شـایعات و تهمتهـا از همـان روزهـای اول انقـاب دربـاره آیـتالله هاشـمی رفسـنجانی زیـاد بـود، ایـن اواخـر امـا بیـش از هـر زمـان دیگـری آمـاج تهمتهـا بـود. تهمتهایـی کـه مــردم بــا حضــور در تشــییع پیکــر او، بیاثــر بودنــش را نشــان دادنــد؛ همــان مردمــی کــه گاهـی حتـی بـه او رأی ندادنـد تـا از راهیابـی بـه مجلـس منصـرف شـود و ایـن اواخـر چنـان عزیــزش میداشــتند کــه بـا بالاتریــن رأی راهــی خبرگانــش کردنــد و در ســوگش بــه خیابــان آمدنــد.
به گزارش سایت کارگزاران، فرزنــدان آیــتالله بهویــژه فائــزه و مهــدی هاشــمی بــه دلیــل شــفافیت بیشــتر در مواضـع سیاسـی بـه انحـای مختلـف تحـت فشـار قـرار گرفتنـد و دیوارهـای بلنـد زنـدان اویـن را تجربــه کردنــد امــا همــه ایــن فشــارها باعــث نشــد آیــتالله، گلایههایــش را علنــی کنــد و در خانــه هــم میگفــت: «فرزنــدان مــن هــم ماننــد بچههــای مــردم.»
محســن هاشــمی پســر ارشـد آیـتالله هاشـمی رفسـنجانی ایـن روزهـا مسئولیت سـنگینی بـه عهـده دارد؛ حمایـت از خانـواده و ادامـه راه هاشـمی؛ همـان راهـی کـه مـردم را دور او جمـع کـرد. پسـر ارشـد آیـتالله در ایـن گفت وگـو از رابطـه پـدرش بـا رهبـری انقلاب، اعتقـاد هاشـمی بـه رأی مـردم و دلیـل صبــوری پــدر در برابــر دروغهــا و تهمتهــا میگویــد و نســل جــوان را بــه بازخوانــی آخریــن خطبــه هاشـمی رفسـنجانی در نمــاز جمعــه تهــران دعــوت میکنــد.
شما از جمله کسانی بودید که از سنین جوانی در کارهای اجرایی، مورد اعتماد پدر بودید و از نزدیک، رفتار ایشان با مدیرانشان را تجربه کردهاید؛ آیتالله هاشمی در اعتماد کردن به جوانان و سپردن پستهای مدیریتی به آنها چه رویکردی داشتند و چقدر در پرورش مدیران جوان موفقیت داشتند؟
بـرای پاسـخ دادن به شـما الزم اسـت کــه ابتــدا مفهــوم شایستهســالاری را تبییــن کنیــم. از دیــدگاه آیــتالله هاشــمی رفســنجانی، معیــار بــرای انتصــاب مدیــران، شایستهســالاری بــود؛ شایستهســالاری بــه معنــای در نظـر گرفتـن مجمـوع توانمندیهـای لازم بـرای ایفای مسـئولیت اسـت. در ایـن میـان جوانـی، چنـد امتیـاز بزرگ دارد کـه نخسـت شـامل توان و نشـاط جسـمی و روحـی، دوم بـه روز بـودن از نظـر دانـش و فـنآوری و تخصـص و سـوم، آینـدهدار و قابـل اتـکا بـودن برای اداره کشــور در دراز مــدت اســت. البتــه ایــن مــوارد، امتیــازات مهمــی اســت، امــا همــه معیارهــا نیسـت بلکـه در کنـار آنهـا، تجربـه، پختگــی، مقبولیــت و شــخصیت مدیریـت هـم لازم اسـت. زمانـی کـه فــردی شایســتگی بیشــتری داشــته باشــد یعنــی مجمــوع توانمندیهــای او بالاتــر باشــد، خـلاف عدالــت، کارایـی و عقلانیـت اسـت کـه او کنار گذاشـته شـود. آیـتالله هاشـمی هـم در انتخــاب مدیــران خــود، مجموعــه توانمندیهــا را در نظــر میگرفتنــد. البتــه اگــر فــردی بــا ســن کمتــر و در جوانــی، توانمندیهــای لازم را داشــت، او را در اولویــت قــرار میدادنــد چــون بــرای آینــده، مدیــر ســاخته میشــد. جالــب اســت کــه بدانیــد اکثــر مدیــران بــزرگ کشــور بعــد از انقلاب، از سوی آیــت الله هاشــمی، کشــف و ســاخته شــدند و بســیاری از آنهــا در مصاحبــههــا و ســخنان خصوصــی و عمومــی بــر ایـن نکتـه تأکیـد داشـتند کـه آیـت الله هاشــمی از جوانــان و افــراد مســتعد، مدیــران بزرگــی میســاخت.
