثیر گذاری و جمعکنندگی درون جبهه اصلاحات را دارند؛ باید پیش از آنکه دیر شود دست به کاری زد.
منبع: روزنامه سازندگی