محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با این که این روزها، در آخرین سال ریاستجمهوری آقای روحانی هستیم و طبعا احزاب و جریانهای سیاسی باید فعالیت خود را برای انتخابات ریاستجمهوری آماده کنند، اما میبینیم که برخلاف جریان اصولگرا، جبهه اصلاحات به مفهوم واقعیِ جبهه، حرکت مشترک و متحدالمآلی را دنبال نمیکند و احزابی که به نام و یا به عملکرد ذیل جبهه اصلاحات تعریف میشوند، هرکدام در خصوص مسئله انتخابات، جمعبندیهای متفاوتی را در دایره فهم متعارف و حزبی خودشان دارند.
البته آنچه در فضای عمومی کشور رخ میدهد، تاثیر را بر احزاب و جریانها نیز میگذارد. به همین دلیل جمعبندیها در درون جبهه اصلاحات دامنه فراخی دارد و این دامنه گسترده از حضور بیقید و شرط در انتخابات آغاز میشود و به امتناع و عدم مشارکت و احیاناً خدای ناخواسته ممکن است به تحریم هم کشیده شود. از این حیث با توجه به تنوع مزاج سیاسی موجودقادر نیستیم رهیافت روشنی ارائه کنیم و مدعی باشیم که جمعبندی غالب و گفتمان مسلط این است. امروز هیچکدام از دغدغههای حزبی ابرازی، دلالت بر جمعبندی کلی نظر جبه ه اصلاحات ندارد اما از آنجایی که جناب آقای سیدمحمد خاتمی محور الفت، پیوند و وحدتنظر قاطبه ی نیروهای ذیل چتر اصلاحات هستند و نظر این بزرگوار تقریبا میتواند گفتمان تمامکننده و سخن پایانی جمع است، تصمیم نهایی را باید از زبان ایشان شنید.
اصلاحطلبان باید حول محور ایشان جهتگیری، سیاستگذاری و رفتار انتخاباتی سال آینده را از ناحیه ایشان دریافت کنند و آن را مبدا فعالیتهای جبه های خود قرار دهند. آنهایی که نسبت به جمعبندی آقای خاتمی افراط کرده و جلو افتادهاند باید برگردند و آنهایی که از دیدگاه ایشان عقب ماندند باید خود را به سرعت به این نقطه تعادل برسانند، علیالقاعده این اتفاق در افق 6 ماه آینده رخ خواهد داد.
البته پیشینه و تجربه عملی کارگزاران و ارتباط خوب ما با آقای خاتمی، نشان میدهد که اصلاحات بهسوی عقلانیت و اعتدال ماندگار خواهد رفت و این رویکرد معقول برای آینده سیاسی ایران میتواند راهگشا باشد.
به نظر میرسد آقای خاتمی در افق پیشرو به دیدگاه کارگزاران که بر واقعبینی و عمل سیاسی روی زمین سیاست و نه در عالم تخیل، دلالت دارد، نزدیک هستند و از دیگرانی که موضع رادیکال دارند، فاصله جدی خواهند داشت. از دیگر سو برخی این روزها اسامی مختلفی هم به عنوان کاندیداهای احتمالی جریان اصلاحطلب مطرح میکنند. در رابطه با اسامی نامزدها باید گفت از مجموعه قریب به 10 نفر از چهرههایی که احتمالا میتوانند واجد صلاحیت مقدماتی برای تطبیق با عنوان رجل سیاسی بوده و در تراز عالی مدیر و مدبر باشند، نام هیچکدام از این عزیزان، تقدم و تاخری در دیدگاه فعلی کارگزاران که نزدیکترین اندیشه سیاسی واقعگرا نسبت به پرچمدار اصلاحات یعنی آقای خاتمی است، ندارند. هیچکدام تفوق و برتریای نسبت به دیگری در مقام نظری ندارند و نمیتوان آنها را در شرایط مقدماتی، برتری داد.
چنانچه مبدا تصمیمات ما حول پرچمداری آقای خاتمی و همچنین زمینه مستعد از نظر انفتاح حقوقی سیاسی از ناحیه شورای محترم نگهبان فراهم باشد، طبعا جریان اصلاحات به سمت حمایت از نیروهای ذاتی، درونی و جبههای خود، جهت پیدا میکند و علیالقاعده منتخب جبههای خود را مدنظر و موردحمایت قرار میدهد. برخی از صاحبنظران سیاسی از کاندیداتوری آقای لاریجانی سخن میگویند یا تاکید میکنند که ایشان قرار است بنابر حمایت اصلاحطلبان وارد صحنه شوند.
باید تاکید کنم که آقای لاریجانی از منظر تاریخی، متعلق به جریان اصولگرایی است، اماحداقل از سال ۸۴ تا به امروز رفتار، منش و نوع سیاستورزی ایشان شباهتهای زیادی به رویکردهای اصلاحطلبانه داشته و تجربه سه دوره مجلس ایشان هم نوعی رضایتمندی را از سوی اصلاحطلبان در کنار خود دارد. لذا عطف عنایت به امثال آقای لاریجانی زمانی میتواند مطرح باشد که اصلاحطلبان از ارائه نیروی متحد و مشترک میان احزاب متبوع خود دچار امتناع و یا محرومیت شوند.
چهبسا در شرایط انقباضی و صعوبت برای اصلاحات در سال 1400 هم واقعهای مشابه آنچه که در سال 92 رخ داد، رقم بخورد. در آن شرایط از میان گزینههای موجود ممکن است گزینههایی مثل آقای لاریجانی که از چهرههای معقول اصولگرایی است، میتواند مورد بحث و گفت وگو قرار گیرد اما اصلاحات در این شرایط تاکید بر یک رقابت تمامعیار بین یک نیروی متصل به جبهه اصلاحات با یک شخصیت معقول از اصولگرایان دارد.
طبعا اصلاحات علاقمند است آقای لاریجانی رقیبِ شریفِ عرصه رقابتِ شرافتمندانه با نماینده منتخب و نامزد برگزیده جبهه اصلاحات باشد. در این حالت زیباترین رقابت رخ خواهد داد که شباهت تاریخی آن را در سال 76 بین آقای ناطق نوری و آقای خاتمی دیدیم و تجربه ی کاملا گویا و روشنگری بود.
تصور میکنم که اگر بخواهیم توصیه محترمانهای به شورای نگهبان داشته باشیم این است که اجازه دهند اصلاحطلبان بتوانند نماینده تمامعیار از خود را از معبر احراز صلاحیت این شورا عبور دهند تا با کسی مثل آقای لاریجانی رقابت کند.
منبع: روزنامه سازندگی