آیت الله هاشمی از ابتدای انقالب با فراز و نشیبهایی در عرصه سیاسی مواجه بودند. در مراسم تشییع ایشان مشاهده شد با وجود همه این فراز و فرودها، رابطه مردم با وی بسیار مستحکم بوده است. به عنوان کسی که آقای هاشمی را از نزدیک میشناسید، فکر میکنید دلیل نفوذ ایشان در میان مردم چه بود؟
رابطــه مــردم بــا آیــت الله هاشــمی، انعــکاس و بازخــورد رابطــه ایشــان بــا مــردم بــود. شــاید در تاریــخ معاصــر ایــران، بیســابقه باشــد کــه فــردی بــرای حــدود چهــل ســال، بخصـوص بیسـت سـال اخیـر، مـورد تخریــب، تهمــت و توهیــن گســترده از ســوی انــواع جناحهــای سیاســی داخلـی و خارجـی -از رسـانه ملـی تـا شــبکههای بیگانــه قــرار بگیــرد و اینگونـه محبـوب باشـد. علـت ایـن رابطــه و محبــت مــردم بــه ایشــان، اعتقــاد آیــت الله هاشــمی رفســنجانی بـه مردم و نقـش آنها در اداره کشـور بـود. هیـچ شـخصیتی را سـراغ نداریم کـه بـه انـدازه آیـت الله هاشـمی، خود را در معــرض رأی و انتخــاب مــردم گذاشــته باشــد و فــارغ از هرنتیجــه، انتخــاب مــردم را تعیین کننــده بدانــد. بــرای ایشــان، مصلحــت مــردم، مهمتــر از محبوبیــت خودشــان بــود و اگـر کاری را بـرای جامعـه و کشـور، الزم میدانســتند، حتــی بــا وجــود اینکـه بـه ایشـان گفتـه میشـد ایـن کار ممکــن اســت روی محبوبیــت شــما اثــر بگــذارد، در تصمیــم تردیــد نمیکردنــد. افــکار عمومــی به خوبــی فهمیــد کــه ایشــان آبــرو، آرامـش و امنیـت خـود و خانـوادهاش را فــدای دفــاع از حــق مــردم کــرد و بــه همیــن دلیــل در دهــه پایانــی عمرشــان، بــا وجــود تخریبهــای فزاینــده، همــواره اعتمــاد و علاقــه مـردم بـه ایشـان افزایـش مییافـت. در ســال 1392 در عــدم حضــور و در سـال 1394 در حضـور ایشـان دیدیـم کــه مــردم چگونــه بــه خدمتگــزار خــود پاســخ دادنــد و مراســم وداع، تشــییع و تدفیــن ایشــان هــم مهــر تأییـدی بـود بـر اینکـه مـردم بیشـتر و بهتـر از همـه، خدمتگـزاران صـادق و بیریــا را تشــخیص میدهنــد.
