فرهاد فخرآبادی: برگزاری انتخاباتی با مشارکت بالای مردم، آنهم با تجربه دو دوره اخیر انتخاباتی با حداقل مشارکت و نابسامانیهای اجتماعی و سیاسی پیشآمده طی سالهای اخیر، بدون اتخاذ تصمیمات و تمهیدات مناسب انتظار زیاد و بنا بر شواهد موجود و وضعیت فعلی دور از منطق است. بر همین اساس سخنان رهبری برای مشخص کردن راهبردها بهمنظور «مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخاباتی» در قریب به این یکسالِ پیش از انتخابات و اجرا و اثرگذاری درست آن در راستای افزایش رضایتمندی و تمایل مردم به حضور در پای صندوقهای رأی بسیار مهم است. پاسخ به این سؤال که «انتظارات و الزامات تحقق آن چیست و چه باید کرد تا انتخابات باشکوه برگزار شود؟» راهگشای اتخاذ تصمیمات مناسب است. در همین راستا علیمحمد نمازی، عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میآید:
رهبری در دیدار اخیر با مسئولان نظام خواستار برگزاری سالم و با مشارکت بالای انتخابات آتی مجلس و انتخابات خبرگان شدند. به نظر شما با توجه به مجموعه شرایط سیاسی و اجتماعی موجود بهویژه پس از دو انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ و ناآرامیهای ۱۴۰۱ تا چه حد این امر قابل تحقق است و چرا این امر برای نظام اهمیت دارد؟
حضور پرشور مردم در انتخابات نیازمند یک جهش است، جهش این است که مردم این موضوع را لمس کنند که سیستم به مطالبات آنها توجه کرده و قصد دارد زمینه را برای تغییر فراهم کند.
اینکه مقام رهبری حدود 11 ماه مانده به زمان انتخابات دوازدهمین دوره مجلس، به موضوع انتخابات سالم و رقابتی پرداختهاند، به این علت است که جوهره و باطن هر نظام دموکراتیک و نظام مدعی برخاسته از خواست و اراده ملت، موضوع مهم موقتی بودن دوره قدرت و چرخش قدرت از طریق صندوق رأی و بر اساس خواست و اراده مردم است. لذا حرف مهمی که در این زمان میتوانست توسط عالیترین مقام رسمی کشور زده شود، همین است. اما این امر منوط به شرط و شروطی است و زمانی مردم میتوانند امیدوار باشند که قرار است انتخابات واقعی و بر اساس رقابت برگزار شود، که نشانهها و علامتهایی از این موضوع در جامعه و سیاست دیده شود. اولین نشانه و علامت ایجاد آشتی و وحدت ملی و حل موضوعات اخیر مانند موضوع حجاب و در یککلام سازگاری سیستم با نظرات و خواست مردم است. دومین علامت که باید دیده شود و به آن توجه کرد، این است که سازوکارهای انتخاباتهای گذشته باید تغییر کند، من بهعنوان یک نماینده ادوار هرچه قانون جدید در مسیر انتخابات دیدهام در جهت ایجاد تنگنا برای انتخابات آزاد بوده است. قانون انتخاباتی باید داشته باشیم که حقوق همه ملت را تضمین کند؛ نه اینکه فقط برای یک تفکر و جناح خاص باشد. یکی از ابتداییترین سازوکارهایی که در این مسیر باید تغییر کند، بحث نظارت استصوابی است. این نظارت باید اصلاح شود. نکته بعد، تغییر در برگزارکنندگان انتخابات است؛ باید به زمان امام برگردیم که فرمانداران بدون محدودیت و فقط با شرط انتخاب درست معتمدین، میآمدند و معتمدین واقعی مردم را برای هیئتهای اجرایی انتخاباتها انتخاب میکردند. نحوه تشکیل هیئت اجرایی باید به زمان امام برگردد. موضوع دیگری که باید انجام شود این است که نقش بیشتری در انتخابات به احزاب سپرده شود. اگر قرار است فقط با شورای نگهبان باشد، این اعضا رویه خود را عوض کنند تا امیدواری ایجاد شود که نویدبخش حاکمیت اراده و خواسته مردم است. کار دیگری که باید انجام شود این است که صداوسیما باید چهرههای شاخص جناحها را دعوت کند و درباره لوازم انتخابات سالم و رقابتی بحث کنند تا به شرایط امید بستن به انتخابات برسند. نکته دیگر آزاد شدن فعالیت احزاب است که باید بتوانند آزادانه موضع بگیرند و طرح بدهند. عامل تأثیرگذارِ بعدی مطبوعات است که باید بتوانند حقایق را بنویسند و خواست مردم را به مجموعه حاکمیت منتقل کنند و مسئولان هم در قبال این موضوعات مطرحشده، باید پاسخگو باشند. اگر این چند مورد در کشور دیده شود، متوجه خواهیم شد که قرار و میل بر این است که بهسمت رفع محدودیت حرکت کنیم و انتخاباتی رقابتی برگزار خواهد شد؛ تابهحال هرچه جلوتر رفتهایم مشکلات و محدودیتها بیشتر از قبل شده است.
