یدالله طاهرنژاد
عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران
موضوع اصلاح قانون احزاب از طرف وزارت کشور به خانه احزاب ارجاع شد که در برخی از بندها و مواد آن بازنگری صورت بگیرد. خانه احزاب نیز این موضوع را به کمیته حقوقی ارجاع داد. البته کمیته حقوقی تا کنون هیچ کار جدیای در این زمینه انجام نداده است. شاید یکی از دلایل آن هم این مسئله است که هیچ یک از اعضای کمیته حقوقی حقوقدان نیستند. به دبیرخانه پیشنهاد کردم که در اولین جلسه شورای مرکزی خانه احزاب این مسئله مطرح شود که به جای ارجاع به کمیته حقوقی به کمیتهای مرکب از حقوقدانهای خانه احزاب ارجاع شود که آنها بتوانند با اطلاعات بیشتر و جامعنگریای که دارند این قانون را مورد مداقه قرار دهند. تا قانونی که تازه کمی بیش از یک سال است که به تصویب رسیده، پس از بازنگری و اصلاح بار دیگر با اشکال به مجلس نرود. که این پیشنهاد مورد توجه قرار گرفت و پیشبینی میکنم در اولین جلسه شورای مرکزی این مسئله تصویب شود و در آن کمیته که متشکل از اهل فن و نظر است مورد بررسی قرار بگیرد و بتوانند اشکالات فعلی را مرتفع کنند. قانون جدید بیشتر طرح اصلاحی نمایندگان مجلس است و کمتر نظر دولت و وزارت کشور در آن اعمال شده است. علت اینکه اشکالات فراوانی در این قانون وجود دارد این است که به نظر وزارت کشور و دولت بیتوجهی شده بود. البته نسبت به قانون قبل از امتیازاتی برخوردار است اما با آنچه مطلوب احزاب و تشکلهای سیاسی است فاصله زیادی دارد. یکی از مزایای قانون جدید احزاب این است که دو عضو خانه احزاب یک عضو از احزاب سراسری و یک عضو از حزبی استانی در کمیسیون ماده ده به عنوان عضو ناظر میتوانند شرکت کنند که این کار در وزارت کشور انجام شد. این دو عضو در کمیسیون ماده ده احزاب بهرغم اینکه حق رای ندارند اما با اظهار نظر کارشناسی و شناختی که از فضای درون احزاب دارند میتوانند در آرای دارندگان حق رای تاثیرگذار باشند که این مسئله تا کنون بسیار موثر بوده است. یکی دیگر از مزایای قانون جدید احزاب این است که حقوق احزاب در انتخابات تا حدی به رسمیت شناخته شده است هرچند که این نقش بسیار کمرنگ است. با این حال نسبت به قانون گذشته که هیچ توجهی به این موضوع نداشت دارای مزیت است. از دیگر مزایای قانون جدید داشتن حداقل 300 عضو برای احزاب است. اگر کسی مدعی است که میتواند یک جریان سیاسی را رهبری کند باید بتواند حداقل یک جمعیت 300 نفره را سازماندهی کند. این مسئله بدیهی است و چنین موارد مثبتی در قانون جدید وجود دارد. البته محدودیتهایی هم وجود دارد که در قانون گذشته وجود نداشت و در واقع تنگنظرانه دیده شده است. برای مثال موضوع تشکیل حزب و شرایطی که برای هیئت موسس در نظر گرفته شده است از جمله ایجاد محدودیت دائمی برای افرادی که جرائم امنیتی داشتهاند. انتظار نمیرفت برای تشکیل حزب این میزان سختگیری صورت بگیرد چون این افراد بنا نیست کار دولتی انجام بدهند بلکه تنها میخواهند به عضویت احزاب درآیند. چنین محدودیتهایی با روح قانون اساسی در تضاد است. قانون اساسی تشکیل احزاب را بسیار روان و ساده دیده است. بر اساس اصل 26 قانون اساسی هیچکس را نمیتوان از شرکت در احزاب منع کرد یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت. طبق قانون اساسی احزاب حتی میتوانند بدون پروانه به فعالیت بپردازند. قانون اساسی مقید نکرده است اول پروانه کسب کنند و پس از آن به فعالیت بپردازند. قانون اساسی شکلگیری احزاب را بسیار روان دیده در حالی که قانون جدید احزاب، شکلگیری احزاب را دشوار کرده است ولی با این حال نقش احزاب را برجستهتر کرده است. «اساسنامه تیپ» کار وزارت کشور است. وزارت کشور برای اینکه کار را ساده کند یک اساسنامه تیپ آماده کرده و برای کسانی که میخواهند حزب تاسیس کنند فرستاده که البته الزامی هم وجود ندارد که حتما از اساسنامه تیپ استفاده شود. در حزب کارگزاران اساسنامه خود را داریم و فقط آن اصلاحاتی را که الزام قانون جدید است در اساسنامه اعمال کردهایم.
منبع: روزنامه سازندگی