شهربانو امانی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
با خروج آمریکا از افغانستان و تسلط طالبان بر این کشور بار دیگر این کشور مرکز توجهات جهان شده است. در این بین براساس تحلیل و نظر بسیاری از ناظران بیطرف بینالمللی به گواه بسیاری از رفتارهای طالبان مشخص است که علیرغم گذشت بالغ بر دو دهه و احتمال برخی تغییرات در رویکردهای سیاست خارجی طالبان، اما ماهیت و شیوه حکومتداری این گروه تفاوتی نکرده است.
با این وجود با نگاهی به شبکههای اجتماعی و در تعامل با مردم میتوان دریافت که جامعه از تغییر رویکرد سیاست خارجی کشور در قبال طالبان گلایه دارد. در این مدت با رشد آگاهی و دانایی مردم جهان و مردم ایران در بستر شبکههای اجتماعی و ارتباطات، توجیه موارد برای افکار عمومی سخت شده است. افکار عمومی به روز است و مردم بالاخص قشر جوان و روشنفکر در قبال سیاستها حساس هستند و در این بستر سالها است که مردم دنیا و ایران به نوعی با مردم زجرکشیده افغانستان و زندگی آنها آشنایی پیدا کردهاند. علاوه بر این حافظه تاریخی ایرانیان مواردی از جنایتهای طالبان در مناطق مرزی ایران با این کشور را به یاد دارد. در دهه 60 وقتی برخی طالبها در مشهد برای زنان ایرانی ایجاد مشکل میکردند حتی امام جمعه وقت مشهد در صحبتی تصریح کرد که اگر دولت نمیتواند جلوی اینها را بگیرد، خود مردم به مساله ورود پیدا کنند. بنابراین، با توجه به حافظه تاریخی ایرانیان از تجارب طالبان در مشهد و مشاهداتی که از زندگی و مصیبتهای مردم افغانستان داشتند توجیه طالبان امروز برای مردم ما ممکن نیست.
پس از خروج شوروی سابق از افغانستان قدرت گرفتن طالبان در این کشور ایران به طور رسمی در مخالفت با این گروه موضعگیری داشت. این موضعگیری هم از جانب مردم بود هم حاکمیت. در آن زمان ملت و حاکمیت با وحدت و به صورت جدی علیه رفتار متحجرانه طالبان موضعگیری کردند. مردم افغانستان شرایط بسیار سختی را در دورههای مختلف در اثر حضور طالبان در وسعت و شرایط مختلف تجربه کردند و ایران همواره به این همراهی با ملت افغانستان مفتخر بود. در آن سالها احمدشاه مسعود و پنجشیر بر سر زبانهای مردم ایران و دنیا بود و در صحبتهای غیررسمی گفته میشد که بعد از این که آمریکاییها در افغانستان که مستقر شدند همکاریهایی بین ایران و آمریکا برای مبارزه با طالبان صورت گرفته که بعدها زمینهساز همکاریهای غیررسمی در مبارزه با صدام شد.
حالا اما تغییر سیاستهای رسمی با خشم جامعه مواجه است.
به خصوص که برخی از چهرههای اصولگرا به دنبال تطهیر طالبان نیز هستند. اینکه در حال حاضر برخی بخواهند طالبان را دولت امارت اسلامی بدانند و به آن رسمیت ببخشند از جانب توده مردم قابل قبول نیست.
در شرایطی که میبینیم زنان افغانستان سینه سپر کردند تا از کشور و جوانانشان دفاع کنند، نباید با این گروه به عنوان دولت رسمی رفتار کرد.
سوالی که ممکن است برای برخی پیش آمده باشد این است که چرا در مورد افغانستان، دیپلماسی بر میدان ارجحیت دارد. خوب است که دولتمردان به این موضوع پاسخ بدهند و ذهن مردم را شفاف کنند و گروهی معتقدند افغانستان تجلی واقعی میدان است، چگونه است که دیپلماسی ترجیح داده شده است؟!
کسانی که میدان را بر دیپلماسی ارجح میدانستند امروز با ادبیات دیگری درباره طالبان و افغانستان و احمدمسعود سخن میگویند اینکه میگویند طالبان تغییر کرده نه در رفتارهای آنها مشخص است نه در ادبیات.
گفتههای وزیر آموزش و پرورش و رئیس بانک مرکزی و دیگر مسئولان طالبان درباره حکومتداری و زنان به خوبی نشان میدهد که تغییری در کار نیست.
زنان افغانستان زحمات زیادی در دو دهه گذشته کشیدند و خون دل خوردند تا به توسعه کشورشان کمک کنند و وقتی امروز از مسئولان طالبانی میپرسند زنان در امور کشورداری در کجای دیدگاههای شما قرار دارند، آنها میگویند زنان را به رسمیت نمیشناسیم.
این نگاه به خوبی نشان میدهد که چه سوءاستفادههایی برای زنان افغان در راه است. تجاو زهای جنسی، ازدواجهای اجباری و سوءاستفادههای مختلف با وجود طالبان و نیروهای آنها بر سر زنان و کودکان افغانستان سایه افکنده است. وقتی هنوز در ابتدای راه خبر تیرباران زنی باردار را به خاطر داشتن مسئولیت یا هر اتهام ساختگی دیگری از این کشور میشنویم و میبینیم با چه ادبیاتی از زنان صحبت میکنند از کدام تغییر سخن میگوییم. چگونه ممکن است مردم ما قبول کنند که طالبها خواسته ملت افغانستان است؟ کدام وجدان بیدار بشری در هزاره سوم این رفتارها را میپذیرد؟
من تصور میکنم با توجه به شرایط موجود بعضی از گفتههای مسئولان ما باعث دلسردی مردم شده است.
دولت تازه استقراریافته آقای رئیسی باید با توجه به اینکه اعتماد عمومی بسیار آسیب دیده است، نگاهی به تودهی مردم و نگاه آنها به حمایت از زنان افغانستان باشد اما اکنون بین افکار عمومی و نگاه دولتی یک فاصله افتاده است.
این فاصله برای دولت مرکزی حاشیهبرانگیز است. حتی اگر جامعه جهانی سکوت کرده است این از وظایف دولت ایران است که به حمایت از مظلومیت از سرزمین کهن افغانستان برخیزد.
منبع: روزنامه سازندگی