حسین مرعشی
سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی ایران
زمزمههای عبور از روحانی به گوش میرسد، سوال اینجاست اگر بار دیگر انتخابات برگزار شود و رقابت میان روحانی و رئیسی باشد باید کدام یک را انتخاب کرد؟ پاسخ سوال واضح است حداقل من میدانم دوباره به روحانی رای خواهم داد. علت رای دادن به روحانی این نیست که او هرآنچه ما میگوییم را به گوش جان بپذیرد بلکه به این دلیل است که سیاستهای او را مناسب برای اداره کشور میدانم.
نباید فراموش کنیم کشور ما کشوری است با مشکلات پیچیده و بعضا رو به افزایش لذا این تصور که یک نفر در موضع ریاستجمهوری قرار دارد قادر است همه مشکلات را به سرعت حل کند تصور غیرواقعی است. در شرایط حاضر لازم است ما نگاه خود درباره حمایت از روحانی در زمان انتخابات را دوباره مرور کنیم؛ در آن مقطع ما با حمایت از حسن روحانی در واقع از یک بسته سیاسی حمایت کردیم. اولین مسئله آن بود که با جهان تعامل داشته باشیم و بتوانیم در سایه این تعامل مشکلاتمان را حل کنیم؛ ما در منطقهای متشنج به سر میبریم که نیاز به اتخاذ سیاستهای روشن داریم که هم بتوانیم با گروههای تروریستی مانند داعش مقابله کنیم و هم در جهت تنشزدایی با کشورهای همسایه گام برداریم که در این مسیر سیاستهای مدنظر روحانی واقعبینانهتر بود.
نکته دوم عرصه اقتصادی را در بر میگیرد، ما در این عرصه نیز به دنبال این بودیم که سیاستهای ضدتورمی دنبال شود و از طریق سرمایهگذاری و جذب سرمایههای خارجی به سمت اقتصاد پویا حرکت کنیم و تا به امروز با وجود کمیها و کاستیها روحانی در این راه گام برداشته است. به علاوه فرهنگ نیز از دسته مواردی بود که نگاه اصلاحطلبانه به آن وجود داشت و میخواستیم در این عرصه دخالتهای دولتی و حکومتی نسبت به زندگی مردم کاهش پیدا کند؛ همانطور که در عرصه سیاست داخلی نیز به دنبال آزادی مطبوعات و فعالیت گسترده احزاب بودیم. امروز مجموع این سیاستها از سوی دولت در حال پیگیری است و مسلما آثار آن در زندگی مردم هنوز آنطور که باید و شاید پدیدار نشده است؛ ما نباید فراموش کنیم این مشکلات یکباره به وجود نیامده است که انتظار داشته باشیم یکشبه از میان برداشته شود.
یادمان باشد که هیچگاه صحبت بر سر این نیست که نقدی به دولت مطرح نشود. مشخص است که باید دولت را نقد کرد اما به نظر میرسد به جای انتقادات کور و بیهدف باید به سمت ارائه راهکار حرکت کنیم و اگر ایراد و نقصی میبینیم آن را به طور روشن و شفاف مطرح کنیم. در این رابطه میتوان یک مثال روشن زد و آن اینکه امروز دولت با کسری بودجه مواجه است راه چاره چیست مگر میشود به موضوعات عمرانی نپرداخت و بخش عمرانی را تقویت نکرد؟ بخشی از اشتغال به توسعه عمرانی کشور بستگی دارد؛ حال در این راستا باید به جای انتقاداتی که نمیتوان افق روشنی برای آن ترسیم کرد باید به این پرداخته شود که راه چاره چیست و چطور میتوان با این مشکل مقابله کرد؛ امروز ما با انتظارت و توقعات واقعی مواجه هستیم و این موضوع را نمیتوان نادیده گرفت لذا افرادی که کمپین تشکیل میدهند بهتر است به تقویت جامعه و دولت بیندیشند.
به نظر میرسد ما به یک همفکری با دولت نیاز داریم اما برای رسیدن به یک راه قابل اجرا باید دولت پیش قدم شود و به صورت روشن و شفاف با مردم صحبت کند و از مشکلات بگوید. اینکه وانمود کنیم همه چیز درست است نمیتواند راهکار مناسبی باشد. به اعتقاد من هرماه باید یکی از مشکلات در دستور کار قرار گیرد و کارشناسان در این مورد صحبت کنند و در این مسیر ما به مشارکت عمومی برای حل مشکلات کشور نیاز داریم. من فکر میکنم اگر امروز کمپینهای انتقادی تشکیل میشود به این دلیل است که دولت مشکلاتش را با مردم درمیان نمیگذارد، آنها مشکلات معیشتی خود را میبینند اما دلیل حلشدنش را نمیدانند. پشت درهای بسته نمیتوان مشکلات کشور را حل کرد؛ این یک واقعیت است.
حسن روحانی به عنوان فردی که در راس دولت قرار دارد باید از همه ظرفیتهای لازم برای ایجاد یک رابطه دو سوی با مردم گام بردارد و در این مسیر اگر دولت تصمیم نگیرد کشور با بحران روبهرومیشود. به عبارت دیگر کاملا واضح است که دولت در مسیر اداره کشور با مشکلات مختلف و پیچیدهای روبهرو است که برای رفع آنها نیاز به تصمیمات کارشناسی بسیاری دارد در این راه دولت باید علاوه بر تصمیمهای کارشناسانه افکار عمومی را برای اجرای این تصمیمات آماده کند. این آمادهسازی اولین منفعتی که به دنبال خواهد داشت این است که جامعه را با دولت همراه میسازد. رفتاری غیر از این موجب میشود مردم از تصمیمات دولت حمایت نکنند و باز آن تصمیمات خودبحرانآفرین میشوند.
لازم است تاکید کنم ما در کشوری با مشکلات واقعی زندگی میکنیم که برای مواجهه با آن میتوان یک هماهنگی میان کارشناسان، دولت و مردم ایجاد کرد و در سایه این هماهنگیها آنچه محل اختلاف و مشکل است را مرتفع کرد.