زمانی که ایشان در عرصه سیاسی با انتقاد یا بیمهریهای گروههای سیاسی و مردم مواجه میشدند، چه برخوردی داشتند؟ آیا در این مورد با خانواده صحبت میکردند و به خاطر دارید از دلخوریهایشان گفته باشند؟
بهخاطــر نــدارم کــه ایشــان از موضوعــی گلایــه کــرده باشــند و صبــری بینظیــر و مثالزدنــی داشــتند. زمانــی کــه دیگــران در حضورشــان از تخریبهــا گالیــه میکردنــد، ایشــان نظرشــان را میگفتنــد و البتــه بــا بزرگــواری از کنــار ایــن دروغهــا و تهمتهــا میگذشــتند. در مــورد مــردم، ایشــان مطلقــا بیمهــری ندیدنــد، امــا از برخــی سیاســیون و جناحهــا بــه ایشـان ظلـم زیـادی شـد و بسـیاری از آنـان هـم فرصـت حلالیـت گرفتـن از آیـت الله هاشـمی رفسـنجانی را پیدا نکردنــد.
آیتالله هاشمی جزو معدود چهرههای انقلابی هستند که هیچوقت از صندوقهای رأی ناامید نشدند و از اینکه خود را در معرض رأی مردم قرار دهند، نهراسیدند؛ چه عاملی موجب میشد که اراده آیت الله در این مسیر راسخ باشند؟
ایشـان در آخریـن نمـاز جمعـهای کـه ایــراد کردنــد و تاریخــی هــم شــد، خطبــه اول را بــه همیــن موضــوع اختصـاص دادنـد؛ مـن، شـما و نسـل جــوان و علاقهمنــدان بــه ایشــان را دعــوت میکنــم تــا بــه بازخوانــی آن بپردازیــد. آیــت الله هاشــمی در آن خطبــه تشــریح کردنــد کــه از نظــر اسـلام، مــلاک مقبولیــت و مشـروعیت حکومـت، رأی و پذیـرش مــردم اســت و اگــر مــردم نخواهنــد، حتــی امیرالمؤمنیــن(ع) هــم بــه زور، خـود را بـه جامعـه تحمیـل نمیکنـد. ایــن اعتقــاد بــه حــق مــردم بــرای تعییـن تکلیـف و تصمیـم گیـری بـود کــه ایشــان را ملــزم میکــرد پیونــد خـود را بـا انتخابـات کـه تجلـی اراده و خواسـت مردمـی اسـت، حفـظ کننـد و بــه تعبیــر مقام معظم رهبـری، رأی مــردم را حقالناس و مقـدم بــر هــر موضـوع دیگــر و بالاتــر از هــر مصلحتسـنجی بدانـد.
در موقعیتهای مختلف، چه مسایلی باعث ناامیدی ایشان در عرصه سیاسی و اداره کشور بود و چه عواملی باعث میشد ایشان همواره با نگاه به آینده، تعیین مسیر کنند؟
ایشـان همیشـه بـه آینـده امیـدوار بود و بــه خاطــر نــدارم در ســختترین شـرایط هم امیـد خـود را بـه آینـده از دسـت بدهـد. آیـتالله هاشـمی حتـی در بدتریــن و بحرانیتریــن اوضــاع هـم خود، منبـع امیـد و تزریـق انگیزه بـه دیگـران و مسئـولان کشـور بـود. علـت ایـن امیـد هم اعتمـاد ایشـان بــه دو رکــن لطــف الهــی و حضــور مــردم بــود. در ایــن ســالهای آخــر، ایشـان مکـرر روی آیـات سـوره فتـح تأکیـد میکردنـد کـه نصـر الهـی بـا حضــور مــردم محقــق میشــود.
