احمد نقیبزاده، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با حضور جو بایدن در کاخ سفید و اعلام این که «دپیلماسی به آمریکا بازمیگردد» باید شاهد تحولاتی در سراسر جهان به ویژه در اروپا باشیم. نمونه روشن این مسئله دیدارهای اخیر بایدن با مرکل و مکرون – آلمان و فرانسه – است. در سالهای اخیر دونالد ترامپ، به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا سیاست یکجانبهگرایی را در پیش گرفته بود و به همکاریهای بینالمللی اهمیت نمیداد و به همین دلیل رأسا نسبت به اعمال سیاست خود وارد میشد اما بایدن از ابتدای کار حتی در ایام تبلیغات ریاستجمهوری هم مطرح کرد که به عرصه همکاری و همگامی با کشورهای دوست و متحد آمریکا باز میگردد از جمله بازگشت به معاهده پاریس و تقویت ناتو و مسائلی از این دست.فراتر از روابط با اروپا درباره معاهدات بینالمللی همانند برجام نیز قول بازگشت داد. او بارها در ماههای منتهی به انتخابات در بحثها و سخنرانیهای مختلف خود درباره تجدیدنظر در شیوه برخورد آمریکا با توافق هستهای با ایران سخن گفت و تلویحا و صراحتا عنوان کرده است که اگر به ریاستجمهوری آمریکا برسد به برجام بازخواهد گشت.
طبیعتا کشورهای اروپایی نیز از این امر استقبال کردند و خود را در کنار آمریکا برای پیشبردن سیاستهای کلی و هماهنگ قرار میدهند؛ از جمله درباره مسائل ایران. از این به بعد طبیعتا شاهد این خواهیم بود که اروپا و آمریکا سیاست همسویی در قبال ایران را در پیش بگیرند. در گذشته به کرات شاهد این بودیم که فرانسویها موضع سرسختانهای نسبت به ایران و مسائل اتمی داشتند و در سالهای اخیر با این که اقدامی در زمینههای هستهای صورت نمیگرفت مکررا در ارتباط با مسائل موشکی و سیاستهای منطقهای ابراز نگرانی میکردند که این ابراز نگرانیها باید از نظر آنها رفع و تبدیل به سیاست عملگرایانه باشد. دیدارهای اخیر بایدن با چهرههای اول سیاسی در فرانسه و آلمان از یک سو به نفع ایران است چرا که هم اروپا و هم آمریکا قصد دارند به برجام بازگردند و از طرف دیگر غرب در یکپارچگی محدودی که قرار است پیدا کند، در مورد ایران به احتمال زیاد به سیاست مشترکی میرسند. این احتمال به این صورت مطرح است که در موضوع ایران وارد گفت وگو شوند و اعمال فشار کنند؛ درباره مسائل اتمی که همیشه مسئله بوده است، درباره مباحث موشکی و البته رویکردهای منطقهای از نظر آنها سیاست منطقهای ایران دخالت در امور کشورهای منطقه است و از نظر ایران تامین منافع ملی. در وهله اول، از بعد مثبت تغییراتی قابل پیشبینی است؛ به نظر میرسد ذیل بازگشت دولت آمریکا به برجام – که وعده آن جدی داده شده است- تاثیرات کوچکی در تسهیل ارتباط ایران با اروپا رخ دهد. تاثیراتی که میتواند برای ایران مفید باشد و حداقل ما را از این فشار اقتصادی زیر سایه تهدید اروپا توسط آمریکا خارج کند. پیشبینی میشود که در دور جدید ریاستجمهوری آمریکا بحث موشکها عمدهترین بحث باشد. هر اندازه به موضوع برجام امیدوار باشیم باید به تمرکز دولت بایدن و اروپاییها نسبت به سیاستهای موشکی و منطقهای ایران، توجه کنیم و آن را مورد رصد و ارزیابی قرار دهیم و به یک جمعبندی در سطح کلان کشور برسیم که در خصوص مسایل موشکی چه باید بگوئیم و چه رفتاری داشته باشیم.
آنچه امروز تا انداز ه زیادی قابل پیشبینی است، اهمیت رویه و تصمیم ایران در تعیین وضعیت آتی روابط با غرب است. دولت دموکرات بایدن برای مذاکرات جدیدی پیشقدم میشود اما این که این مذاکرات به چه نقطهای برسد و بتواند چه میزان از تنشهایی به عمر 4 دهه در روابط تهران و واشنگتن را کاهش دهد، به مقدار زیادی به ایران و تصمیمات جمهوری اسلامی بستگی دارد. با این وجود سوال اصلی در شرایط فعلی این است که دولت بایدن چقدر درباره موضوع تحریمها تحت تاثیر بازگشت به برجام و موارد دیگر از قبیل سیاستهای منطقهای و موشکی متفاوت رفتار خواهد کرد و توافق بین آمریکا و اروپا در ارتباط با ایران چه شرایطی پیدا میکند و از همه مهمتر ایران در قبال شرایط جدید چه ادبیات و رویهای را در پیش میگیرد. به نظر میرسد باید واقعبینانه به مسائل نگاه کرد. در روزهای آتی ایران باید آمادگی داشته باشد تا با این سیاست مشترک غرب به نحوی کنار بیاید تا هم به اهداف خود دست یابد و هم بتواند در مقابل فشارهای غرب راههای مناسبی برای فرار از فشارها پیدا کند.
منبع: روزنامه سازندگی