امیر اقتناعی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
روز گذشته سیدابراهیم رییسی به بهانه روز دانشجو در دانشگاه تهران حضور یافت تا پس از ۷۵ روز که از بازگشایی این نهاد در سال تحصیلی جدید میگذرد، با دانشجویان به گفتوگو بنشیند. اما همانطور که پیشبینی میشد، باز هم ترجیح داد تا برای جوانانی که ماههای پرالتهابی را در خانه دوم خود (دانشگاه) سپری کردهاند، به تشریح موانع یا دستاورهای دولتش بپردازد.
چنانچه به سرتیترهای سخنان او در این جلسه بنگریم، تفاوت چندانی میان این حرفها با گفتههایش در سفرهای استانی یا سایر دیدارهای مردمی نمیبینیم! آن هم دردیداری که انتظار میرفت تا پای صحبت اقشار مختلفی از دانشجویان –اعم از معترضان و حامیان- بنشیند و سپس براساس خواستهها و مطالبات آنان به سخنرانی بپردازد.
اما افسوس که باز هم جناب رئیسجمهور این فرصت را هم از دانشگاه و دانشجویان دریغ کرد و هم بار دیگر خود را از نشستن در پای سخنان و درد و دلهای بخش قابل توجهی از دانشجویان محروم نمود و برگزاری یک نشست بیدردسر و فارغ از چالشهای متداول در دانشگاه را بر هرگونه تلاشی در جهت ایجاد احساس همدلی از سوی یک مقام ارشد کشور با دانشجویان آزردهخاطر رجحان بخشید.
بله جناب رییسی! دیروز، هم به دانشگاه رفتید و هم در پشت تریبون -به دلخواه خود- به ایراد سخن پرداختید. دوربینها و خبرنگارانی هم که به سالن مراسم راه داده بودید، تصاویری مرتب و حرفهایی شکیل را منعکس کردند. اما سوال اینجاست؛ حقیقت دانشگاه و واقعیت موجود در بیرون از آن سالن نیز همینگونه است؟ اگر درون و بیرون سالن برگزاری این نشست و جلساتی از این دست، یکسان است -که انشاءالله باشد- پس لطف بفرمایید و دستور اکید صادر نمایید برای عادیسازی وضعیت اینترنت و فضای مجازی در کشور، ازسرگیری حضور تماشاچیان در مسابقات ورزشی –خصوصاً فوتبال-، آغاز به کار مجدد کنسرتهای موسیقی، به روی صحنه رفتن دوباره تئاترها و بهطورکلی؛ لغو هرگونه محدودیتی که نشان از شرایط غیرعادی در کشور را به جامعه القاء میکند. اگر هم که شرایط در درون جلسات و بیرون از آنها یکسان نیست، پس چرا تدبیر عاجلی نمیاندیشید و حتی هر فرصتی را برای شنیدن بیواسطه صدای اقشار مختلف جامعه -خصوصاً معترضان- بهراحتی از دست میدهید؟!
آقای رئیسجمهور! بپذیرید و آگاه باشید که اولین قدم در راستای حل مساله، پذیرش وجود اصل مساله است، نه کتمان و نادیدهانگاری آن و تا زمانی که چه شما و چه اطرافیانتان این موضوع را نپذیرید و ارادهای غیر از آنچه تاکنون در عمل دیدهایم، اختیار نکنید، نه تنها به نقطه حل مساله نزدیک هم نمیشوید، چهبسا از آن دورتر نیز خواهید شد. معالاسف؛ کهنه شدن مسائل، به بغرنجتر شدن آنها میانجامد، نه به فراموش شدنشان. از نظر دور ندارید که طرح هر مسالهای از سوی جامعه بهصورت خواست و مطالبه، از جنس اعلان «نیاز» بوده و علمای علمالاجتماع به کرّات، یگانه راهکار مواجهه با نیازها را، رفع آنها دانستهاند و فراموش شدن «نیاز» را بدون رفع آن، امری محال قلمداد کردهاند.
مخلص کلام؛ ایراد شما اینجاست که در اثر عدم شناخت صحیح از مختصات دانشگاه، حتی میخواهید دانشگاهیان و دانشجویان معترض به ناکارآمدیها را هم -بهسان سایر نخبگان- با شعار و وعده، متقاعد و آرام نمایید! لذا به دنبال این اشتباه محاسباتی، بهجای دادن مجال سخن گفتن به آنان و اعطای فرصت شنیدن به خودتان، صرفاً به سخنسرایی یکسویه مبادرت ورزیدید. هرچند که دیروز، به ظاهر چند تن از نمایندگان تشکلهای دانشجویی به ارائه نظراتشان پرداختند، اما بیایید و کلاهمان را قاضی کنیم؛ براستی «همه واقعیت» همین است؟ «همه جامعه» و «همه دانشگاه» همان بود و هست که بر صفحات رسانههای رسمی به تصویر کشیدید و میکشید؟ به همین میزان «گلستان»؟! نه جناب رئیسجمهور! چه خوششتان بیاید و چه نیاید؛ شما بسیار زودتر از آنچه انتظار میرفت به «زمستان» دوران زعامت خویش رسیدهاید و گذر از این شرایط میسر نخواهد شد، الّا با واقعبینی و سیاستگذاری مبتنی بر واقعیتها و ظرفیتهای امروز جامعه ما...
منبع: روزنامه سازندگی