در رفتار اجتماعی آقای هاشمی، هیچ وقت ندیدیم که از مردم گلایه کنند، اما دیدیم که از نهادهای مختلف، شکوههایی داشتند. ایشان در عرصه عمومی هرگز درباره رنجهایی که در سالهای اخیر متحمل شدند، سخن نگفتند؛ به طور مثال درباره بازداشت خانم فائزه هاشمی و آقای مهدی هاشمی، جملهای به گلایه نگفتند. حتی به ایشان اتهام زدند و توهین کردند؛ چرا آقای هاشمی هیچ گلایهای در این زمینهها در عرصه عمومی مطرح نکردند؟ نگاه و نظر ایشان در خانه نسبت به این موضوع چطور بود و آیا در این باره توصیهای داشتند که رفتار خانواده در برابر این اتفاقات چگونه باشد؟
ایشـان نظرخودشـان را در یـک جملـه گفتنـد کـه «فرزنـدان مـن هـم ماننـد بچههــای مــردم.» بــرای همیــن اعتقادشــان هــم بــود کــه وقتــی فرمانــده جنــگ و فــرد دوم کشــور بودنــد، برادرانــم مهــدی و یاســر را کــه در ســنین نوجوانــی بودنــد، بــه جبهــه بدرقــه میکردنــد و هربــار کــه بــا مجروحیــت بــر میگشــتند، از اینکـه فرزندانشـان کنـار بچههای مــردم، دیــن خــود را بــه کشــور ادا میکردنــد، خوشــحال میشــدند. در اوج جنـگ کـه مـن در حـال تحصیـل در دوره دکتــرا بــودم، توصیــه کردنــد کـه بـه کشـور برگـردم و از تخصصـم بــرای جبههها و تقویــت صنایــع دفاعــی و کمــک بــه دفــاع مقــدس اســتفاده کنــم کــه بــرآورده کــردن ایـن انتظـار ایشـان، یکـی از خاطـرات شــیرین زندگیــم محســوب میشــود.
شما بارها مأموریتهایی از سوی پدر داشتید از جمله پاسخگویی به اتهامات علیه ایشان(۹دی)؛ آقای هاشمی در انجام ماموریتها به ویژه در پاسخگوییها چه توصیهای به شما داشتند؟
نظــر ایشــان ایــن بــود کــه بیــش از آنکــه تقابــل و تنــدی از پاســخهای تهیــه شــده برداشــت شــود، جنبــه روشــنگری داشــته باشــند و آن دســته از مردمــی کــه مخاطــب ایــن رســانهها و تریبونهــا هســتند و دسترسـی بــه دیگـر منابـع خبـری و رســانه ای ندارنــد را آگاه کنــد.
افرادی در دوره حیات آیت الله هاشمی و همینطور پس از درگذشت ایشان، تالش داشتند و دارند که بین دیدگاههای آقای هاشمی و رهبری شکاف ایجاد یا این موضوع را پررنگ کنند، فکر میکنید چرا در زمان حیاتشان موفق نشدند به اختالفات دامن بزنند و به نظر شما بعد از این، رفتار این قبیل جریانها تقویت میشود یا فشارهایی که به خانواده میآورند، بیشتر خواهد شد؟
شـاید مهمتریـن عامـل ناکامـی ایـن گـروه از افـراد، عمـق عالقـه و رابطـه بـرادری و عشـقی بـود کـه بیـن ایـن دو بزرگــوار حاکــم بــود و همانگونــه کـه مقام معظـم رهبـری در پیامشـان تصریـح کردنـد ایـن عشـق حتـی بـا وجــود خناســیها هــم خدشــهدار نشــد. طبیعــی اســت کــه بخشــی از افراطیــون دو جنــاح بخواهنــد در مســیر اختلاففکنــی حرکــت کننــد، امــا اراده خانــواده هاشــمی در حفــظ وحـدت و ادامـه راه آیـتاهلل هاشـمی مصمـم اسـت.