رهبری در این سخنرانی از مسئولان ذیربط خواستند راهبرد مشارکت، امنیت، سلامت و رقابت انتخابات را از هماکنون مشخص کنند. دلیل اهمیت این راهبرد و ارکان آن چیست و چرا رهبری بر مشخص شدن سریع آن تاکید دارند؟
بخشی از مسائلی که بیان میشود تعارف است. چطور میشود بعد از 43 سال از عمر نظام جمهوری اسلامی، اسباب برگزاری انتخابات رقابتی را ندانیم. ما این را میدانیم، حالا که رهبری این موضوع را گفتهاند باید به فال نیک گرفت و اسباب و راههایی را که میشود به این موقعیت رسید باید فراهم کرد. وزارت کشور و کمیسیون ماده 10 احزاب نباید اینقدر محدودیت ایجاد کنند، مطبوعات باید آزاد باشند و نظرات را منعکس کنند. در مورد وزارت کشور شاهد حضور وزیری باشیم که امید را زنده کند. برخورد با این خواسته رهبری دو نوع است؛ یکی شفاهی است و یکی عملی. 11 ماه مانده به انتخابات وقت این حرفها نیست. ما نمیگوییم در این مدت قانون را تغییر دهند، به قانون زمان امام برگردند. این بازگشت میتواند منجر به برگزاری انتخابات رقابتی شود.
رویکردهای مسئولان اجرایی و نظارتی انتخابات را تا چه حد متناسب با پیشبرد این راهبرد میدانید؟
هصورت صریح و شفاف بگویم، رفتارها تقریباً 180 درجه مخالف رهنمودهایی است که توسط رهبری ارائه میشود. بعضیها ثابت کردهاند که به برگزاری انتخابات با حضور حامیان یک تفکر عادت دارند. من شاهد بودهام که نمیتوان یک نفر آدم متمایل به اصلاحطلبان در هیئتهای اجرایی پیدا کرد. شورای نگهبان با کمک بعضی نهادهای امنیتی آمده در همه شهرستانها دفتر ایجاد کرده است. انتخابات باید توسط هیئتهای اجرایی با نمایندگان واقعی مردم برگزار شود. ناظران باید مورد اعتماد مردم باشند. چیزی که الآن اتفاق افتاده این است که شورای نگهبان دستگاه عریض و طویل ایجاد کرده است و برای خودشان رد صلاحیت میکنند. این مکانیزم و تشکیلات عادت کرده است که نامزدها از فیلترهای تنگ عبور کنند.
با توجه به فضای موجود و سوابق دو انتخابات قبل، مردم گرایش و انگیزه و توان لازم برای حضور موثر در این انتخابات را دارند؟ چه پیشزمینههایی در این جهت باید فراهم شود؟
باید واقعیت را بیان کرد؛ من در این مدت با افراد زیادی حرف زدهام که بسیاری از آنها گفتهاند از کدام انتخابات حرف میزنی؟ ما که در انتخابات شرکت نمیکنیم. این شرایطی که ما در کشور دیدهایم این است که فضا برای برگزاری انتخابات پرشور آماده نیست و مردم میگویند به هیچکدام از جناحها رأی نخواهند داد. حضور پرشور مردم در انتخابات نیازمند یک جهش است. جهش این است که مردم این موضوع را لمس کنند که به مطالبات آنها توجه میشود. اگر این جهش رخ ندهد به نظر میآید استقبالی که موردنظر است، از انتخابات مجلس دوازدهم صورت نخواهد گرفت. نکته آخر اینکه تغییرات زیاد و غیرمترقبه در سطح کشور، این ترس را ایجاد کرده که قرار است در ورطه دیگری قرار بگیریم و مشکلی هم حل نشود. باید از طریق صندوق رأی مطالبات مردم را پاسخ داد.
منبع: روزنامه هممیهن