آیت الله هاشمی چقدر خودانتقادی داشتند و چه اندازه نقدپذیر بودند و شما به عنوان یکی از نزدیکترین افراد به ایشان آیا مواقعی را به خاطر دارید که ایشان مواضع خود را در مقطعی از تاریخ نقد کنند یا مواقعی بوده که شما به موضع گیریهای ایشان نگاه انتقادی داشته باشید؟ واکنش ایشان به این نقدها چه بود؟
ایشـان در اصـول خـود، ثابـت قـدم و محکـم، امـا در روشهـا تابـع شـرایط و زمانــه بودنــد. خودانتقــادی یــا مراقبــه یکــی از صفــات حســنه دینــی اســت کــه در ایشــان، ملکــه بــود و در خاطــرات روزانــه ایشــان نیــز آثــار ایــن خــود انتقــادی را میبینیــد کــه بــه برخــی از رفتارهــا و عکسالعملهــای خــود انتقــاد می کردنــد. ایشــان در ایــن اواخــر از دو موضــوع انتقــاد می کردنــد، یکــی اینکـه بـا وجـود همـه تلاشهایشـان فقـر از کشـور رخـت برنبسـته و دیگـر آنکـه همدلـی ایجـاد شـده بـا تلاش مسـتمر، هـم در بعـد هـم در بعـد داخلـی و هـم در جهــان اســام آســیب دیــد.
شما در جایی گفتهاید که در سال 96 وقت بیشتری برای دفتر نشر معارف میگذارید، آیا این به منزله ادامه چاپ خاطرات آیتاهلل هاشمی است؟ ً دو سری خاطرات ایشان ظاهرا دارند که بخشی محرمانهتر بوده، با توجه به گذشت حدود ۴ دهه از ابتدای انقالب فکر میکنید زمان انتشار برخی خاطرات خاص ایشان رسیده است؟
انتشـار خاطـرات ایشـان ادامـه خواهد داشـت، امـا دفتر نشـر معـارف انقالب کــه متولّــی خاطــرات ایشــان اســت، نیــاز بــه تجدیــد ســاختار و متناســب شـدن بـا شـرایط فقـدان ایشـان دارد. بخــش محرمانــه و سانســور شــده خاطــرات ایشــان، بســیار ناچیــز و کمتـر از یـک درصـد اسـت کـه بنـا بــه مصالــح انقــاب و آبــروی افــراد منتشـر نشـده اسـت و فاصلـه بیسـت ســال بیــن زمــان نــگارش و انتشــار کمــک میکنــد کــه ایــن خاطــرات بــا حداقــل سانســور منتشــر شــود.
آیتالله هاشمی یکی از ستونهای اصلی انقلاب اسلامی بودند و فرزندان ایشان هم همیشه در عرصه سیاسی و اجتماعی و مدیریتی حضور داشتند؛ در زمان نبود ایشان و در فضایی که ممکن است اتهامات به ایشان و خانوادهشان ادامه یابد، آینده سیاسی خانواده آیتالله را چطور میبینید و برنامهریزی شما چیست؟ چطور میخواهید راه آقای هاشمی را ادامه دهید؟
آیــتالله هاشــمی رفســنجانی یــک شــخصیت سیاســی برجســته و منحصــر بفــرد در کشــور بودنــد و بــا توجــه بــه اینکــه هیــچ یــک از فرزنــدان ایشــان شــخصیت سیاســی نیســتند، طبیعــی اســت کــه نبایــد از خانــواده هاشــمی انتظــار کنشــگری سیاسـی یـا عملکـرد جناحـی داشـت. عمــده تــوان مــا صــرف تبییــن دیدگاههــای آیــتالله هاشــمی و راه ایشــان خواهــد بــود. در حقیقــت موضـوع سیاسـت بـرای آیـتالله هاشــمی رفســنجانی یــک وســیله و ابـزار برای همـوار کـردن مسـیر توسـعه و رشـد کشـور بـود و هیچـگاه بـرای ایشـان قـدرت، اصـل و محـور نبــود. بــر ایــن اســاس مهمتریــن رســالت، تبییــن دیدگاههــای مبتنــی بــر عقلانیــت و اعتــدال آیــتالله هاشــمی و طــی کــردن مســیر رشــد و توســعه و ســرافرازی کشــور اســت.
منبع: شفقنا